Research code: IR.YAZD.REC.1399.038
Ethics code: IR.YAZD.REC.1399.038
راستجو سعیده، زندوانیان احمد. پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران زن بر اساس توازن تلاش- پاداش و مولفههای روانشناسی مثبت نگر. فصلنامه علمی تخصصی طب کار. 1400; 13 (2) :29-39
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-1125-fa.html
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ، saeiderastjoo@yahoo.com
متن کامل [PDF 773 kb]
(744 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1695 مشاهده)
متن کامل: (2084 مشاهده)
پیشبینی فرسودگی شغلی پرستاران زن بر اساس عدم تعادل تلاش- پاداش و ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر
سعیده راستجو[1]*، احمد زندوانیان[2]
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، پیشبینی فرسودگی شغلی بر اساس متغیر عدم تعادل تلاش- پاداش و ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر در پرستاران زن بیمارستان شهید رهنمون یزد میباشد.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 132 نفر از پرستاران زن شاغل در بخشهای مختلف بیمارستان شهید رهنمون یزد میباشد که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامۀ فرسودگی شغلی مسلش و جکسون، عدم تعادل تلاش- پاداش سیگرسیت و ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر سلیگمن استفاده شد.
نتایج: یافتههای آزمونt تک نمونهای نشان داد میزان فرسودگی شغلی پرستاران در دو مولفه خستگی عاطفی و مسخ شخصیت، به طور معناداری در حد متوسط و در مولفه عدم کارآیی فردی بالا میباشد. در بررسی وضعیت عدم تعادل تلاش- پاداش، نمره 09/1، بالاتر از نقطه برش است و نشان دهنده عدم تعادل تلاش- پاداش در پرستاران است. در بررسی ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر، مولفههای زندگی معنادار و زندگی مسئولانه (به استثنای مولفه زندگی خوشایند) به طور معناداری بالاتر از میانگین است. همچنین رابطه همبستگی بین عدم تعادل تلاش- پاداش با فرسودگی شغلی مثبت و معنادار(01/0, p<45/0r=) و بین ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر با فرسودگی شغلی منفی و معنادار است(01/0, p<65/-0r=). در نهایت، نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب مولفه زندگی معنادار، متغیر عدم تعادل تلاش- پاداش و مولفه زندگی مسئولانه،40 درصد واریانس فرسودگی شغلی را پیشبینی میکنند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، فرسودگی شغلی پرستاران در حد متوسط است. به دلیل عدم تعادل تلاش- پاداش و بالا نبودن ویژگیهای مثبتنگری به ویژه در بعد زندگی خوشایند، باید اقدامات جدی توسط سیاستگذاران و مدیران سلامت در راستای تعادل تلاش- پاداش و ارتقای ویژگیهای مثبتنگری در جهت کاهش فرسودگی شغلی پرستاران به عمل آید.
واژههای کلیدی: فرسودگی شغلی، عدم تعادل تلاش- پاداش، روانشناسی مثبتنگر، پرستاران زن، یزد
مقدمه
بهبود و ارتقای مستمر کیفیت خدمات ارایه شده توسط کارکنان بهداشت و درمان به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت اقشار مختلف، از مهمترین دغدغههای برنامهریزان و سیاستگذاران توسعه پایدار است. تحقق این امر نیازمند کادر درمانی سالم، شاداب و باانگیزه کاری بالا میباشد. پرستاران زن، از جمله این کارکنان هستند که برخی از آنان پس از چند سال کار در بیمارستان و ایفای همزمان نقشهای متنوع در خانواده (همسری، مادری)، احساس خستگی و فرسودگی میکنند. زنان پرستار به دلیل سختی کار و چند نقش بودن زودتر از سایرین در معرض فرسودگی شغلی(Job burnout)، قرار میگیرند (1).
