Research code: 6604
Ethics code: 6604
Alimoradi H, Nazari M, Fallah R, Jafari R, Zare Sakhvidi M J, Ajdani A. Investigating the relationship between noise and occupation on the status of mental disorders and depression of workers using questionnaire (DASS) and (BAKK) in steel industries. tkj 2021; 13 (1) :1-14
URL:
http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-1065-fa.html
علیمرادی هادی، نظری مهسا، فلاح روح الله، جعفری رضا، زارع سخویدی محمد جواد، آجدانی علیرضا. بررسی ارتباط سرو صدا شغلی بر وضعیت اختلالات روحی و افسردگی کارگران با استفاده از پرسش نامه (DASS) و (BAKK ) در صنایع فولاد اصفهان. فصلنامه علمی تخصصی طب کار. ۱۴۰۰; ۱۳ (۱) :۱-۱۴
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-۱-۱۰۶۵-fa.html
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ، nazarimahsa95@yahoo.com
متن کامل [PDF 1097 kb]
(۱۰۳۸ دریافت)
|
چکیده (HTML) (1710 مشاهده)
متن کامل: (۳۹۲۶ مشاهده)
بررسی ارتباط سرو صدا شغلی بر وضعیت اختلالات روحی و افسردگی کارگران با استفاده از پرسش نامه (DASS) و (BAKK ) در صنایع فولاد اصفهان
هادی علیمرادی[1]، مهسا نظری2، روح الله فلاح مداوری1، رضا جعفری ندوشن2،
محمد جواد زارع سخویدی2، علیرضا آجدانی3
چکیده
مقدمه: در اکثر محیطهای صنعتی، افراد روزانه در معرض مواجهه با صدا قرار دارند. مواجهه با این عامل مخاطرهآمیز فیزیکی میتواند منجر به اختلالات شناختی در افراد شود. صدا نیز همانند کلیه آلایندهها، کیفیت زندگی را کاهش داده و باعث اختلالات خلقی قابلتوجهی در افراد میشود. مطالعه حاضر به بررسی مجموعهای از عوامل شناختی جهت ارزیابی وضعیت سلامت روان کارگران از نظر افسردگی و استرس در محیط کاری پرسروصدا میپردازد.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1399، 1100 تن از کارگران فولاد، بهمنظور تعیین درجه افسردگی و حالات خلقی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق یک فراخوان عمومی در کارخانه فولاد اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش تراز فشار صوت از استاندارد (2009)ISO 9612 استفاده شد. علاوه بر انجام مصاحبه بالینی، آزمودنیها به پرسشنامه افسردگی BAKK و مقیاس افسردگی پرسشنامه DASS-42 پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (v. 22) صورت گرفت.
نتایج: بر اساس یافتههای پژوهش سروصدا آزاردهنده (بالاتر از 85 دسیبل) روی عامل سن بر روی افسردگی، عامل وضعیت تأهل بر روی اضطراب و عامل نوبتکاری بر روی میزان استرس و انتقاد از خود کارکنان اثرگذاری معناداری نشان دارد (p<0.05). میانگین متغیر استرس در گروه مورد بهطور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (p<0.001) که این موضوع نشاندهندۀ اثرگذاری تراز شدت صوت بر روی افزایش میزان استرس و افسردگی در محیط پرسروصدا است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه سروصدای شغلی بالاتر از 85 دسیبل استاندارد می تواند اثرات مخربی بر روی افسردگی و ابعاد مختلف وضعیت شناختی کارگران داشته باشد.
واژه های کلیدی: حالات خلقی منفی، اضطراب، افسردگی، استرس، ISO 9612، DASS-42، پرسشنامه بک
مقدمه
آلودگی صدا یکی از مهمترین عوامل فیزیکی زیانآور در محیطهای کاری در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه محسوب میشود (1). در سالهای اخیر آلودگی صوتی یکی از عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی انسانها در سراسر جهان است (2). بر اساس گزارشات سازمان بهداشت جهانی ( WHO) اختلالات روانشناختی ناشی از صدا اثرات ناخوشایندی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دارد. امروزه آلودگی صوتی یکی از جنبههای مهم زیستمحیطی و بهداشتی است که از دیدگاه سلامتی، آلودگی صوتی علاوه بر ایجاد انواع اثرات فیزیولوژیکی به ایجاد اختلالات روانپزشکی و روانشناختی منجر میشود (3). آثار فیزیولوژیکی و روانی مواجهه با صدا بر انسان غالباً بهتدریج ظاهر میشود و در درازمدت پیامدهای منفی روانشناختی آن ازجمله رفتار پرخاشگرانه، خستگی جسمی ـ روانی، استرس، سرگیجه، سردرد، عصبانیت، حواسپرتی، اختلال خواب، کاهش بازده کاری بروز میکند(4). هر فرد شاغل در صنایع بهنوعی با سروصدای زیانآور مواجهه دارد(5, 6). سروصدا بهعنوان معضل اصلی صنایع در زمینۀ ایمنی و بهداشت و مهمترین عامل زیانآور به علت وجود ماشینآلاتی با دور بالا و حرکتهای مکانیکی با سرعتهای بالا موردتوجه است(7, 8). درواقع صدا بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر بروز بیماریهای شغلی و دومین عامل جراحت شغلی در محیط کار معرفیشده است(9). سطوح بالای سروصدا به ترشح آدرنالین و انقباض عروق محیطی و درنتیجه افزایش فشارخون به دلیل افزایش استرس منجر میشود. از سوی دیگر اثرات صدا تغییر در ضربان قلب، کاهش خروجی قلب و افزایش تعداد تنفس را به همراه دارد(10). این احتمال وجود دارد که افزایش طولانیمدت فشارخون ناشی از سروصدا به فشارخون بالا و مزمن منجر شود. با توجه به سطوح بالای سروصدا هر ارتباطی بین سروصدا و افزایش فشارخون بر سلامت عمومی اهمیت زیادی دارد(11).
آثار صدا بهعنوان یک عامل استرسزا محیطی و شغلی اختلال در عملکرد شناختی (زمان واکنش، توجه، درک علائم هشداردهنده...) میباشد و میبایستی بیشتر موردتوجه قرار بگیرد چراکه کوچکترین تأخیری در زمان واکنش افراد در مشاغل حساس میتواند منجر به افزایش احتمال حادثهپذیری و بروز خطرات جبرانناپذیری شود(12, 13). مکانیسم این ارتباط بهروشنی مشخص نیست و به نظر میرسد سطوح بالای سروصدا منجر به ترشح آدرنالین و انقباض عروق محیطی و درنتیجه افزایش فشارخون به دلیل افزایش استرس شود(14, 15). افراد مبتلا به افت شنوایی برای گفتگو با دیگران و فهم صحبتهای آنان نسبت به افراد عادی بیشتر تلاش میکنند درنتیجه این مسئله بهمرورزمان سبب افسردگی و انزوای بیشتر روحی آنان میشود(16). افسردگی فاکتور بسیار مهمی درزمینۀ بهداشت شغلی است. بهطوریکه تأثیرات نامطلوبی بر زندگی افراد در محیطهای کاری و اجتماعی میگذارد. مواجهه طولانی با صدای ترازبالا حالات افسردگی را در افراد به وجود میآورد و حتی در فرکانسهای مختلف میتواند بهعنوان محرک روانی به ایجاد اختلال در فعالیتهای عملکرد شناختی، افزایش خطاهای انسانی، ایجاد پیامدهای ناگوار و از همه مهمتر افزایش واکنشهای روانی در محیطهای اجتماعی و خانواده منجر شود. این موارد از نظر ایمنی و بهداشت در محیط کار از اهمیت بالایی برخوردار است (17). مواجهه مزمن با صدا به بروز اختلالات فیزیولوژیکی و روانی و همچنین تغییر ضربان قلب و فشارخون منجر میشود(18). افسردگی و اضطراب بهشدت با یکدیگر رابطه دارند و اغلب این دو اختلال در کنار یکدیگر تجربه میشوند(19). بین استرس و اضطراب تفاوت وجود دارد، استرس، عکسالعمل(Reaction) نسبت به یک تهدید است و اضطراب، پاسخ(Response) به استرس است(20). بنابراین اگر فردی برای مدت طولانی در معرض استرس قرار گیرد دچار ناراحتی یا افسردگی(Depression) خواهد شد(21, 22). افسردگی یک سندرم یا مجموعهای از نشانهها و علائم است. بسیاری از علل بروز افسردگی، جسمانی هستند. برخی از بیماریهای مرتبط با سن و داروهایی که افراد مسن مصرف میکنند، نظیر داروهای پایینآورندۀ فشار خون یا تسکین دهنده آرتروز ممکن است موجب بروز افسردگی یا تغییر خلق شوند. تحقیقات نشان دادهاند که حدود یک چهارم تا یک سوم افراد مبتلا به آلزایمر، در بخشی از دوره بیماری خود، به ویژه در ابتدای بیماری، که به پیشرفت بیوقفه بیماری هوشیارترند، به افسردگی بالینی دچار میشوند. اینگونه عکسالعملها، از علائم آلزایمر نظیر فراموش کاری و دشواری در تمرکز که مشابه افسردگی هستند، متمایز میباشند. بسیاری از عوامل تنشزای عمدهای که به افسردگی منجر میشوند، به دفعات فراوان در محیطهای کاری رخ میدهد (1, 2).
