Research code: 6604
Ethics code: 6604
Alimoradi H, Nazari M, Fallah R, Jafari R, Zare Sakhvidi M J, Ajdani A. Investigating the relationship between noise and occupation on the status of mental disorders and depression of workers using questionnaire (DASS) and (BAKK) in steel industries. tkj 2021; 13 (1) :1-14
URL:
http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-1065-fa.html
علیمرادی هادی، نظری مهسا، فلاح روح الله، جعفری رضا، زارع سخویدی محمد جواد، آجدانی علیرضا. بررسی ارتباط سرو صدا شغلی بر وضعیت اختلالات روحی و افسردگی کارگران با استفاده از پرسش نامه (DASS) و (BAKK ) در صنایع فولاد اصفهان. فصلنامه علمی تخصصی طب کار. 1400; 13 (1) :1-14
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-1065-fa.html
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ، nazarimahsa95@yahoo.com
متن کامل [PDF 1097 kb]
(905 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1435 مشاهده)
متن کامل: (3459 مشاهده)
بررسی ارتباط سرو صدا شغلی بر وضعیت اختلالات روحی و افسردگی کارگران با استفاده از پرسش نامه (DASS) و (BAKK ) در صنایع فولاد اصفهان
هادی علیمرادی[1]، مهسا نظری2، روح الله فلاح مداوری1، رضا جعفری ندوشن2،
محمد جواد زارع سخویدی2، علیرضا آجدانی3
چکیده
مقدمه: در اکثر محیطهای صنعتی، افراد روزانه در معرض مواجهه با صدا قرار دارند. مواجهه با این عامل مخاطرهآمیز فیزیکی میتواند منجر به اختلالات شناختی در افراد شود. صدا نیز همانند کلیه آلایندهها، کیفیت زندگی را کاهش داده و باعث اختلالات خلقی قابلتوجهی در افراد میشود. مطالعه حاضر به بررسی مجموعهای از عوامل شناختی جهت ارزیابی وضعیت سلامت روان کارگران از نظر افسردگی و استرس در محیط کاری پرسروصدا میپردازد.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1399، 1100 تن از کارگران فولاد، بهمنظور تعیین درجه افسردگی و حالات خلقی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق یک فراخوان عمومی در کارخانه فولاد اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش تراز فشار صوت از استاندارد (2009)ISO 9612 استفاده شد. علاوه بر انجام مصاحبه بالینی، آزمودنیها به پرسشنامه افسردگی BAKK و مقیاس افسردگی پرسشنامه DASS-42 پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (v. 22) صورت گرفت.
نتایج: بر اساس یافتههای پژوهش سروصدا آزاردهنده (بالاتر از 85 دسیبل) روی عامل سن بر روی افسردگی، عامل وضعیت تأهل بر روی اضطراب و عامل نوبتکاری بر روی میزان استرس و انتقاد از خود کارکنان اثرگذاری معناداری نشان دارد (p<0.05). میانگین متغیر استرس در گروه مورد بهطور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (p<0.001) که این موضوع نشاندهندۀ اثرگذاری تراز شدت صوت بر روی افزایش میزان استرس و افسردگی در محیط پرسروصدا است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه سروصدای شغلی بالاتر از 85 دسیبل استاندارد می تواند اثرات مخربی بر روی افسردگی و ابعاد مختلف وضعیت شناختی کارگران داشته باشد.