فرسودگی شغلی، یک پاسخ طولانی مدت به عوامل استرسزای دائمی عاطفی و بین فردی در محیط کار است(2). اصطلاح فرسودگی شغلی ابتدا توسط فرویدنبرگر (Freudenberger) در سال 1974 مطرح شد و بعد در سال 1996 توسط مسلش و جکسون(Maslash&Jakson) کاربردی و به عنوان ترکیبی از خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم کارآیی فردی تعریف شد(3). خستگی عاطفی(Emotional exhaustion) یعنی فشار روانی و احساس زیر فشار قرار گرفتن و از میان رفتن منابع هیجانی در فرد است. مسخ شخصیت(Depersonalization) یعنی پاسخ منفی و سنگدلانه به اشخاصی است که معمولاً دریافت کننده خدمتی از سوی فرد هستند. این بعد فرسودگی به برداشت منفی فرد از دیگران اشاره دارد. عدم کارآیی فردی(Personal accomplishment) به کاهش احساس شایستگی و موفقیت در حرفه، نارضایتی از کار و نوعی ارزیابی منفی از خود در رابطه با انجام کار اشاره دارد (4). پرستار مبتلا به فرسودگی شغلی، از لحاظ هیجانی دچار خستگی شده، تصوری منفی نسبت به خود و شغل پیدا کرده، و افت شدیدی در انجام وظایف و کیفیت خدمات شغلیاش مشاهده میگردد (5) که بالطبع اثرات متعددی در زندگی اجتماعی، جسمانی و روانشناختی فرد به جای میگذارد. عامل اصلی فرسودگی شغلی، تماس طولانی با فشار روانی ناشی از محیط کار است. عوامل سازمانی که باعث ایجاد فشار روانی میشوند عبارتند از: الف) تعارض نقش، ب) ابهام نقش، ج) ازدیاد نقش( تراکم کاری) و د) انتظارات شغلی. علاوه بر عوامل سازمانی، عوامل بین فردی (حمایت اجتماعی به عنوان یک منبع کمک برای مقابله با فشار روانی و فرسودگی شغلی) و عوامل درون فردی(عدم آمادگی برای احراز شغل، ویژگیهای روانشناختی افراد)، باعث ایجاد فشار روانی در محیط کار میشوند (6).
یکی از مشکلات بیمارستانها به عنوان مهمترین نهاد ارائه کننده خدمات درمانی در نظامهای سلامت، ناشی از کمبود نیروی انسانی یا توزیع نامناسب آن میباشد. بخش عمده نیروی انسانی بیمارستانها را پرستاران تشکیل میدهند که نقش اساسی در کیفیت مراقبت و ارتقای سلامت دارند. عدم تعادل در نیروی انسانی بهداشتی، پدیدهای ناخوشایند و پیچیده است که میتواند از نظر کمّیت، کیفیت و توزیع (جغرافیایی، شغلی) به طور نامتعادل انجام گیرد و منجر به تاثیرات منفی بر شغل، موقعیت، حجم کار، زندگی شخصی و روحیه پرستاران گردد(7). لذا یکی از عوامل مهم سازمانی و تأثیرگذار بر فرسودگی شغلی پرستاران، کمبود نیروی پرستار و همچنین توزیع نامناسب پرستاران در بیمارستانها است.
