Ethics code: IR.IAU.KHUISF.REC.1402.348
Adnan Kamel A, Mehdad A, Abdulkadhim Johni A, Sajjadian I. The moderating role of perceived social support in relationship between workplace violence with post-traumatic stress disorder symptoms among nurses in Karbala. tkj 2024; 16 (1) :31-42
URL:
http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-1283-fa.html
عدنان کامل عباس، مهداد علی، عبدالکاظم جونی احمد، سجادیان ایلناز. نقش تعدیلکنندگی حمایت اجتماعی ادراکشده در رابطه میان خشونت در محیط کار با نشانگان استرس پس از سانحه پرستاران شهر کربلا. فصلنامه علمی تخصصی طب کار. 1403; 16 (1) :31-42
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-1283-fa.html
واحد اصفهان (خوراسگان) ، alimahdad.am@gmail.com
متن کامل [PDF 774 kb]
(178 دریافت)
|
چکیده (HTML) (323 مشاهده)
متن کامل: (326 مشاهده)
نقش تعدیلکنندگی حمایت اجتماعی ادراکشده در رابطه میان خشونت در محیط کار با نشانگان استرس پس از سانحه پرستاران شهر کربلا
عباس عدنان کامل، علی مهداد*، احمد عبدالکاظم جونی، ایلناز سجادیان
چکیده
مقدمه: وجود خشونت در محیط کار بیمارستانها عاملی تهدیدکننده برای سلامت روانشناختی پرستاران است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیلکنندگی ادراک حمایت اجتماعی در رابطه میان خشونت در محیط کار (جسمی، کلامی و آزار جنسی) با نشانگان استرس پس از سانحه (PTSD) در میان پرستاران شهر کربلا اجرا شد.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی که از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفادهشده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه پرستاران بیمارستانهای شهر کربلا در کشور عراق در بهار 1401 بود، که از میان آنها، 349 نفر بهصورت در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه خشونت در محیط کار، پرسشنامه نشانگان استرس پس از سانحه و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده جمعآوری شدند. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی از طریق نرمافزار 26.SPSS استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی ادراکشده رابطه بین خشونت (جسمی، کلامی و آزار جنسی) را با نشانگان استرس پس از سانحه تعدیل میکند (01/0>p). به این معنی که وقتی حمایت اجتماعی ادراکشده پائین است، خشونت( جسمی، کلامی و آزار جنسی) با نشانگان استرس پس از سانحه دارای رابطه مثبت نیرومندتری است(01/0>p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت که ادراک حمایت اجتماعی متغیری ضروری برای جلوگیری از اثرات مخرب خشونت در محیطهای کاری پرستاران است. بر این اساس، به دلیل نقش و اهمیت ادراک حمایت اجتماعی در پرستاران، توجه به این یافته مهم باید مدنظر مدیران و سیاستگزاران سازمانهای بهداشتی و درمانی قرار بگیرد.
واژههای کلیدی: ادراک حمایت اجتماعی، خشونت در محیط کار، نشانگان استرس پس از سانحه، پرستاران، عراق
مقدمه
محیط کاری پرستاران در تمام نقاط دنیا با طیف متنوعی از خطرات و عوامل آسیبزا درآمیخته است. بر اساس مطالعات در دسترس، اضافهبار کاری، کار شیفتی پیدرپی، مواجهه با خطرات آلودگی عفونی و بیماری متعاقب آن، تعاملات گاه سخت و دشوار با بیماران و همراهان آنها و طیف دیگری از مشکلات بهسادگی ممکن است پرستاران را با استرس زیاد و متعاقب آن فرسودگی مواجه کند(1). در همین راستا، در برخی مطالعات از شیوع 44 درصدی فرسودگی کاری در پرستاران خبر میدهند. این میزان فرسودگی برای پرستارانی که در ایام تعطیلات آخر هفته، اضافهکاری میکنند به درصدهای بالاتری هم میرسد (2). همراستا به نرخ شیوع فرسودگی در مطالعات دیگری به صراحت از شیوع استرس شغلی 8/47 درصد در میان پرستاران که با شیفت کاری ارتباط قابلتوجهی دارد سخن به میان آوردهاند(3). این درصدها از این نظر اهمیت دارند که بازتابی از شرایط نیازمند یاری و کمک تخصصی و علمی برای پرستاران است. فشارها و خطرات مطرح در محیط کاری پرستاران، فراتر از فرسودگی، طیفی از علائم و نشانگان افت سلامت روان را نیز برای پرستاران در پی دارد(4). از جمله نشانگان بسیار مهمی که در میان پرستاران بهطور جدی به آن توجه شود و نقش قابلتوجهی در افت سلامت روان پرستاران دارد، نشانگان استرس پس از سانحه (PTSD) است.