صنعت فولاد به دلیل ماهیت کار، میزان تراز فشار صوت بالایی دارد، البته طبق بررسیهای انجامشده در کشورهای جهان سوم نگرانی بیشتری در مورد شدت مواجهه صدای صنعتی و پیامدهای ناشی از آن وجود دارد(23). در صنعت فولاد وجود تجهیزات و سیستمهای خاص ازجمله پمپها، کمپرسورها، کورهها، موتورها، سیستمهای دمنده هوا و برجهای خنککننده، کانالها و دریچههای گاز و بخار، کوره قوس الکتریکی، نورد، فنها مورداستفاده برای تهویه و دیگر تجهیزات بهعنوان مهمترین منابع صدا محسوب میگردند(24). این پژوهش باوجود اطلاعات کم به بررسی پیامدهای صدا همچون استرس، افسردگی و اضطراب، که از پیامدهای مهم ناشی از مواجهه مزمن با صداست، میپردازد. اثرات منفی ناشی از مواجهه با صدا به ایجاد مشکلات خانوادگی و اجتماعی در زندگی افراد منجر میشود. پیامدهای صدا در افراد به ایجاد ارتباط نادرست با همکاران در محیط کار، اثرات روانی، نداشتن انگیزه کافی از کار کردن در محیطهای پر صدا در درازمدت منجر میشود. این موارد میتواند بر کیفیت کار، بهرهوری سازمان و وجود محیط کار آرام بسیار تأثیرگذار باشد و حتی از ادامه فعالیت افراد در محیط کار جلوگیری کند. درنتیجه هدف این پژوهش بررسی تأثیر سروصدای بالاتر حد مجاز در بخش نورد صنایع فولاد اصفهان با روشISO9612 بر افسردگی و اضطراب ناشی از مواجهه مزمن با صدا برای شناسایی بهتر پیامدهای ناشی از صدا و اتخاذ تدابیری کنترلی در آینده خواهد بود.
روش بررسی
این مطالعه مورد - شاهدی در سال 1399 در یکی از صنایع فولادی استان اصفهان در بخش نورد 300 با در نظر گرفتن 550 نفر از افراد که با صدای غیرمجاز (بالاتر از 85 دسیبل) مواجهه دارند و 550 نفر دیگر در بخش اداری که با صدای مجاز (کمتر از 85 دسیبل) مواجهه دارند انجام گردید. افراد انتخابی میبایستی پنج سال ممتد حداقل یکبار در روز در معرض صدا میبودند و با رضایت کامل انتخاب شدند. گروه شاهد شامل 550 نفر از کارکنان بخش اداری سازمان فولادسازی اصفهان میباشند که میانگین سنی، نسبت جنسی، شغلی و میزان تحصیلات و تأهل آنها با گروه مورد همسانسازی شده است تا نقش متغیرهای زمینهای در افراد جور شود و تفاوت کمی برقرار باشد. تنها تفاوت دو گروه منتخب ازنظر میزان مواجهه با صدا مجاز بود. افراد شرکتکننده در مطالعه و واحد موردنظر ازنظر سلامت روانی توسط پزشک طب کار مورد تأیید قرار گرفتند بدینصورت که این افراد در پرونده سلامت خود فاقد مشکلات عصبی و روانی اعم از بیماری صرع، غش و لرز، بیماری نورولوژیک و بیماریهای شنوایی گوش ازجمله عصبی، هدایتی و مختلط هستند. در این پژوهش برخی متغیرهای مداخلهگر محدود گردید، ازجمله معیارهای خروج در این مطالعه ملیت غیر ایرانی، سکونت در غیر از شهر اصفهان، سن کمتر از 18 سال و بیشتر از 45 سال، توانایی تکلم به زبان فارسی، تشخیص قطعی عدم افت شنوایی قبلی افراد توسط پزشک طب کار، عدم کار با مواد و حلالهای آلی، مصرف داروهایی که به نحوی در ایجاد اضطراب و استرس و افسردگی مؤثرند، مصرف سیگار، قلیان و الکل، وقوع تعارضات و کشمکشهای شدید خانوادگی، اعتیاد، تهدید به طلاق و بیسوادی است که توسط محقق شناسایی و برطرف شده است. از دو ابزار برای انجام این مطالعه استفاده شد:
- روش استاندارد اندازهگیری سروصدا ISO9612(Version2009)
- پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-42: Depression Anxiety Stress)
- پرسشنامه افسردگی بک (BAKK)
1- روش استاندارد اندازهگیری سروصدا ISO9612(Version2009)
مقدمات اندازهگیری سروصدا به روش ISO9612(Version2009): در این مطالعه با مشخص کردن مدتزمان حضور افراد در محل کار، گروههای همگن شغلی ازنظر مواجهه با صوت مشخص و با توجه به شناسایی مکانهای قابلتوجه تولید صدا در هر شغل اندازهگیری تراز فشار صوت پیوسته با استفاده از دستگاه صداسنج انجام شد. اصول این استراتژی اندازهگیری بر پایه نمونههای تصادفی از میزان مواجهه با صدا برای اندازهگیری Lp,A,eqT در حین انجام آنالیز کار مشاغل است. زمانی که توصیف الگوها و وظایف کاری معمول دشوار باشد یا زمانی که آنالیز دقیق کار مطلوب یا عملی نباشد، از روش اندازهگیری مبتنی بر شغل استفادهشده، اما چنانچه شغل دارای تعداد کمی از وظایف بسیار پرسروصدا باشد، روش اندازهگیری صوتی مبتنی بر شغل توصیه نمیشود. روش مبتنی بر شغل ضرورتاً اطلاعاتی در رابطه با سهم نسبی وظایف مختلف یک شغل در میزان مواجهه روزانه با صدا فراهم نمیآورد، زیرا آنها وظایف انجامشده در یک شغل تعریفشده را در نظر نمیگیرند. پــس از جمعآوری اطلاعــات اولیــه ازجمله نقشههای محل کار و سالنها، محل استقرار منابع صوتی و شـرایط عملیـاتی ماشینآلات، دادههای اندازهگیری صدا بر طبق استاندارد ISO9612 بر اساس استراتژی مبتنی بر شغل جمعآوری گردید(3). سالنهای تحت بررسـی با مساحت بزرگتر از 100 مترمربع به مربعات مسـاوی(1 متر در 10 متر) تقسیم گردید و مراکز این مربعات بهعنوان نقاط اندازهگیری تعیین شدند(4, 5). در مواردی که مربع تعیینشده روی یک دستگاه یا محلی قرار گیرد که قابلاندازهگیری نباشد آن نقطه بهعنوان نقطه کور از جمع نقاط اندازهگیری حذف گردید. در این پژوهش اتاقهای کنترل، کورهها و دستگاهها و محلهای غیرقابلاندازهگیری در سـایت بهعنوان نقـاط کـور در نظر گرفته شد. ازآنجاییکه در این مجتمع صـنعتی صدای محیط از نوع پیوسته بـوده و تغییـرات صـدا بـا توجه به زمان پایین است بنابراین در هر نقطه حداقل سـه مرتبـه صدا را اندازهگیری و میانگین این سه قرائت بهعنوان تـراز صدا در ایستگاه موردنظر ثبت گردید. جهـت میکـروفن مطـابق توصـیه اسـتاندارد ISO9612 در موقعیت سر افراد البته بدون حضور آنها قرار گرفت. فاصله میکروفن دستگاه صداسنج تا سطح زمین حدود 075/0± 55/1 متر در نظر گرفتـه شـد. جهت تعیین تراز معادل مواجهه با صدا برای کارگران در مواجهه با صدا زیانآور شغلی از فرمول شماره یک استفاده شد.