خزاعی و همکاران، در تحقیقی در زمینه فرسودگی شغلی پرستاران گزارش کردند که پرستاران دچار فرسودگی شغلی در سه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم کارآیی فردی هستند. آنها به دلیل تحلیل عاطفی تمام احساسات مثبت، احترام و همدردی خود را نسبت به مددجویان از دست میدهند و با تداوم تحلیل عاطفی دچار نوعی احساس سردی همراه با بیتفاوتی میشوند. همچنین به دلیل کاهش موفقیت فردی نمیتوانند شایستگیها و توانمندیهای خود را در معرض نمایش بگذارند(8). زرگر و همکاران دریافتند که بین استرس و فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (34/0=r و 003/0(p< و میزان خستگی عاطفی کارکنان 2/45%، مسخ شخصیت 2/45% و عدم کارآیی فردی 3/75% میباشد (9). سوزا(Souza)و همکاران، عدم رضایت شغلی 50 درصد از پرستاران را به دلیل فشار و حجم کاری بالا گزارش نمودند(10). بررسی 407 پرستار اردنی توسط مودلا(Mudella) سطح بالایی از فرسودگی شغلی را در دو حیطه خستگی عاطفی و مسخ شخصیت و سطح متوسطی را در حیطه عدم کارآیی فردی نشان داد(11). محققان نشان دادهاند که ویژگیهای محیط کار، کیفیت خدمات درمانی را به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار میدهد و نقش اساسی در تأمین حمایت از سلامت نیروی کار بهداشتی و افزایش ارتقای کارآمدی و انگیزش نیروی کار را بر عهده دارد (13،12). تحقیقات مختلفی از جمله لامبرو(Lambrou) و همکاران، نشان دادهاند که قرار گرفتن در محیطهای کاری دشوار برای طولانی مدت بر سلامت جسمی و روحی افراد تأثیر منفی میگذارد. به عبارتی فرسودگی شغلی با خطرات جسمی و روانی مانند اضطراب، افسردگی، بیماریهای قلبی عروقی، گوارشی و ... مرتبط است (14).
به دلیل اهمیت ویژگیهای محیط کار بر فرسودگی شغلی کارکنان، محققان سلامت شغلی سعی کردهاند تا بینش بیشتری را در مورد رابطه بین ویژگیهای کار و سلامت کارکنان پیدا کنند (15). مدلهای رایجی در شرایط شغلی وجود دارد تا عوامل روانشناختی در محل کار را ارزیابی کنند و محققان بر حسب شرایط با دیدگاههای متفاوت این مسأله را بررسی کردهاند. از مهمترین این مدلها که اخیراً تحقیقات مربوط به سلامت شغلی را رهبری کرده است مدل عدم تعادل تلاش- پاداشEffort– Reward Imbalance (ERI) سیگرسیت(Siegrisit) میباشد (16). مدل عدم تعادل تلاش- پاداش که ریشه در جامعهشناسی پزشکی دارد بر هر دو ساختار تلاش- پاداش تأکید میکند. این مدل مفهوم روابط اجتماعی متقابل را بیان میکند و ادعا میکند کاری که دارای ویژگی تلاش بالا و پاداش کم باشد از نقص متقابل بین داده- ستانده برخوردار است. این عدم تعادل ممکن است باعث عکسالعملهای پایدار و طولانی مدت شود (18).
مطالعات مختلف نشان داده که در محیطهای کاری که عدم تعادل تلاش- پاداش وجود دارد، مبتلا شدن افراد به بیماریهای قلبی- عروقی بیشتر است و البته پاداشهایی نظیر پول، ارتقای شغلی، عزت نفس و احترام میتواند محیط کار را دلپسند و خوشایند نماید. بنابر الگوی عدم تعادل تلاش- پاداش، تلاشهای کارکنان مثل اضافه کاری، تحمل تنیدگی زمانی مداوم، پاسخ به تقاضاهای روزافزون شغلی و... باید با پرداخت پول، ادای احترام، تقدیر از کارکنان، داشتن امنیت و موقعیت شغلی مناسب پاسخ داده شود (17،18).