نشانگان استرس پس از سانحه (PTSD) شامل علائمی باز یادآوری مکرر واقعه استرس آفرین (نظیر خطرات جانی جدی و از دست رفتن جان بیماران و چرخههای خشونت و قلدری آشکار از طریق همکاران، سرپرستان، بیماران و همراهان آنها)، تجربه مشابه واقعه اصلی در زمانهای بعدی اعم از خواب یا بیداری، صرف نیرو و انرژی فراوان برای اجتناب یا جلوگیری از یادآوری حادثه استرسآفرین همراه با احساس گرگرفتگی، اضطراب زیاد و غرقشدگی است (4). بر اساس جدیدترین مطالعات در دسترس وقوع نشانکان استرس پس از سانحه در پرستاران شیوع 6/15 درصد را همراه با میزان شیوع افسردگی، اضطراب و اختلالات خواب برابر با 5/35، 3/18 و 4/36 درصد را به ترتیب داشته است. نکته بسیار قابل تأمل و بحثانگیز این واقعیت است که وقوع نشانگان استرس پس از سانحه علاوه بر اینکه با افسردگی، اضطراب و اختلالات خواب در ارتباط است، چرخهای معیوب را در فرایندهای زمانی برای آسیب به سلامت جسم و روان پرستاران فراهم میکند (5). بروز نشانگان استرس پس از سانحه در مطالعات دیگر، از جمله در زمان مواجهه با پان دمیهایی نظیر پاندمی کرونا و یا در مواقع دیگر فراتر از وقوع یک پاندمی با نسبتهای 2 تا 3 درصد بیشتر از میزان شیوع نشانگان استرس پس از سانحه در دیگر مطالعات است (6، 7). فراتر از طیف تهدیدها و مشکلاتی که از آن سخن به میان آمد، پرستاران در محیط اجتماعی، درمانی و تعاملی خود، به واسطه تماس مستقیم با همکاران، پزشکان و بیماران و همراهان آنها، احتمال بیشتری وجود دارد که با خشونت و پرخاشگری مواجه شوند (8).
خشونت و پرخاشگری در محیط کار به تائید مطالعات در دسترس امری شایع در محیطهای پرستاری و بیمارستانی است (9). ازنظر کلی هرگونه رفتار جسمی، کلامی و یا آزار رسان دیگری که از طیف رفتارهای عادی و متعارف ازنظر سطح برانگیختگی و رفتارهای فرد درگیر فاصله داشته باشد و همراه تهدید و تندی در هنگام انجام وظایف پرستاران باشد را میتوان در زمره رفتارهای پرخاشگرانه و خشن در نظر گرفت(8). بنابر مصادیق خشونت مورداشاره، به شکل خلاصه ممکن است رفتارهای خشونتبار در چهار طیف کلی خشونت فیزیکی یا جسمی، خشونت کلامی، آزارها و خشونتهای جنسی و در محیطهای چندملیتی و نژادی خشونتهای نژادی را در بر بگیرد (10). چنین رفتارهایی به واسطه تهدیدآمیز و خشن بودن به شکل جدی ممکن است منجر به افت سلامت روان و بروز علائم روانتنی در پرستاران شود (11). در مطالعه مروری نظامدار نجفی و همکاران (12) بر روی پرستاران در ایران ( به واسطه فرهنگ دینی و اجتماعی به نسبت مشترک با پرستاران بیمارستانهای شهر مذهبی مانند کربلا قابلیت طرح برای پرستاران در این شهر را نیز میتواند داشته باشد)، شیوع خشونت کلامی بهطور جدی و در مرور نظامدار و فرا تحلیل اعظمی و همکاران (13) به ترتیب میزان خشونت کلامی، فیزیکی، آزار جنسی و خشونت نژادی برابر با 8/80، 8/24، 7/6 و 44 درصد گزارششده است. بروز چنین میزان استرس و خشونتی مطابق با مطالعه هانگ و همکاران (8) و ویزنر و همکاران (14) میتواند با حالات مطرح در نشانگان استرس پس از سانحه و پاسخهای روانی و جسمی مطرح در این نشانگان همراه شود. در حمایت از این ارتباط، مطابق مطالعه لو و همکاران (15) خشونت و پرخاشگری در محیطهای کاری پرستاران با بروز نشانگان استرس پس از سانحه بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم مربوط است. همچنین، مطابق مطالعه هانگ و همکاران (16) قلدری بهعنوان شکلی از خشونت با بروز نشانگان استرس پس از سانحه در پرستاران در رابطه است. رابطه بین خشونت و پرخاشگری چه بهطور مستقیم و چه بهطور غیرمستقیم با نشانگان استرس پس از سانحه در پرستاران، نیازمند ورود به مسیرهای پژوهشی جدیدی است که از آن طریق بتوان متغیرهای محافظتکننده را در برابر هم خشونت و پرخاشگری و هم ارتباطی که این پدیده با نشانگان استرس پس از سانحه دارد را شناسایی نمود. بر پایه مبانی نظری و شواهد پژوهشی در دسترس یکی از این متغیرهای محافظتکننده در برابر استرس و خشونت در محیطهای کاری پرستاران، حمایت اجتماعی ادراکشده است.