فرمول1 تعیین تراز معادل مواجهه با سروصدا برای گروههای همگن شغلی(3).
: تراز فشار صوت پیوسته معادل در شبکه A برای نمونه n
: تراز فشار صوت پیوسته معادل در شبکه A
: شماره نمونه شغل
: تعداد کل شاغلین مؤثر در تراز فشار صوت اندازهگیری شده.
تست روانشناسی برای سنجش بسیاری از اختلالات و بیماریهای روانی ازجمله اضطراب، استرس و افسردگی مورد استفاده قرار میگیرد. این تستها بهطورمعمول توسط روانشناسان بالینی و بر اساس مطالعه روی مراجعین آنها ساختهشده است. تست های روانشناسی در حوزه سنجش مشکلات روانشناختی استفاده میشود.
2- پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS: Depression Anxiety Stress): در فاز سوم مطالعه از ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه دموگرافیک (حاوی اطلاعات جمعیت شناختی سن، جنس، نوبتکاری، سابقه کاری، تحصیلات وضعیت تأهل، محل اقامت) و یکی از پرسشنامهها مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS:
Depression Anxiety Stress) استفاده شد(6, 7). مقیاسDASS مجموعهای از سه مقیاس گزارش دهی برای ارزیابی حالات عاطفه منفی در افسردگی، اضطراب و استرس است. کاربرد این مقیاس، اندازهگیری شدت نشانههای اصلی افسردگی، اضطراب و استرس است و شامل 21 سؤال میباشد که بهصورت زیر طبقهبندیشدهاند استرس (7 سؤال)، اضطراب (7 سؤال) و افسردگی (7 سؤال) میباشد. روایی و اعتبار این پرسشنامه در ایران توسط سامانی و جوکار (۱۳۸۶) مورد برسی قرارگرفته است که اعتبار بازآزمایی را برای مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب برابر ۸۰/۰، ۷۶/۰ و ۷۷/۰ و آلفای کرونباخ را برای مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب برابر ۸۱/۰، ۷۴/۰ و ۷۸/۰ گزارش کردهاند(8). افرادی که نمره افسردگی، اضطراب و استرس آنها بر اساس خط برشهای پرسشنامه DASS به ترتیب برای افسردگی (هنجار=4-0 ،خفیف=6-5 ،متوسط=10-7، شدید=13-11 ،خیلی شدید=14+) ؛ برای اضطراب )هنجار=3-0 ،خفیف=5-4 ،متوسط=7-6 ،شدید=9-8 و خیلی شدید=10 +) و برای استرس (هنجار=7-0 ،خفیف=9-8، متوسط=12-10 ،شدید=16-13 و خیلی شدید=17+)(9)بالاتر از حد مجاز سه مؤلفه بود از مطالعه کنار گذاشته شدند. این آزمون را اولین بار در ایران صاحبی و همکارانش در سال 2005 اعتباریابی کردند. همسانسازی درونی خرده مقیاسهای آزمون از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و مقادیر آن برای افسردگی 77 درصد، برای اضطراب 79 درصد و برای استرس 78 درصد به دست آمد(10).
مقیاس افسـردگی، اضـطراب و فشـار روانـی 21 سؤالیDASS ایــن مقیــاس کــه از ســه عامــل افسردگی، اضطراب و فشار روانی تشکیلشده اسـت در سال 1995 توسط لاویبوند تهیـه شـد(11). اعتبار بازآزمایی برای زیر مقیاسهای فرعـی بـه ترتیـب 81/0 برای استرس، 79/0 بـرای اضـطراب و 71/0 بـرای افسردگی بـه دسـت آمـد. روایـی ایـن مقیـاس نیـز بـا مقیاسهای اضطراب و افسردگی بک با ضرایب همبستگی به ترتیب 81/0 و 74/0 به دست آمد. در مطالعهای که بـر روی دانشجویان دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشـکی شیراز انجام شد روایی و پایایی قابل قبولی برای فـرم 21 سؤالی این پرسشنامه گزارششده است. همچنین میـزان همسانی درونی قابل قبولی برای این مقیاس به دست آمـد(12).
3- پرسشنامه افسردگی بک: یک پرسشنامه خودارزیابی 21 مادهای است که شدت علائم افسـردگی را میسنجد. هر ماده (نشانه بیماری) بر اساس شدت آن بـه چهار درجه تقسیمشده و از صفر تا سه نمـره میگیرد. نمره صفر نشاندهنده پائینترین میـزان و نمـره 3 نشاندهنده بالاترین میزان شدت تجربه یـک نشـانه افسـردگی است. جمع نمرات هر پرسشنامه میتواند بـین 0 تـا 63 باشد. این پرسشنامه برای ارزیـابی شـدت افسـردگی در افراد بالاتر از 13 سال استفاده میشود. بیمـار بایـد بـه تجربه علائم فوق در دو هفته گذشته اشاره کند، آزمـونگر میتواند دستورالعمل آزمون را کتبی یا شفاهی بـه بیمـار ارائه دهد. در صورت نیاز از آزمودنی بخواهیـد پاسـخ همه مادهها را مشخص کند. در ضمن میتوان با توجه بـه مادههای مختلف به نوع علائم در این بیماری توجه کـرد. در یک پژوهش گزارششده است کـه مـاده مربـوط بـه بدبینی در ایـن آزمـون در 211 بیمـار بهخوبی افکـار خودکشی در آنان را پیشبینیشده است(13). در این آزمـون نمرات 13-0 حداقل افسردگی، 19-14 افسردگی خفیف، 28-20 افسردگی متوسـط و 63-29 افسـردگی شـدید را نشان میدهد(14).