علاوه بر عوامل موقعیتی، عوامل فردی نیز بر فرسودگی شغلی تأثیرگذار است. یکی از عوامل بسیار مهم در کاهش یا افزایش میزان فشارهای روانی، ویژگیهای روانشناختی افراد است. ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی مجموعه خصایصی است که در یک فرد به صورت نسبتاً پایدار ایجاد میشود و به صورت الگوهای عادتی رفتار در میآید. ویژگیهای روانشناسی مثبت به توانمندیها و ویژگیهای مثبت افراد مانند امید، معنویت، خوشبینی، قدردانی و ... اشاره دارد. در سال 1998، رویکرد روانشناسی مثبتگرا توسط مارتین سلیگمن(Seligman) پیشنهاد شد. این رویکرد جدید در روانشناسی، به جای تمرکز بر بیماریها و درمان آنها، بر افزایش بهزیستی و شادکامی افراد تاکید دارد (19). روانشناسی مثبتگرا به افراد کمک میکند تا سطح بهینه و عالیتری از زندگی و سلامتی را به دست آورند و از زندگی خود احساس رضایت کنند (21،20). سلیگمن شادکامی(Happiness) را موضوع اصلی روانشناسی مثبتگرا دانست و آن را به سه مولفه زندگی خوشایند (the pleasant life)، زندگی مسئولانه و متعهدانه (theengagement life) و زندگی معنادار (the meaning life) تقسیم کرد. بر این اساس، به راهبردهایی که به افراد کمک کند تا یک زندگی خوشایند، مسئولانه و معنادار بسازند، «مداخلههای مثبتگرا» (Positive intervention) گفته میشود. در گذشته روانشناسان تلاش چندانی برای کمک به امیدوارتر بودن، عاشقتر بودن، شادتر بودن و خوشبینتر بودن آدمی نداشتند، اما با پیدایش روانشناسی مثبتگرا، به عنوان مهمترین تحول روانشناسی معاصر، تمرکز علم روانشناسی از آسیب شناسی و پرداختن به ناهنجاریها و اختلالات به سمت موضوعاتی همچون عواطف و هیجانات مثبت، خلاقیت و فضایل اخلاقی، بهبود بهزیستی، کیفیت زندگی، شادکامی و امیدواری معطوف شد.
پژوهش کوهن و فریدریکسون(Cohn& Fredrickson)، نشان داد مداخلات روانشناسی مثبتنگر موجب ارتقای احساس مثبت بیشتر و ارزشمندی در زندگی فرد میشود(22). پژوهشها نشان داده است که خوشبینی، مثبتگرایی در مقابله با فشارهای زندگی و غلبه بر ناملایمات روانی- اجتماعی در اقدام به رفتارهای مرتبط با سلامت، اصلاح سبک زندگی و در نهایت کاهش بروز بیماریهای جسمانی و روانشناختی تأثیر دارد (23). همچنین یافتههای پژوهشی نشان داده که آموزش مهارتهای مثبتاندیشی در کاهش شدت فرسودگی شغلی پرستاران مؤثر است، و توانمندیهایی مانند شهامت، خوشبینی، ارتباط بین فردی، رعایت اخلاق و امید، ضربهگیر آسیبهای روانی هستند (24،25).
هر چند پژوهشهای مختلفی در زمینه فرسودگی شغلی انجام شده است، اما خلأ پژوهشی که عوامل موقعیتی و روانشناختی را به طور همزمان مورد مطالعه قرار دهد احساس میشد. یافتههای این پژوهش میتواند به ارتقای سلامت جسمانی و روانی پرستاران، یافتن راهکارهایی برای کاهش فرسودگی شغلی پرستاران و بالطبع ارائه خدمات درمانی بهتر به بیماران بینجامد.
بر این اساس پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه عامل موقعیتی- سازمانی محیط کار (عدم تعادل تلاش-پاداش) و عامل فردی (ویژگی های روان شناسی مثبتنگر) با فرسودگی شغلی پرستاران زن، به بررسی سوالات زیر میپردازد:
- وضعیت فرسودگی شغلی پرستاران زن بیمارستان شهید رهنمون یزد چگونه است؟
- وضعیت عدم تعادل تلاش- پاداش پرستاران زن بیمارستان شهید رهنمون یزد چگونه است؟
- وضعیت ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر پرستاران زن بیمارستان شهید رهنمون چگونه است؟
- آیا بین عدم تعادل تلاش – پاداش با فرسودگی شغلی پرستاران رابطه وجود دارد؟
- آیا بین ویژگیهای روانشناسی مثبتنگر با فرسودگی شغلی پرستاران رابطه وجود دارد؟
- عدم تعادل تلاش- پاداش و مولفههای روانشناسی مثبتنگر چند درصد واریانس فرسودگی شغلی را پیشبینی میکنند؟
روش بررسی
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 200 پرستار زن شاغل در بیمارستان شهید رهنمون یزد هستند که بر اساس جدول مورگان-کرجسی، 132 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی از بخشهای مختلف بیمارستان انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام (stepwise method)در نرم افزار SPSS 18 استفاده شد.
