Ethics code: IR.IAU.QOM.REC.1401.060
Department of Clinical Psychology, Qom Medical Sciences Branch, Islamic Azad University, Qom, Iran , anisssedq@yahoo.com
Full-Text [PDF 1022 kb]
(297 Downloads)
|
Abstract (HTML) (424 Views)
Full-Text: (841 Views)
پیش بینی فرسودگی شغلی براساس باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی با میانجیگری خوشبینی در پرستاران
فاطمه سادات حسینی عدل ، انیس خوش لهجه صدق
چکیده
مقدمه : تعهد پرستاران به شغل و بیماران، پرستاری را به یکی از مشاغل خدمات انسانی تبدیل کرده است که مستعد ابتلا به سندرم فرسودگی شغلی میباشد. بنابراین هدف از مطالعه حاضر پیشبینی فرسودگی شغلی براساس باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی با میانجیگری خوشبینی در پرستاران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص، از مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پرستاران بیمارستانهای شهر قم در سال 1401 بودند که به صورت تصادفی ساده 200 پرستار برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند. در این پژوهش میدانی شرکتکنندگان اقدام به تکمیل پرسشنامههای فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (۱۹۸۶)، پرسشنامه فراشناخت ولز و کارت رایت- هاتن (۲۰۰۴)، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و مقیاس خوشبینی شییر و کارور (1994) نمودند. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SPSS-24 و AMOS-24 تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که ضرایب همبستگی بین متغیرها معنادار است (01/0>p) و بین باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی با فرسودگی شغلی در پرستاران ارتباط مثبت و معنادار و بین خوشبینی با فرسودگی شغلی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین بین باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی با خوشبینی پرستاران ارتباط منفی و معنادار وجود دارد (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خوشبینی درارتباط باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی با فرسودگی شغلی پرستاران نقش واسطهای دارد.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت خوشبینی در ارتباط باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی با فرسودگی شغلی پرستاران تاکید دارد و خوشبینی عامل موثری در کاهش فرسودگی شغلی پرستاران است.
واژگان کلیدی: فرسودگی شغلی، باورهای فراشناختی، ناگویی هیجانی، خوشبینی، پرستاران
مقدمه
پرستاران مهمترین بخش متخصصان مراقبتهای بهداشتی هستند و نقش فوقالعادهای در مبارزه با بیماری ایفا میکنند. تعهد پرستاران به شغل و بیماران، پرستاری را به یکی از مشاغل خدمات انسانی تبدیل کرده است که مستعد ابتلا به سندرم فرسودگی شغلی میباشد(1). فرسودگی شغلی به یک سندرم شغلی مرتبط با تغییرات عاطفی و شناختی، از جمله خستگی عاطفی، مسخ شخصیت یا بدبینی، و کاهش احساس اثربخشی شخصی ناشی از استرس مزمن کاری اشاره دارد (2). نتایج مطالعات مختلف نشان میدهد که فرسودگی شغلی در بیش از 35 درصد از پرستاران قابل تشخیص است(3). در مطالعه اصفهانی (4) معلوم شد بر اساس مدل اثرات تصادفی شیوع فرسودگی شغلی پرستاران در بیمارستانهای ایران 25 درصد (32-19%: حدود اطمینان 95%) به دست آمد . بیشترین شیوع فرسودگی شغلی در پرستاران در تهران در سال 1388، 75 درصد(82-65%:حدود اطمینان95 ٪) و کمترین شیوع فرسودگی شغلی در پرستاران در همدان در سال 1395 با 2/0 درصد (4/0-1/0%: حدود اطمینان95%) به دست آمد.