واژه های کلیدی: حالات خلقی منفی، اضطراب، افسردگی، استرس، ISO 9612، DASS-42، پرسشنامه بک
مقدمه
آلودگی صدا یکی از مهمترین عوامل فیزیکی زیانآور در محیطهای کاری در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه محسوب میشود (1). در سالهای اخیر آلودگی صوتی یکی از عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی انسانها در سراسر جهان است (2). بر اساس گزارشات سازمان بهداشت جهانی ( WHO) اختلالات روانشناختی ناشی از صدا اثرات ناخوشایندی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دارد. امروزه آلودگی صوتی یکی از جنبههای مهم زیستمحیطی و بهداشتی است که از دیدگاه سلامتی، آلودگی صوتی علاوه بر ایجاد انواع اثرات فیزیولوژیکی به ایجاد اختلالات روانپزشکی و روانشناختی منجر میشود (3). آثار فیزیولوژیکی و روانی مواجهه با صدا بر انسان غالباً بهتدریج ظاهر میشود و در درازمدت پیامدهای منفی روانشناختی آن ازجمله رفتار پرخاشگرانه، خستگی جسمی ـ روانی، استرس، سرگیجه، سردرد، عصبانیت، حواسپرتی، اختلال خواب، کاهش بازده کاری بروز میکند(4). هر فرد شاغل در صنایع بهنوعی با سروصدای زیانآور مواجهه دارد(5, 6). سروصدا بهعنوان معضل اصلی صنایع در زمینۀ ایمنی و بهداشت و مهمترین عامل زیانآور به علت وجود ماشینآلاتی با دور بالا و حرکتهای مکانیکی با سرعتهای بالا موردتوجه است(7, 8). درواقع صدا بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر بروز بیماریهای شغلی و دومین عامل جراحت شغلی در محیط کار معرفیشده است(9). سطوح بالای سروصدا به ترشح آدرنالین و انقباض عروق محیطی و درنتیجه افزایش فشارخون به دلیل افزایش استرس منجر میشود. از سوی دیگر اثرات صدا تغییر در ضربان قلب، کاهش خروجی قلب و افزایش تعداد تنفس را به همراه دارد(10). این احتمال وجود دارد که افزایش طولانیمدت فشارخون ناشی از سروصدا به فشارخون بالا و مزمن منجر شود. با توجه به سطوح بالای سروصدا هر ارتباطی بین سروصدا و افزایش فشارخون بر سلامت عمومی اهمیت زیادی دارد(11).
آثار صدا بهعنوان یک عامل استرسزا محیطی و شغلی اختلال در عملکرد شناختی (زمان واکنش، توجه، درک علائم هشداردهنده...) میباشد و میبایستی بیشتر موردتوجه قرار بگیرد چراکه کوچکترین تأخیری در زمان واکنش افراد در مشاغل حساس میتواند منجر به افزایش احتمال حادثهپذیری و بروز خطرات جبرانناپذیری شود(12, 13). مکانیسم این ارتباط بهروشنی مشخص نیست و به نظر میرسد سطوح بالای سروصدا منجر به ترشح آدرنالین و انقباض عروق محیطی و درنتیجه افزایش فشارخون به دلیل افزایش استرس شود(14, 15). افراد مبتلا به افت شنوایی برای گفتگو با دیگران و فهم صحبتهای آنان نسبت به افراد عادی بیشتر تلاش میکنند درنتیجه این مسئله بهمرورزمان سبب افسردگی و انزوای بیشتر روحی آنان میشود(16). افسردگی فاکتور بسیار مهمی درزمینۀ بهداشت شغلی است. بهطوریکه تأثیرات نامطلوبی بر زندگی افراد در محیطهای کاری و اجتماعی میگذارد. مواجهه طولانی با صدای ترازبالا حالات افسردگی را در افراد به وجود میآورد و حتی در فرکانسهای مختلف میتواند بهعنوان محرک روانی به ایجاد اختلال در فعالیتهای عملکرد شناختی، افزایش خطاهای انسانی، ایجاد پیامدهای ناگوار و از همه مهمتر افزایش واکنشهای روانی در محیطهای اجتماعی و خانواده منجر شود. این موارد از نظر ایمنی و بهداشت در محیط کار از اهمیت بالایی برخوردار است (17). مواجهه مزمن با صدا به بروز اختلالات فیزیولوژیکی و روانی و همچنین تغییر ضربان قلب و فشارخون منجر میشود(18). افسردگی و اضطراب بهشدت با یکدیگر رابطه دارند و اغلب این دو اختلال در کنار یکدیگر تجربه میشوند(19). بین استرس و اضطراب تفاوت وجود دارد، استرس، عکسالعمل(Reaction) نسبت به یک تهدید است و اضطراب، پاسخ(Response) به استرس است(20). بنابراین اگر فردی برای مدت طولانی در معرض استرس قرار گیرد دچار ناراحتی یا افسردگی(Depression) خواهد شد(21, 22). افسردگی یک سندرم یا مجموعهای از نشانهها و علائم است. بسیاری از علل بروز افسردگی، جسمانی هستند. برخی از بیماریهای مرتبط با سن و داروهایی که افراد مسن مصرف میکنند، نظیر داروهای پایینآورندۀ فشار خون یا تسکین دهنده آرتروز ممکن است موجب بروز افسردگی یا تغییر خلق شوند. تحقیقات نشان دادهاند که حدود یک چهارم تا یک سوم افراد مبتلا به آلزایمر، در بخشی از دوره بیماری خود، به ویژه در ابتدای بیماری، که به پیشرفت بیوقفه بیماری هوشیارترند، به افسردگی بالینی دچار میشوند. اینگونه عکسالعملها، از علائم آلزایمر نظیر فراموش کاری و دشواری در تمرکز که مشابه افسردگی هستند، متمایز میباشند. بسیاری از عوامل تنشزای عمدهای که به افسردگی منجر میشوند، به دفعات فراوان در محیطهای کاری رخ میدهد (1, 2).