بررسی اطلاعات جمعیت شناختی پرستاران( وضعیت تأهل، سن، تحصیلات، نوع شیفت، نوع استخدام و سابقه کاری) نشان داد از 132 پرستار، 91 نفر متأهل بودند، اکثریت (62نفر) در فاصله سنی 40-31 سال قرار داشتند. 123 نفر از آنها دارای مدرک لیسانس و پایین تر و 9 نفر فوق لیسانس و بالاتر بودند. 122 نفر شیفت در گردش و بقیه شیفت ثابت داشتند. از نظر نوع استخدام، 52 نفر رسمی، 49 نفر قراردادی/ پیمانی و 31 نفر طرحی/ شرکتی بودند.
برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد. 1) پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش- جکسون: این پرسشنامه با 22 ماده برای سنجش خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم کارآیی فردی در چهارچوب فعالیت حرفهای توسط مسلش(1981) ساخته شده است. گویههای پرسشنامه طیف لیکرت 7 درجهای است که به هرگز امتیاز صفر تا خیلی زیاد امتیاز 6 داده میشود. سوالات (1،2،3،5،6،8،10،11،13،14،15،16،20،22) به صورت معکوس و سوالات (4،7،9،12،17،18،19،21) به صورت مستقیم نمرهگذاری میشود. مسلش و جکسون ضریب پایایی درونی را برای خستگی عاطفی 9/0، شخصیت زدایی 79/0 و موفقیت فردی71/0 گزارش کردهاند. اعتبار و پایایی این پرسشنامه برای اولین بار در ایران توسط فیلیان (1371) تأئید شده و ضریب آلفای کرونباخ 78/0 ذکر شده است. همچنین بهنیا، ضریب آلفای کرونباخ را بین 55/0 تا 78/0 گزارش کرده است.
نحوه امتیازدهی هر یک از ابعاد فرسودگی شغلی بدین صورت است که در بعد خستگی عاطفی، نمره کمتر از 16 خستگی عاطفی پایین، 26-17 خستگی عاطفی متوسط و بالاتر از 27 خستگی عاطفی بالا را نشان میدهد. در بعد مسخ شخصیت برای نمره کمتر از 6 مسخ شخصیت پایین، 14-7 مسخ شخصیت متوسط و بالاتر از 15 مسخ شخصیت زیاد در نظر گرفته میشود. در مؤلفه عدم موفقیت فردی نمره بیشتر از 44 عدم موفقیت فردی پایین، 43-37 عدم موفقیت فردی متوسط و کمتر از 36 عدم موفقیت فردی زیاد را نشان میدهد. نمره کل فرسودگی شغلی چنانچه کمتر و یا مساوی 35 باشد، فرسودگی شغلی پایین، 53-36 فرسودگی متوسط و بیشتر یا مساوی 54 فرسودگی شغلی زیاد را نشان میدهد (26).
2) پرسشنامه عدم تعادل تلاش-پاداش: این پرسشنامه توسط جانز سیگرسیت و همکاران در سال 2009 ساخته شده است که شامل 16گویه در طیف لیکرت چهار درجهای است. برای محاسبه نسبت تلاش به پاداش (ER) برای هر فرد از فرمول E/RCاستفاده میشود که E سطح تلاش فرد، R پاداشهای دریافتی فرد و C ضریب تصحیح ثابتی است که برای اختلاف بین تعداد مادههای مربوط به تلاش و پاداش به کار برده میشود. مقدار این ضریب برابر با 43/0 یا (