مسلچ و همکاران (5) معتقدند که عوامل موقعیتی؛ مانند ویژگیهای شغلی و ویژگیهای سازمانی، و عوامل فردی؛ مانند مشخصات دموگرافیک، ویژگیهای شخصیتی و نگرشهای کاری، بر فرسودگی شغلی پرستاران موثر هستند. ناگویی هیجانی ناتوانی در بیان، توصیف یا تمایز بین احساسات ، می باشد و یکی از ویژگیهای شخصیتی است که تحقیقات در این مورد نشان میدهد که ناگویی هیجانی در پرستاران به طور بالقوه میتواند بر عملکرد در کار، به ویژه در حرفه پزشکی تأثیر بگذارد و منجر به کاهش رضایت فردی و افزایش حساسیت به فرسودگی شغلی شود (6). ناگویی هیجانی با حالات عاطفی منفی به ویژه افسردگی و اضطراب همراه است (7). علاوه بر این افراد با ناگویی هیجانی تعاملات دشواری را با دیگران نشان میدهند، از جمله دوسوگرایی بین فردی، جامعه پذیری ضعیف و نیاز به تأیید اجتماعی (8). ناگویی هیجانی همراه با مشکلات مرتبط با آن، میتواند بهرهوری و کارایی پرستاران را کاهش دهد و در نتیجه بر کیفیت مراقبت تأثیر منفی بگذارد (9).
برای مقابله با فرسودگی پرستاران، علاوه بر ناگویی هیجانی، به نظر میرسد استفاده از تکنیکهای جلوگیری از استرس، اضطراب و افسردگی مهم هستند (10). یافتههای اخیر نشان میدهد که باورهای فراشناختی میتواند تأثیرات روانشناختی قابل توجهی نه تنها بر کیفیت زندگی مردم، بلکه همچنین بر کیفیت زندگی افرادی که از مشکلات مزمن یا حاد بهداشتی رنج میبرند، داشته باشد(11). باورهای ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﻞ ﺑﻪ داﻧﺴﺘﻦ و ﺗﻼش ﺑﺮای داﻧﺴﺘﻦ و ﻓﻬﻤﯿﺪن از ویﮋﮔﯽﻫﺎی ﺟﺪایﯽﻧﺎﭘﺬیﺮ وﺟﻮد آدﻣﯽ اﺳﺖ. از این رو، ذﻫﻦ اﻧﺴﺎن ﻫﻤﻮاره درﮔﯿﺮ اﻧﺒﻮﻫﯽ از ﭘﺮﺳﺶﻫﺎ ﺑﻮده اﺳﺖ. در این میان، این ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻓﺮد درﺑﺎره داﻧﺴﺘﻦ ﭼﻪ ﻣﯽداﻧﺪ و ﭼﮕﻮﻧﻪ و ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻣﯽداﻧﺪ، جایگاه ﺧﺎص ﺧﻮد را دارد. باورهایی که پاسخ این ﭘﺮﺳﺶﻫﺎ را در بر میگیرند، باورهای ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺖ ﻧامیده ﻣﯽﺷﻮد(12). مدل فراشناختی دو نوع باور فراشناختی را شناسایی کرده است: باورهای فراشناختی مثبت باورهایی هستند که به فواید درگیر شدن در فعالیتهای شناختی خاص مانند نگرانی، نشخوار فکری و پایش تهدید مربوط میشوند؛ باورهای فراشناختی منفی باورهایی هستند که به کنترلناپذیری، معنا، اهمیت و تهدیدآمیز بودن افکار و تجربههای شناختی مربوط میشوند(13). مطابق مدل فراشناختی، فعال شدن باورهای فراشناختی ناکارآمد، موجب ارزیابی منفی فکر به عنوان نشانه تهدید میشود. این ارزیابی در جای خود باعث تشدید هیجانهای منفی میشود که عمدتاً به صورت اضطراب ابراز میشوند. در زمینه تاثیر باورهای فراشناختی بر فرسودگی شغلی، اولی و سیمسک (14) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که باورهای فراشناختی در فرسودگی شغلی پرستاران تاثیر دارد.