پرسشنامه افسردگی بک، توسط آرون بک (Aaron T. Beck) تهیه شده است. این ابزار یک پرسشنامه خودارزیابی چندگزینهای با 21 سؤال است که یکی از رایجترین آزمونهای روانسنجی برای اندازهگیری شدت افسردگی میباشد(15). در نسخه فعلی آن، برای افراد 13 سال و بالاتر طراحیشده است و شامل اقلامی است که مربوط به علائم افسردگی میباشند. برخی از این موارد عبارتاند از؛ ناامیدی و تحریکپذیری، تشخیصهایی از قبیل احساس گناه یا حس مجازات شدن و همچنین نشانههای جسمی از قبیل خستگی، کاهش وزن و عدم توجه به جنس مخالف(16). پرسشنامه افسردگی بک بهطور گستردهای بهعنوان ابزار ارزیابی رسمی توسط متخصصان مراقبتهای بهداشتی و محققان مختلف مورداستفاده قرار میگیرد. این ابزار در چهل سال اخیر بارها و بارها توسط روانشناسان و پژوهشگران مورداستفاده قرارگرفته است. در این آزمون از فرد خواسته میشود تا احساس خود را در دو هفته اخیر در نظر گرفته و به سؤالات پاسخ دهد. آزمون افسردگی بک دارای 21 سؤال است که احساسات فرد را طی دو هفتهی گذشته میسنجد و پاسخهای آن بین صفر تا 3 است. حداقل امتیاز آن صفر و حداکثر 63 است. روایی آزمون افسردگی بک-2 در ایران روایی و پایایی آن در جمعیت ایرانی توسط حسین کاویانی بررسی شد(17). در مطالعه علیاصغر بیانی با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ (827/0=α) پرسشنامه افسردگی بک موردبررسی قرار گرفت(18). پرسشنامه افسردگی بک از نوع آزمونهای خودسنجی است و در پنج تا ده دقیقه تکمیل میشود. مادههای آزمون درمجموع از ۲۱ ماده مرتبط با نشانههای مختلف تشکیل میشود که آزمودنیها باید روی یک مقیاس چهاردرجهای از صفر تا سه به آن پاسخ دهند. این مادهها در زمینههایی مثل غمگینی، بدبینی، احساس ناتوانی و شکست، احساس گناه، آشفتگی خواب، از دست دادن اشتها، از خود بیزاری و … هستند(19).
اجرا، نمرهگذاری و تفسیر
پاسخدهندگان به این آزمون، برای درک مادههای آن باید حداقل در سطح کلاس پنجم یا ششم توانایی خواندن داشته باشند. آنها باید به هر ماده بر مبنای یک مقیاس لیکرت چهاردرجهای از صفرتا سه پاسخ دهند. حداقل نمره در این آزمون صفر و حداکثر آن ۶۳ است. با جمعکردن نمرات فرد در هر یک از مادهها، نمره فرد بهطور مستقیم به دست میآید. نمرههای زیر را میتوان برای نشان دادن سطح کلی افسردگی به کاربست(20):
- ۰ تا ۱۳: هیچ یا کمترین افسردگی
- ۱۴ تا ۱۹: افسردگی خفیف
- ۲۰ تا ۲۸: افسردگی متوسط
- ۲۹ تا ۶۳: افسردگی شدید
دادههای بهدستآمده از مطالعه توسط روشهای آمار توصیفی، تی مستقل، تی زوج و ضریب همبستگی اسپیرمن با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. نرمال بودن دادهها از طریق آزمون کولموگراف-اسمیرنوف ارزیابی گردید و سطح معنیداری پنجصدم در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی
در ابتدای تحقیق جهت طراحی پرسشنامه مذکور از صاحب پرسشنامه اجازه گرفته شد سپس افراد موردمطالعه در صنعت توضیحاتی درباره موضوع و اهمیت تحقیق بیان شد و بیان گردید که شرکت در پژوهش اختیاری بود و به شرکتکنندگان در پژوهش این اطمینان داده شد که اطلاعات بهطور کامل محرمانه و تنها جهت اهداف مطالعه به کار گرفته میشود و هویت افراد در چارچوب موازین اخلاق در پژوهش کد اخلاق: IR.SSU.SPH.REC.1399.059 محرمانه خواهد ماند.
نتایج
افراد تحت پوشش این مطالعه جمعاً 1100 نفـر میباشند کـه 550 نفـر گـروه مورد و 550 نفـر گـروه شاهد را تشـکیل میدهند. جدول 1 توزیع سنی آنها را در دو گروه مورد و شاهد نشان میدهد. افراد متأهل در گروه مورد و شاهد به ترتیب 1/77% و 6/73% و همچنین میزان تحصـیلات در گـروه مـورد بـه ترتیـب5/56 %زیر دیپلم، 1/36 %دیــپلم و لیسانس و بالاتر 4/7 %آنها تحصیلات لیسانس و بالاتر داشتند که این نسبت در گروه شـاهد هم به ترتیب 8/52 ،%5/37 %و 7/9 %بوده است که اختلافی بین میانگین سنی و نسبت جنسیت، شغلی، تأهل و تحصیلات در گروه مورد و شاهد وجود ندارد بنابراین همانطور که در جدول 1 مشخص است توزیع تحصیلات و نوبتکاری در گروه مورد و شاهد یکسان است (05/0p> ).. در دو گروه مورد و شاهد متغیرهای زمینهای به علت همسانسازی اولیه به گونه ای انتخاب شدند که اختلاف معنیداری را نشان نمیدهند و لذا میتوان گفت این دو گروه انتخابی ازنظر متغیرهای زمینهای باهم اختلاف معنیداری ندارند.
بهطور همزمان پرسشنامه سلامت عمـومی-28 سؤالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی-21 سؤالی اجرا شد و ضرایب همبستگی آنها محاسـبه گردیـد. ضـرایب همبستگی پرسشنامه افسردگی بک-2 با هر یک از خـرده آزمونهای افسردگی (68/0) و اضطراب (66/0) مربـوط بــه پرسشــنامه ســلامت عمــومی-28 سؤالی و خــرده آزمونهای افسردگی (73/0) و اضطراب (60/0) مربـوط به مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی 21 -سؤالی و همگی در سطح 001/0< p معنادار بود. جدول 2 نتایج حاصل از رگرسیون ساده بهمنظور بررسی ارتباط بین زیرمقیاسهای پرسشنامه DASS (افسردگی، اضطراب و استرس) و BAKK در نقش متغیر وابسته با متغیرهای دموگرافیک، نوبتکاری و سابقه کار در نقش متغیرهای مستقل را نشان میدهد. در این بررسی جهت انتخاب متغیرهای مستقل تأثیرگذار در مدل از روش رگرسیون گامبهگام استفاده شد. همچنین برای هر معادله از بین همهی متغیرهای دموگرافیک واردشده در مدل رگرسیونی، تنها متغیرهای معنادار در جدول گزارششدهاند. نتایج این جدول نشان میدهد از بین عوامل یادشده، عامل سن بر روی افسردگی، عامل وضعیت تأهل بر روی اضطراب و عامل نوبتکاری بر روی میزان استرس و دشـواری در تمرکز کارکنان اثرگذاری معناداری دارد (05/0 p<).