صنعت فولاد به دلیل ماهیت کار، میزان تراز فشار صوت بالایی دارد، البته طبق بررسیهای انجامشده در کشورهای جهان سوم نگرانی بیشتری در مورد شدت مواجهه صدای صنعتی و پیامدهای ناشی از آن وجود دارد(23). در صنعت فولاد وجود تجهیزات و سیستمهای خاص ازجمله پمپها، کمپرسورها، کورهها، موتورها، سیستمهای دمنده هوا و برجهای خنککننده، کانالها و دریچههای گاز و بخار، کوره قوس الکتریکی، نورد، فنها مورداستفاده برای تهویه و دیگر تجهیزات بهعنوان مهمترین منابع صدا محسوب میگردند(24). این پژوهش باوجود اطلاعات کم به بررسی پیامدهای صدا همچون استرس، افسردگی و اضطراب، که از پیامدهای مهم ناشی از مواجهه مزمن با صداست، میپردازد. اثرات منفی ناشی از مواجهه با صدا به ایجاد مشکلات خانوادگی و اجتماعی در زندگی افراد منجر میشود. پیامدهای صدا در افراد به ایجاد ارتباط نادرست با همکاران در محیط کار، اثرات روانی، نداشتن انگیزه کافی از کار کردن در محیطهای پر صدا در درازمدت منجر میشود. این موارد میتواند بر کیفیت کار، بهرهوری سازمان و وجود محیط کار آرام بسیار تأثیرگذار باشد و حتی از ادامه فعالیت افراد در محیط کار جلوگیری کند. درنتیجه هدف این پژوهش بررسی تأثیر سروصدای بالاتر حد مجاز در بخش نورد صنایع فولاد اصفهان با روشISO9612 بر افسردگی و اضطراب ناشی از مواجهه مزمن با صدا برای شناسایی بهتر پیامدهای ناشی از صدا و اتخاذ تدابیری کنترلی در آینده خواهد بود.
روش بررسی
این مطالعه مورد - شاهدی در سال 1399 در یکی از صنایع فولادی استان اصفهان در بخش نورد 300 با در نظر گرفتن 550 نفر از افراد که با صدای غیرمجاز (بالاتر از 85 دسیبل) مواجهه دارند و 550 نفر دیگر در بخش اداری که با صدای مجاز (کمتر از 85 دسیبل) مواجهه دارند انجام گردید. افراد انتخابی میبایستی پنج سال ممتد حداقل یکبار در روز در معرض صدا میبودند و با رضایت کامل انتخاب شدند. گروه شاهد شامل 550 نفر از کارکنان بخش اداری سازمان فولادسازی اصفهان میباشند که میانگین سنی، نسبت جنسی، شغلی و میزان تحصیلات و تأهل آنها با گروه مورد همسانسازی شده است تا نقش متغیرهای زمینهای در افراد جور شود و تفاوت کمی برقرار باشد. تنها تفاوت دو گروه منتخب ازنظر میزان مواجهه با صدا مجاز بود. افراد شرکتکننده در مطالعه و واحد موردنظر ازنظر سلامت روانی توسط پزشک طب کار مورد تأیید قرار گرفتند بدینصورت که این افراد در پرونده سلامت خود فاقد مشکلات عصبی و روانی اعم از بیماری صرع، غش و لرز، بیماری نورولوژیک و بیماریهای شنوایی گوش ازجمله عصبی، هدایتی و مختلط هستند. در این پژوهش برخی متغیرهای مداخلهگر محدود گردید، ازجمله معیارهای خروج در این مطالعه ملیت غیر ایرانی، سکونت در غیر از شهر اصفهان، سن کمتر از 18 سال و بیشتر از 45 سال، توانایی تکلم به زبان فارسی، تشخیص قطعی عدم افت شنوایی قبلی افراد توسط پزشک طب کار، عدم کار با مواد و حلالهای آلی، مصرف داروهایی که به نحوی در ایجاد اضطراب و استرس و افسردگی مؤثرند، مصرف سیگار، قلیان و الکل، وقوع تعارضات و کشمکشهای شدید خانوادگی، اعتیاد، تهدید به طلاق و بیسوادی است که توسط محقق شناسایی و برطرف شده است. از دو ابزار برای انجام این مطالعه استفاده شد:
- روش استاندارد اندازهگیری سروصدا ISO9612(Version2009)
- پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42: Depression Anxiety Stress)
- پرسشنامه افسردگی بک (BAKK)
1- روش استاندارد اندازهگیری سروصدا ISO9612(Version2009)
مقدمات اندازهگیری سروصدا به روش ISO9612(Version2009): در این مطالعه با مشخص کردن مدتزمان حضور افراد در محل کار، گروههای همگن شغلی ازنظر مواجهه با صوت مشخص و با توجه به شناسایی مکانهای قابلتوجه تولید صدا در هر شغل اندازهگیری تراز فشار صوت پیوسته با استفاده از دستگاه صداسنج انجام شد. اصول این استراتژی اندازهگیری بر پایه نمونههای تصادفی از میزان مواجهه با صدا برای اندازهگیری Lp,A,eqT در حین انجام آنالیز کار مشاغل است. زمانی که توصیف الگوها و وظایف کاری معمول دشوار باشد یا زمانی که آنالیز دقیق کار مطلوب یا عملی نباشد، از روش اندازهگیری مبتنی بر شغل استفادهشده، اما چنانچه شغل دارای تعداد کمی از وظایف بسیار پرسروصدا باشد، روش اندازهگیری صوتی مبتنی بر شغل توصیه نمیشود. روش مبتنی بر شغل ضرورتاً اطلاعاتی در رابطه با سهم نسبی وظایف مختلف یک شغل در میزان مواجهه روزانه با صدا فراهم نمیآورد، زیرا آنها وظایف انجامشده در یک شغل تعریفشده را در نظر نمیگیرند. پــس از جمعآوری اطلاعــات اولیــه ازجمله نقشههای محل کار و سالنها، محل استقرار منابع صوتی و شـرایط عملیـاتی ماشینآلات، دادههای اندازهگیری صدا بر طبق استاندارد ISO9612 بر اساس استراتژی مبتنی بر شغل جمعآوری گردید(3). سالنهای تحت بررسـی با مساحت بزرگتر از 100 مترمربع به مربعات مسـاوی(1 متر در 10 متر) تقسیم گردید و مراکز این مربعات بهعنوان نقاط اندازهگیری تعیین شدند(4, 5). در مواردی که مربع تعیینشده روی یک دستگاه یا محلی قرار گیرد که قابلاندازهگیری نباشد آن نقطه بهعنوان نقطه کور از جمع نقاط اندازهگیری حذف گردید. در این پژوهش اتاقهای کنترل، کورهها و دستگاهها و محلهای غیرقابلاندازهگیری در سـایت بهعنوان نقـاط کـور در نظر گرفته شد. ازآنجاییکه در این مجتمع صـنعتی صدای محیط از نوع پیوسته بـوده و تغییـرات صـدا بـا توجه به زمان پایین است بنابراین در هر نقطه حداقل سـه مرتبـه صدا را اندازهگیری و میانگین این سه قرائت بهعنوان تـراز صدا در ایستگاه موردنظر ثبت گردید. جهـت میکـروفن مطـابق توصـیه اسـتاندارد ISO9612 در موقعیت سر افراد البته بدون حضور آنها قرار گرفت. فاصله میکروفن دستگاه صداسنج تا سطح زمین حدود 075/0± 55/1 متر در نظر گرفتـه شـد. جهت تعیین تراز معادل مواجهه با صدا برای کارگران در مواجهه با صدا زیانآور شغلی از فرمول شماره یک استفاده شد.
فرمول1 تعیین تراز معادل مواجهه با سروصدا برای گروههای همگن شغلی(3).