علاوه بر عواملی که در بالا ذکر شد، تحقیقات فرسودگی شغلی بر روی عوامل سازمانی منفی که میتوانند فرسودگی شغلی را در افراد القاء کنند، متمرکز شده است (15). به عبارت دیگر، پژوهش فرسودگی شغلی سنتی فرض میکند که افراد منفعل و واکنشگرا هستند و بر تأثیر زمینهها و موقعیتها بر رفتار افراد تأکید میکنند. بنابراین، تحقیقات قبلی در مورد فرسودگی شغلی تا حدودی از طرح این سوال غفلت کرده است که ویژگی های شخصیتی چگونه میتواند بر نتایج شغلی تأثیر مثبت بگذارد؟ محققان به طور فعال چارچوب سازندهای را که ممکن است توسعه مداخلات برای جلوگیری از فرسودگی شغلی را تسهیل کند، آزمایش نکردهاند. با این حال، در دهه گذشته، تحقیقات در زمینه نوظهور روانشناسی مثبتگرا از تمرکز بر روی عملکرد بهینه افراد و تجربیات مثبت حمایت کرده است. محققان شروع به بررسی ساختارهای شغلی کردهاند که یا نتایج مثبت شغل را تسهیل میکنند یا اثرات نتایج منفی را کاهش میدهند (15)، که ممکن است درک بهتری از تجربیات مثبت مرتبط با کار به ما ارائه دهد. در این زمینه تحقیقات نشان داده است که افرادی که هنگام رویارویی با موقعیتهای دشوار دیدگاهی خوشبینانه دارند، اغلب نتایج سازگاری مطلوبتری دارند و شجاعت بیشتری برای غلبه بر چالشها نسبت به افرادی که این کار را نمیکنند، دارند. مطالعات قبلی نشان دادهاند که خوشبینی با کاهش فرسودگی شغلی مرتبط است(15). خوشبینی را توانایی بهتر نگریستن به دنیا و وقایعی که در آن اتفاق میافتد و توانایی برخورد درست با واقعیات زندگی تعریف کردهاند(16). از نظر پراساد، فوجو و برادا (17) خوشبینی یک نگرش موثر فردی نسبت به زندگی محسوب میشود و افراد خوشبین هنگام روبرو شدن با مشکل (حتی اگر پیشرفت آنها سخت یا کند باشد) انعطافپذیری بیشتری از خود نشان میدهند. به عنوان مثال ریولی و ساوسکی (18) گزارش کردهاند که خوشبینها بیشتر احتمال دارد که عوامل استرسزا را پیشبینی کنند و نسبت به آنها فعالانه عمل کنند، که فرسودگی شغلی را کاهش داده و سطوح بالاتری از عملکرد و رضایت را ارتقا دهد. در مجموع، شواهد نشان میدهد که افراد خوشبین به احتمال زیاد از منابع یا گزینههای خود هنگام مدیریت استرس استفاده میکنند.
با توجه به اینکه فرسودگی شغلی در میان کارکنان شبکه بهداشت بسیار شایع میباشد و پرستاران نیز همین افراد میباشند که از فرسودگی شغلی رنج میبرند و همچنین با توجه یه اینکه افت کیفیت مراقبت از بیمار میتواند از پیامدهای ناگوار فرسودگی شغلی در پرستاران باشد، لذا توجه به این امر بسیار ضروری است. زمانی که پرستار دچار فرسودگی میشود بیمار از توجه و مراقبت کافی محروم مانده و فردیت حقوق انسانی او زیر سوال میرود(4). همچنین فرسودگی پرستاران موجب ایجاد خسارات اقتصادی مانند غیبت فراوان از کار میشود که در نهایت منجر به کاهش عملکرد بیمارستان میگردد(19). اکنون با توجه به مسئولیت خطیری که کادر درمان به خصوص پرستاران در حوزه بهداشت و سلامت اجتماع بر عهده دارند و لزوم توجه به شرایط به وجود آورنده فرسودگی در آنها، پژوهش حاضر درصدد است به این سوال پاسخ دهد که آیا باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی میتوانند فرسودگی شغلی را پیش بینی کنند؟ و آیا خوشبینی در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران براساس باورهای فراشناختی و ناگویی هیجانی نقش میانجی دارد؟
روش بررسی
پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- همبستگی و به طور خاص، از نوع مدلیابی معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پرستاران بیمارستانهای دولتی و خصوصی شهر قم در سال 1401 بودند. با توجه به اینکه در پژوهشهای مدل معادلات ساختاری حجم نمونه را 200 تا 600 نفر ذکر نمودهاند(20). در این پژوهش به علت در دسترس نبودن افراد بیشتر برای نمونه آماری ، 200 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش، نمونهگیری به صورت تصادفی ساده بود که با مراجعه به بیمارستانهای شهر قم انتخاب شدند که در نهایت 200 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند و پرسشنامهها را تکمیل نمودند که به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. نمونه گیری تصادفی بخشی از تکنیک نمونهگیری است که در آن هر نمونه از احتمال مساوی برای انتخاب شدن برخوردار است. نمونه ای که به طور تصادفی انتخاب می شود به معنای نمایش بی طرفانه از کل جمعیت است. معیارهای ورود به پژوهش شامل رضایت برای شرکت در مطالعه، همکاری با پژوهشگر و نداشتن شغل دوم بود و همچنین عدم تمایل به ادامه پژوهش و تکمیل ناقص پرسشنامهها از ملاکهای خروج از پژوهش بود. در این پژوهش اخلاق پژوهش، کاملا رعایت و به شرکتکنندگان در این پژوهش، در زمینه محرمانه ماندن اطلاعات، اطمینان خاطر داده شد و افراد با رضایت کامل و بدون ذکر نام، پرسشنامهها را تکمیل کردند. همچنین این پژوهش مطابق با استانداردهای کمیته تحقیقات ملی و بیانیه هلسینکی 1964 بود. علاوه بر این، کدهای رایج اخلاق در پژوهشهای پزشکی شامل 13،14 ،2 (منافع حاصل از یافتهها در جهت پیشرفت دانش بشری)، کد 20 (هماهنگی پژوهش با موازین دینی و فرهنگی) و کدهای 1 ،3 ،24 (رضایت شرکتکنندگان و نماینده قانونی او) در این پژوهش رعایت شد.
در این پژوهش برای اندازهگیری فرسودگی شغلی، از پرسشنامه فرسودگی شغلی (21) که دارای ۲۲ گویه است، استفاده گردید که توسط مسلش و جکسون(1986) طراحی و تدوین شده است. کمترین نمره دریافتی توسط هر فرد ۲۲ و بیشترین نمره دریافتی 110 میباشد . این پرسشنامه از سه مولفه تحلیل رفتگی هیجانی (9 گویه)، مسخ شخصیت (5گویه) و انجام وظیفه شخصی (8گویه) تشکیل شده است. پایایی و روایی این پرسشنامه توسط مسلش و جکسون (21) با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد و همسانی درونی برای آن 83/0 و پایایی 84/0 محاسبه شد. در داخل کشور عرسین و همکاران (22) ثبات درونی پرسشنامه را 84/0 گزارش کردند و روایی پرسشنامه را با استفاده از اعتبار همزمان تایید کردند. پایایی آزمون در پژوهش حاضر با استفاده از آلفای کرونباخ برای فراوانی 79/0 و برای شدت 70/0 به دست آمد.
همچنین در این پژوهش برای سنجش باورهای فراشناختی از پرسشنامه فراشناخت (23) استفاده گردید. پرسشنامه فراشناختی (MCQ) یک مقیاس ۳۰ سوالی خود گزارشی براساس طیف نمرهگذاری چهار درجهای لیکرت (1: مخالفم، 2: کمی موافقم، 3: نسبتا موافقم، 4: کاملا موافقم) است که توسط ولز و کارت رایت-هاتن(2004) تدوین گردیده است. کمترین نمره دریافتی توسط هر فرد 30 و بیشترین نمره دریافتی 120 میباشد. حیطههای فراشناختی را در پنج مقیاس جداگانه اندازه گیری میکند: (۱) باورهای مثبت درباره نگرانی، (۲) باورهای منفی درباره نگرانی، (۳) اطمینان شناختی، (۴) لزوم کنترل افکار، (۵) خود آگاهی شناختی. ولز و کارت رایت هاتن (23) ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاسهای پرسشنامه را از 82/0 تا 93/0 گزارش کردند. در داخل کشور شیرین زاده دستگیری (24)، ضریب همسانی درونی آن را به کمک ضریب آلفای کرونباخ 0.87 و پایایی بازآزمایی این آزمون ، در فاصله 4 هفته 0.83گزارش شده است. پایایی آزمون در پژوهش حاضر با استفاده از آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 80/0 به دست آمد.