جدول 1. اطلاعات دموگرافیک افراد موردمطالعه
شاخص |
طبقات |
مجموع |
p-value |
درصد معتبر |
|
وضعیت تأهل |
مجرد |
مورد |
9/22 |
021/0 |
شاهد |
4/26 |
02/0 |
متأهل |
مورد |
1/77 |
412/0 |
شاهد |
6/73 |
215/0 |
تحصیلات |
زیر دیپلم |
مورد |
5/56 |
620/0 |
شاهد |
5/54 |
356/0 |
دیپلم |
مورد |
1/36 |
322/0 |
شاهد |
5/30 |
478/0 |
لیسانس و بالاتر |
مورد |
4/7 |
557/0 |
شاهد |
5/8 |
654/0 |
نوبتکاری |
روز |
مورد |
5/13 |
477/0 |
شاهد |
5/14 |
311/0 |
شب |
مورد |
5/12 |
692/0 |
شاهد |
12 |
210/0 |
گردشی |
مورد |
74 |
324/0 |
شاهد |
5/73 |
03/0 |
سن |
20-45 |
مورد |
8/78 |
412/0 |
20-45 |
شاهد |
1/79 |
582/0 |
سابقه کار |
5-10 |
مورد |
8/69 |
694/0 |
5-10 |
شاهد |
5/70 |
01/0 |
|
|
|
|
|
|
|
بهطوریکه با افزایش یک سال سن، نمرهی افسردگی بهطور متوسط 49/0 واحد افزایش مییابد ولیکن بین انتقاد از خود و سن افراد رابطه معناداری مشخص نشد، همچنین افراد متأهل سطح اضطراب کمتری را نسبت به افراد مجرد تجربه میکنند. سطح اضطراب تجربهشده توسط یک فرد متأهل 556/0 نمره کمتر از فرد مجرد است. همچنین افرادی که در نوبتهای گردشی و شب کار میکنند، سطح استرس بیشتری نسبت به افراد روزکار تجربه میکنند. مقایسه میانگین آزمودنیهای گروه مورد و شاهد در پرسشنامه افسردگی بک با اسـتفاده از آزمون t مستقل را نشان میدهد. اگرچه گروه مورد نسبت به شاهد بـه نسـبت نمره بالاتری دریافت کردند اما تفاوت دو گروه معنادار نبود (05/0p<). مقایسه مادههای مختلـف پرسشنامه در گروه مورد و شاهد نشان داد گروه مورد به ترتیب در مادههای انتقـاد از خـود، دشـواری در تمرکز و تغییرات در الگوی خواب بالاترین میانگینها را کسب کردهاند، درحالیکه گروه شاهد به ترتیـب در مادههای انتقاد از خود، تغییرات در الگوی خواب و فقدان لذت بالاترین میانگینها را به دست آوردهاند.
جدول 3 به مقایسهی زیر مقیاسهای پرسشنامه DASS (افسردگی، اضطراب و استرس) و پرسشنامه بک (BAKK) بین دو گروه مورد و شاهد میپردازد. نتایج این بررسی تفاوت معناداری را در نمرهی افسردگی, اضطراب، انتقاد از خود به همراه فقدان لذت بین دو گروه نشان نداد (05/0p>)؛ اما نمرهی استرس, فقدان لذت و دشـواری در تمرکز در گروه مورد بهطور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (001/0p<) و (جدول 3)؛ که این موضوع نشاندهندهی اثرگذاری تراز شدت صوت بر روی افزایش میزان استرس و افسردگی کارگران است.
جدول2. نتایج رگرسیونی بررسی ارتباط بین مشخصات دموگرافیک با افسردگی، اضطراب و استرس
متغیر وابسته |
متغیر مستقل |
گروه |
ضریب رگرسیونی (β) |
p-value |
افسردگی |
سن |
مورد |
069/0 |
023/0 |
شاهد |
034/0 |
اضطراب |
وضعیت تأهل |
مورد |
556/0- |
045/0 |
شاهد |
512/0 |
استرس |
نوبتکاری |
مورد |
493/0 |
001/0< |
شاهد |
312/0 |
دشـواری در تمرکز |
نوبتکاری |
مورد |
491/0- |
001/0< |
شاهد |
612/0 |
انتقاد از خود |
سن |
مورد |
075/0 |
039/0 |
شاهد |
055/0 |
تغییرات در الگوی خواب |
نوبتکاری |
مورد |
479/0 |
001/0< |
شاهد |
012/0 |
فقدان لذت |
سن |
مورد |
061/0 |
024/0 |
شاهد |
023/0 |
*از بین متغیرهای دموگرافیک، تنها متغیرهای مستقل معنادار در جدول گزارششدهاند
جدول3. مقایسهی متغیرهای شناختی و حالات روحی در دو گروه مورد و شاهد
متغیر |
گروه |
p-value# |
انحراف معیار± میانگین |
انحراف معیار± میانگین |
شاهد |
مورد |
(550 n=) |
(550 n=) |
افسردگی |
72/1±35/13 |
85/1±36/14 |
001/0< |
اضطراب |
76/1±34/12 |
48/1±04/12 |
015/0 |
استرس |
59/1±89/12 |
86/1±40/14 |
001/0< |
دشـواری در تمرکز |
13/2±56/25 |
55/2±33/34 |
001/0< |
انتقاد از خود |
72/2±32/37 |
69/1±86/27 |
002/0 |
تغییرات در الگوی خواب |
14/1±15/25 |
25/1±12/31 |
001/0< |
فقدان لذت |
29/1±84/28 |
59/1±81/26 |
004/0 |
# آزمون تی مستقل
شکل 1. مقایسه ی استرس، اضطراب, افسردگی، دشواری در تمرکز، انتقاد از خود، تغییرات در الگوی خواب، فقدان لذت بین دو گروه مورد و شاهد. نتایج از طریق آزمون های مستقل تی به دست آمده و به صورت انحراف معیار±میانگین (550n= در هر گروه) در جدول 3 گزارش شده اند. *** اختلاف معنادار در سطح001/0 p<را نشان می دهد.
بحث
این مطالعه بهمنظور بررسی خصوصیات روانسنجی پرسنل و مقایسه شدت و نوع نشانگان افسردگی در کارگران صنایع فولاد اصفهان در بخش نورد کارخانه انجام شد. بر اساس یافتههای بهدستآمده به نظر میرسد علیرغم تفاوتهای فرهنگـی قابلملاحظه، این پرسشنامه از قدرت نسبتاً بالایی برای بررسی افسردگی در دانشجویان ایرانی برخوردار است. آزمونهای مختلف روانشناسی جهت بررسی شدت علائم بـالینی نشانههایی از علائـم افسردگی با توجه به جنسـیت و سـطح تحصـیلات را در کارگران بخش نورد نشان داد. همبسـتگی آزمـون بـا خـرده آزمونهای افسردگی و اضـطراب در پرسشـنامه سـلامت عمومی 28 و خرده آزمونهای افسـردگی و اضـطراب در مقیاس افسردگی، اضـطراب و فشـار روانـی 21 -سؤالی را متوسط نشان میدهد. بر اساس تحقیقات انجامشده تفاوتهای جنسیتی میتواند بر علائم بـالینی بروز افسردگی اثرگذار باشد(21) دو تحلیل عامل مختلف بر روی کارگران در گروه مورد و شاهد انجام شد. تحلیل عاملی کـه صرفاً بـر روی گروه شاهد اجرا شد نشان داد تنها 10 ماده بر روی عامل اول تحت تأثیر قرارگرفته است که مهمترین آن عامل شناخت-عـاطفی است. مادههای تغییرات در الگوی خواب، خستگیپذیری، تغییرات در اشتها، فقدان انرژی، دشـواری تمرکـز، بیقراری، از دست دادن علائق و غمگینـی روی عامـل دوم قرار گرفتند و عامل جسمی-عاطفی نامیـده شـدند. تحلیـل عاملی که صرفاً بر روی گروه مورد اجرا شد نشـان داد 16 ماده بر روی عامـل اول قـرار گرفتنـد کـه عامـل شناخت-عاطفی نامیده شدند. مادههای تغییـرات اشتها، تغییرات در الگوی خواب، تحریکپذیری و فقدان علائق جنسی به ترتیب بزرگی بار عاملی بر روی عامل دوم قرار گرفتند و عامل جسمی نامیده شد. در گروه مورد در عامل اول بالاترین بار عاملی به ترتیب به مادههای بیزاری از خود، احساس تنبیه، بدبینی و در گروه شاهد بـه مادههای احساس تنبیه، بیزاری از خود، شکستهای قبلی تعلق داشت. به نظر میرسد در هر دو گروه شاهد و مورد نشانههای بیزاری از خود و احساس تنبیه برجستهتر از سایر علائم افسردگی باشد. در عامـل دوم بـالاترین بـار عاملی در گروه مورد به ترتیب مربوط به مادههای تغییـرات اشتها، تغییرات در الگوی خواب و در گروه شاهد مادههای تغییرات در الگوی خواب و خستگیپذیری بود. بـه نظـر میرسد در هر دو گروه شاهد و مورد تغییـرات در الگـوی خواب مهمترین علامت جسمی و فیزیولوژیک باشـد. درحالیکه در گروه مورد هیچیک از مادههای آزمـون حذف نشد، در گروه شاهد مادههای تحریکپذیری، فقدان علائق جنسی و گریه کردن بهاینعلت کـه بـار عـاملی آنها از 35/0 کمتـر بـود بـر روی هـیچ عـاملی قرار نگرفتند. در گروه مورد علائم عاطفی و شناختی روی یـک عامل قرار دارد درحالیکه در گروه شاهد علائم عاطفی هم در عامل اول در کنار علائـم شـناختی و هـم در کنار علائم جسمی در عامل دوم قرار گرفتند. بنابراین به نظر میرسد گروه شاهد و مورد ازنظر محتوای شناختی افسـردگی تفـاوت چندانی ندارند ولی ازنظر علائم عاطفی متفاوت هسـتند. در مطالعاتی هم که در بعضی کشورهای دیگر انجامشده است در الگوی علائم افسردگی گروه شاهد و مورد تفاوت قابلتوجهی را نشان دادهاند(22).
مقایسه مادههای مختلـف پرسشنامه در گروه شاهد و مورد در پـژوهش فعلـی نشان داد گروه شاهد به ترتیب در مادههای انتقـاد از خود، "دشواری در تمرکز" و "تغییرات در الگـوی خواب" و گروه مورد به ترتیب در مادههای "انتقـاد از خود"، "تغییرات در الگوی خواب" و "فقدان لذت" بالاترین میانگینها را به دست آوردهاند. مقایسه مادههای مختلف بـا یکـدیگر نشـان داد گروه مورد بهطور معناداری در مادههای بدبینی، شکستهای قبلـی، فقـدان لــذت و تحریکپذیری نمــرات بــالاتری نســبت بــه گروه شاهد کسب کردهاند، درحالیکه گروه شاهد در مادههای احساس تنبیه، بلاتکلیفـی و دشـواری تمرکز نمرات بالاتری کسب کردهاند. به نظـر میرسد گروه مورد در حین اشتغال ذهنی با مشکلات قبلی و لذت نبردن از زندگی تا حدی نسبت به گروه شاهد بیشتر بااحساس بدبینی و تحریکپذیر بـودن بـه محـیط واکنش نشان میدهند، درحالیکه گروه شاهد بیشتر دچار احساس گناه شده و تمرکز خود را از دسـت میدهند و بهگونهای بیشتر با خودشان درگیر میشوند. میانگینهای نمرات افسـردگی گروه مورد و شاهد در دو مقطـع تحصیلی کارشناسـی و کارشناسـی ارشـد مقایسـه شـد و نشان داد کارگران با مدرک کارشناسی بهطور معناداری میانگینهای بالاتری نسـبت بـه کارگران دارای مدرک دیپلم کســب کردنــد. در کارگران هــر دو گروه بــالاترین میانگینها به مادههای انتقاد از خـود، دشـواری تمرکـز و تغییرات در الگوی خواب تعلق داشت. مقایسه مادههای مختلف در دو گروه کارگران نشان داد که کارگران دوره کارشناسی بهطور معناداری در اکثر مادههای آزمـون نمرات کمتری به دست آوردند. این یافتهها نشان میدهد کارگران دوره کارشناسـی بهوضوح در مادههای مختلف آزمون نسبت به کارگران دیپلمه از علائم افسردگی کمتری رنج میبرند. یـک علـت ایـن موضوع میتواند این باشد که معمولاً کارگران دوره کارشناسی بهگونهای افراد برگزیدهای هستند کـه توانستهاند دوره کنکور را با موفقیت پشت سر گذاشته و وارد دوره سختتری شوند. بهعبارتدیگر ممکـن است کارگرانی باشند که به دلیل سـلامت روان بیشـتر شانس موفقیت بیشتری داشتهاند. تفاوتهای مربـوط بـه میزان تحصیلات در فرهنگهای مختلف بررسیشده است (23, 24( همچنین به نظر میرسد بـین سـن و نمـرات افسردگی در پرسشنامه افسردگی بک-2 رابطـه معکـوس وجود دارد. بهعبارتدیگر بـا افـزایش سـن نمـرات افسردگی کاهش مییابد(15). میانگین کل نمرات افسردگی در این مطالعـه از نمرات افسردگی در مطالعه ای که توسط قاسم زاده و همکاران انجام شده بود بالاتر به دست آمد(25). میانگینهای نمرات کارگران شرکتکننده در این پژوهش در مقایسه بـا آزمودنیهای شرکتکننده در پژوهش قاسمزاده و همکـاران در نـه مـاده (غمگینـی، شکستهای قبلی، احساس گناه، احساس تنبیه، بیزاری از خود، انتقاد از خود، گریه کـردن، تغییـرات در اشتها و فقدان علاقـه جنسـی) بهطور معنـاداری بـالاتر بـود، در مادههای تغییرات در الگوی خواب و بیارزشی نمـرات مشابه به دست آمد و در سایر مادهها شرکتکنندگان در پژوهش قاسمزاده و همکـاران بهطور معنـاداری نمـرات بالاتری کسب کردند. درمجموع فقط در مادههای بیزاری از خود، بیارزشی، تغییـر در الگـوی خـواب و خستگیپذیری تفاوت بین دو گروه معنادار نبود(25). مقایسـه نمرات آزمودنیهای شرکتکننده در ایـن پـژوهش در مقایسه با بیماران مبتلا به اختلال افسردگی شرکتکننده در یک پژوهش در ایران نشان داد که کارگران در تمام مادهها بهطور معناداری نمرات کمتری کسـب کردنـد(26)، همچنین در پژوهش اخیر که بـر روی بیماران افسرده انجامشده بـود سـه عامـل جسـمانی – حیاتی، شناختی – روانشناختی و بـدبینی احسـاس-بـی ارزشی به دست آمد که با یافتههای پژوهش فعلی تا حـدی متفاوت است(27). درمجموع مقایسه یافتههای پژوهش فعلـی و پژوهش دابسـون و محمـدخانی کـه بـر روی بیمـاران افسرده انجامشده است نشان داد این آزمـون بهخوبی میتواند بین بیماران افسرده و افراد بهنجار تفـاوت قائـل شود. عوامل بهدستآمده در مطالعه فوق در مقایسـه بـا پژوهش حاضر الگوی متفاوتی شامل سه عامل جسـمی– حیاتی، شناختی– روانشناختی و بـدبینی– احسـاس بیارزشی را نشان داد(28). مقایسه یافتههای این مطالعه با پژوهشهای انجامشده در کشورهای دیگر نشان داد ضریب آلفای به دست آمده در این پژوهش 87/0 از ضریب آلفای بهدستآمده برای دانشجویان در امریکا 93/0 که توسط بـک و همکـاران به دست آمد کمتر است، اما از ضریب آلفای بهدستآمده در بحرین 84/0 که توسط الموسوی بررسی شد بالاتر است (29) روش دوبارهسنجی پایایی آزمون 78/0 در مقابل گذر زمان بالاتر از ضریبهای بهدستآمده توسـط الموسوی 75/0 اما کمتر از ضریب بهدستآمده 93/0توسط بک و همکاران بود. درمجموع یافتههای ایـن پژوهش در مورد روایی و پایـایی آزمـون بـا یافتههای پژوهشهای دیگر در کشورهای مختلف همخوانی دارد(30, 31). در صنایع فولاد گوناگونی مشاغل و تنوع فرکانس صدای تولیدی بهوضوح به چشم میخورد و بهعنوان یکی از جدیترین مخاطرات محیطی برای کارگران محسوب میشود(32). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مواجهه با سطوح بالاتر از حد مجاز صدا بر افسردگی، اضطراب و استرس مؤثر است. در این مطالعه مواجهه با سطوح صدای بیشتر یا مساوی 85 دسیبل با افزایش شیوع ابتلا به حالات خلقی نامطلوب و افزایش خطر ابتلا به افسردگی، اضطراب و استرس همراه است. میانگین شاخص استرس در گروه مورد 06/1+2 بیشتر از گروه شاهد بود که ازنظر آماری معنادار بود (001/0p <). در مطالعه توصیفی تحلیلی Poursadeghiyan در سال ۲۰۱۶ استرس ناشی از کار بر افسردگی، اضطراب و رضایت شغلی پرستاران بررسی شد. یافتههای این مطالعه نشان داد که 68 درصد پرستاران استرس با شدت متوسط تا بالا و 6/35 درصد آنها رضایت شغلی بسیار پایین را گزارش کردند. فقط 2/7 درصد از پرستاران از شغل خود رضایت کامل داشتند. بدینصورت مشخص شد که استرس مربوط به کار با افسردگی، رضایت شغلی و اضطراب ارتباط منفی دارد و با مطالعه حاضر ازنظر تأثیر محیط کار بر افزایش استرس همخوانی دارد(33). در مطالعه فرج پورخزاعی در سال 2019 نیز با استفاده از پرسشنامه DASS-21 میزان افسردگی و استرس را در بیماران پارکینسون ارزیابی کرد و با توجه به دادهها، بین حیطههای مختلف آکوپیشن و استرس و اضطراب همبستگی معناداری نشان داده شد، اما همبستگی بین حیطههای آکوپیشن و افسردگی معنادار نبوده و فقط همبستگی کانونی بین حیطههای آکوپیشن و علائم غیرحرکتی (افسردگی، اضطراب و استرس) برابر با 55/0 r=، 05/0P= معنادار بود که میتوان گفت ازنظر تغییرات افسردگی و نوع مطالعه بامطالعه حاضر تطابق دارد (7).
در مطالعه Stanfel مواجهه صدا بالا و پایین و اختلالات روانی، شخصیتی افراد را بررسی کرده و مشخص شد که علائم روانی، مشکلات روان رنجوری و واکنشپذیری در افرادی که حساسیت بیشتری نسبت به صدا دارند نسبت به سایر افراد بیشتر است که بامطالعه حاضر هم سو است(34). همچنین در یک مطالعه متاآنالیز انجامشده توسط Techera عوامل مؤثر در بروز خستگی و استرس مشخص گردید که یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در بروز این عوارض را سروصدا معرفی کرد و از این نظر که سروصدای نامناسب میتواند بر استرس افراد تأثیرگذار باشد بامطالعه حاضر در صنعت فولادی همخوانی دارد (35). در مطالعه Thomas Münzel تأثیرگذاری سروصدای زیانآور بر بروز بیماریهای قلبی عروقی و استرس در افراد بررسی شد و مشخص شد که میزان مزمن سروصدا هرچند کم میتواند اثراتی، نظیر اختلال در فعالیت، خواب و ارتباطات برقرار کند. تعدادی از واکنشهای عاطفی ازجمله ناراحتی و استرس در افراد در معرض سروصدا بروز میکند و این مطالعه با نتایج حاضر همخوانی دارد(36). بر اساس نتایج مطالعات انجامشده و مطالعه حاضر میتوان گفت که در انجام وظایف، سروصدای بالاتر از حد مجاز باعث افزایش استرس و نگرانی در شاغلین میشود و لازم است جهت حفظ سلامت شاغلین اقدامات کنترلی لازم در این زمینه اجرا شود. لازم به ذکر است که مطالعه حاضر دارای محدودیتهایی ازجمله حجم کم نمونه است که این محدودیت میتواند بر قدرت تعمیمپذیری نتایج تأثیر بگذارد و باید جوانب احتیاط را در این زمینه رعایت کرد. با توجه به یافتههای این پژوهش پیشنهاد میشود که، مدیران صنایع برای جلوگیری از افسردگی و کاهش فشارهای کاری در بخشهای مختلف، حجم و میزان کاری که پرسنل واحدهای مختلف با سروصدای بالاتر از حد مجاز هستند را تا حد امکان از طرق مختلف مانند تقسیمکار، افزایش نیرو و ... کاهش دهند. همچنین پیشنهاد میشود که بهمنظور کسب نتایج دقیقتر و همهجانبهتر، پژوهشهای مشابه در سطحی گستردهتر و با نمونههای بزرگتر مثلاً در سطح کشور و چندین صنعت فولادی مشابه انجام گیرد.
نتیجه گیری
با توجه به نتایج این مطالعه و شیوع بالای افسردگی و اینکه حل مسئله در بهبود شدت افسردگی برحسب آزمون بک به میزان زیادی نقش دارد، لذا پیشنهاد میشود این روش ساده و باقابلیت اجرا، جزو برنامههای مراقبتی در برنامه کاری کارگران گنجانده شود تا به بدینوسیله گامی در جهت کاهش علائم افسردگی و افزایش سلامت روان کارگران برداشته شود. درمجموع یافتههای ایـن پـژوهش نشـان میدهد برای گروههای کارگری هنجاریابی آنها درزمینۀ مسائل روانشناسی میتواند بسیار مؤثر باشد و کاهش اختلالات آنها در گروه مورد همراه باشد اگرچه که گروههای مورد و شاهد در این مطالعه الگوهای متفاوتی از علائم افسردگی را نشان دادهاند و در مادههای مختلف نمرات متفاوتی کسب کردهاند کـه باید در فرآیندهای ارزشیابی تشخیصـی و درمـان موردتوجه قرار گیرند. حتی سطح سواد افراد با افسردگی آنها مرتبط است. در پژوهشهای آینده میتوان این آزمونها را برای گروههای مختلف اعم از کارگران سایر صنایع فرآیندی دیگر در ارتباط با بعضی از خصوصیات جمعیت شناختی مانند سن، جنس و سطح تحصیلات هنجاریابی نمود.
سپاسگزاری
این مقاله برگرفته از طرح تحقیقاتی به شماره 6604، با عنوان «بررسی ارتباط بین صدا با مقیاس اﻓﺴـﺮدﮔﻲ، اﺿـﻄﺮاب و اﺳـﺘﺮس (DASS) در کارگران کارگاه نورد 500 شرکت ذوب آهن اصفهان» مصوب مرکز تحقیقات دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد و با حمایت مرکز تحقیقات گروه مهندسی بهداشت حرفهای انجامشده است. نویسندگان مقاله حاضر از تمامی متخصصین و شاغلینی که در این پژوهش شرکت نمودند، قدردانی میکنند.
References:
1. Khazraei T, Pish Ghaar, Heidari Z, born Saj. Evaluation of stress and depression in the workplace and its relationship with job satisfaction in health workers in Fasa in 1931. Journal of Fasa University of Medical Sciences / Majallah-i Danishgah-i Ulum-i Pizishki-i Fasa. 2020; 10 (3).
2. Khazraee T, Rayatpishe Gh, Heidari Z, Janizadeh S. Evaluation of stress and depression in the workplace and its relationship with job satisfaction in health workers in Fasa in 1398. Journal of Fasa University of Medical Sciences. 2020; 10 (3): 2613-24.
3. Thiery L, Ognedal T. Note about the statistical background of the methods used in ISO/DIS 9612 to estimate the uncertainty of occupational noise exposure measurements. Acta Acustica United with Acustica. 2008;94(2):331-4.
4. Golmohammadi R, Monazam M, Nour EM, Nezafat A, Moumen BS. Evaluation of noise propagation characteristics of compressors in tehran oil refinery center and presenting control methods. Journal of Research in Health sciences. 2010;10(1):22-30.
5. Monazzam MR, Golmohammadi R, Nourollahi M, Momen Bellah Fard S. Assessment and control design for steam vent noise in an oil refinery. Journal of Research in Health Sciences. 2011;11(1):14-9.
6. Lovibond PF, Lovibond SH. The structure of negative emotional states: Comparison of the Depression Anxiety Stress Scales (DASS) with the Beck Depression and Anxiety Inventories. Behaviour research and therapy. 1995;33(3):335-43.
7. Khazai OF, Pishyare E, Rassafiani M, Bakhshi E, Poursadeqiyan M. The relationship between areas of occupation and severity of depression, anxiety, and stress in Parkinson's disease. Archives of Rehabilitation. 2019; 20(2): 190-201.
8. Samani S, Jokar B. Validity and reliability short-form version of the Depression, Anxiety and Stress. 2008;1(1):65-77.
9. Henry JD, Crawford JR. The short‐form version of the Depression Anxiety Stress Scales (DASS‐21): Construct validity and normative data in a large non‐clinical sample. British journal of clinical psychology. 2005;44(2):227-39.
10. Sahebi A, Asghari MJ, Salari RS. Validation of depression anxiety and stress scale (DASS-21) for an Iranian population. Iranian Psychologists. 2005;4(1): 299-313.
11. Parkitny L, McAuley J. The depression anxiety stress scale (DASS). J Physiother. 2010;56(3):204.
12. Musa R, Fadzil MA, Zain Z. Translation, validation and psychometric properties of Bahasa Malaysia version of the Depression Anxiety and Stress Scales (DASS). ASEAN Journal of Psychiatry. 2007;8(2):82-9.
13. Aalto A-M, Elovainio M, Kivimäki M, Uutela A, Pirkola S. The Beck Depression Inventory and General Health Questionnaire as measures of depression in the general population: a validation study using the Composite International Diagnostic Interview as the gold standard. Psychiatry research. 2012;197(1-2):163-71.
14. Smarr KL, Keefer AL. Measures of depression and depressive symptoms: beck depression inventory‐II (BDI‐II), Center for Epidemiologic Studies Depression Scale (CES‐D), geriatric depression scale (GDS), hospital anxiety and depression scale (HADS), and patient health Questionnaire‐9 (PHQ‐9). Arthritis care & research. 2011;63(S11):S454-S66.
15. Beck AT, Steer RA, Brown G. Beck depression inventory–II. Psychological Assessment. 1996.
16. Beck AT, Steer RA. Internal consistencies of the original and revised Beck Depression Inventory. Journal of clinical psychology. 1984;40(6):1365-7.
17. Hamidi R, Rozgar, Zadeh F, Bakht A, Garmaroodi, Tanjani T, et al. Evaluation of the validity and reliability of the second version of the Beck Depression Inventory (BDI-II) in the Iranian elderly. Sabzevar University of Medical Sciences (Secrets) ;22 (1): 189-98.
18. Statement, Ali Asghar. Reliability and Validity of the Depression-Happiness Scale McGrill & Jos F. Knowledge and Research in Applied Psychology-Islamic Azad University-Isfahan Branch (Khorasgan). 2007 ;(29): 31-40.
19. Lasa L, Ayuso-Mateos J, Vazquez-Barquero J, Dıez-Manrique F, Dowrick C. The use of the Beck Depression Inventory to screen for depression in the general population: a preliminary analysis. Journal of affective disorders. 2000;57(1-3):261-5.
20. Jackson-Koku G. Beck depression inventory. Occupational Medicine. 2016;66(2):174-5.
21. Hammen CL, Padesky CA. Sex differences in the expression of depressive responses on the Beck Depression Inventory. Journal of Abnormal Psychology. 1977;86(6):609.
22. Boelen PA, Lenferink LI. Symptoms of prolonged grief, posttraumatic stress, and depression in recently bereaved people: Symptom profiles, predictive value, and cognitive behavioural correlates. Social psychiatry and psychiatric epidemiology. 2019:1-13.
23. Steptoe A, Tsuda A, Tanaka Y. Depressive symptoms, socio-economic background, sense of control, and cultural factors in university students from 23 countries. International journal of behavioral medicine. 2007;14(2):97-107.
24. Stock C, Mikolajczyk R, Bloomfield K, Maxwell AE, Ozcebe H, Petkeviciene J, et al. Alcohol consumption and attitudes towards banning alcohol sales on campus among European university students. Public health. 2009;123(2):122-9.
25. Far Sam, Zadeh Haq, Sadeghi M. Investigating life events and their relationship with depression in medical assistants. Monitoring. 2003; 2 (1): 39-45.
26. Reza B, Ali B, Gholam Reza Kh, Damon Han, Mohammad Ali M. Comparison of the prevalence of depressive symptoms in patients with hypertension and healthy individuals (Abstract of the 10th Annual Conference of the Iranian Scientific Association of Psychiatrists).
27. Sadat Qaf, Batool Z, Afshin A, Houria. Evaluation of depression in patients with rheumatoid arthritis referred to the Rheumatology Clinic (Abstract of the 10th Annual Conference of the Iranian Scientific Association of Psychiatrists).
28. Khani M. The Effectiveness of Metacognitive Therapy on Improvement of Metacognitive Beliefs, Rumination and Depressive Symptoms: A Single Subject Study. Clinical Psychology Studies. 2011;1(3):81-104.
29. Al-Musawi NmM. Psychometric properties of the Beck Depression Inventory-II with university students in Bahrain. Journal of personality assessment. 2001;77(3):568-79.
30. Whisman MA, Perez JE, Ramel W. Factor structure of the Beck Depression Inventory—Second Edition (BDI‐ii) in a student sample. Journal of clinical psychology. 2000;56(4):545-51.
31. Moran PW, Lambert MJ. A review of current assessment tools for monitoring changes in depression. The assessment of psychotherapy outcome. 1983:263-303.
32. Shirali GA, Karimpour S, Afshari D. Assessment and control of noise pollution in seal gas compressor of reduction unit 2 of a steel industry. Iran Occupational Health. 2019;16(1):90-101.
33. Poursadeghiyan M, Abbasi M, Mehri A, Hami M, Raei M, Ebrahimi MH. Relationship Between Job Stress and Anxiety, Depression and Job Satisfaction in Nurses in Iran. The Social Sciences. 2016;11: 2349-2355.
34. Stansfeld SA, Clark CR, Jenkins LM, Tarnopolsky A. Sensitivity to noise in a community sample: I. Measurement of psychiatric disorder and personality. Psychol Med. 1985;15(2):243-54.
35. Alimohammadi I, Hajizadeh R, Mehri A, Sajedifar J, Sadat S, Gholampoor J, et al. The impact of traffic noise on mental performance considering complexity of activities. Health and Safety at Work. 2015;5(4):37-46.
36. Münzel T, Sørensen M, Schmidt F, Schmidt E, Steven S, Kröller-Schön S, et al. The adverse effects of environmental noise exposure on oxidative stress and cardiovascular risk. Antioxidants & redox signaling. 2018;28(9):873-908.
[1] دانشجوی کارشناسی ارشد، مرکز تحقیقات بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایران
2 مرکز تحقیقات بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، ایران
3 گروه پزشکی عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
* (نویسنده مسئول)؛ تلفن تماس: 09300549382، پست الکترونیک: nazarimahsa95@yahoo.com
تاریخ دریافت: 14/01/1399 تاریخ پذیرش: 25/01/1400
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عوامل فیزیکی دریافت: 1399/1/14 | پذیرش: 1400/3/10 | انتشار: 1400/3/10