حمایت اجتماعی ادراکشده به وجود همراهیهای کلامی، همدردی، ارائه راهحل، فراهم نمودن امکانات و تجهیزات، و طیف دیگری از شرایط و تلاشها اشاره دارد که اغلب در شرایط دشوار و پراسترس از طریق دیگران اعم از اعضای خانواده، دوستان و همکاران برای فرد فراهم میشود (17). البته این حمایتها و اشکال آن همیشه هم ممکن است مثبت و یاریرسان نباشند. به این معنی که رفتارهایی مانند سرزنش و ایجاد احساس گناه و یا حتی پرخاشگری کلامی برای مواخذه فرد نیز بهعنوان حمایت اجتماعی ادراکشده منفی در پیشینه در دسترس مطرحشده اما نسبت به جنبههای مثبت و یاریرسان حمایت کمتر در مطالعات مدنظر قرارگرفته است (18، 19). حمایت اجتماعی مثبت ادراکشده در عمل با فراهم ساختن اعتماد روانی و احساس تنها نبودن این امکان و فرصت را نه فقط برای پرستاران بلکه برای افراد در محیطهای کاری دیگر فراهم میکند تا با توان بیشتری به فعالیتها و مقابله با فشارها و تهدیدها اقدام کنند (20، 21). در همین راستا، مطالعه موسوی خراسانی و همکاران (18) رابطه حمایت اجتماعی ادراکشده با استرس ثانویه پس از سانحه و استرس شغلی، مطالعه اندرسون و همکاران (20) نقش حمایت اجتماعی بحرانی (ضروری) پس از مواجهه با خشونت در محیط کار و با بروز نشانگان افسردگی، و مطالعه شوستر و همکاران (22) رابطه منفی حمایت اجتماعی در محیط کار را با نشانگان استرس پس از سانحه نشان دادهاند. ورای رابطه منفی حمایت اجتماعی ادراکشده با خشونت در محیط کار و نشانگان استرس پس از سانحه، این متغیر دارای این توان اجتماعی و روانشناختی نیز هست تا رابطه خشونت در محیط کاری پرستاران را با نشانگان استرس پس از سانحه تعدیل نماید. ازنقطهنظر رویکرد نظری منابع بقا، حمایت اجتماعی از زمره منابع اجتماعی و روانشناختی است که میتواند منابع در دسترس پرستاران را برای مقابله کارآمدتر و حمایتی با خشونت و پرخاشگری تقویت نماید (17). در حمایت پژوهشی از زیربنای نظری مورداشاره، مطالعه زارعی و همکاران (23) نقش تعدیلکننده حمایت سازمانی ادراکشده را در رابطه بین استرس شغلی با بهرهوری در پرستاران، مطالعه شاهرور و همکاران (24) نقش تعدیلکننده حمایت اجتماعی ادراکشده را در رابطه بین خشونت در محیط کار با استرس پرستاران بخش روانپزشکی و مطالعه کوکرهام و همکاران (25) نیز نقش حمایت خانوادگی را در رابطه انطباقپذیری با نشانگان استرس پس از سانحه در پرستاران نشان داده است.
بر پایه پیشینه نظری و پژوهشی مرور شده حمایت اجتماعی ادراکشده توان تعدیلکنندگی احتمالی را در رابطه بین خشونت در محیط کار با نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران دارد. درواقع بر اساس رویکرد نظری منابع بقاء، حمایت اجتماعی ادراکشده با فراهمسازی منابع کلامی، عاطفی، هیجانی، شناختی و رفتاری توان پرستاران را برای مقابله با خشونت و فشار در محیط کار ارتقاء داده و از این طریق موجبات تضعیف پیوند بین خشونت در محیط کار با نشانگان استرس پس از سانحه میشود. بااینحال شواهد نظری و پیشینه، مطالعهای را در دسترس قرار نداد که طی آن نقشهای نظریه بنیاد حمایت اجتماعی ادراکشده در رابطه بین خشونت در محیط کار با نشانگان استرس پس از سانحه در پرستاران شهری مذهبی مانند کربلا در کشور عراق را مورد تأمل و بررسی علمی قرار داده باشد.. این امر بهطور جدی خلأ دانش علمی و کاربردی در پرستاران شهر کربلا در کشور عراق را انعکاس داده و نیاز به انجام مطالعه در این عرصه را برجسته میسازد. در همین راستا این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال بود که آیا حمایت اجتماعی ادراکشده قادر است در رابطه بین خشونت در محیط کار با نشانگان استرس پس از سانحه در پرستاران شهر کربلا نقش تعدیلکننده ایفا کند؟
روش بررسی
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی که از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفادهشده است. جامعه آماری مطالعه را کلیه پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر کربلا به تعداد 7 بیمارستان است که از میان آنان 4 بیمارستان شامل بیمارستانهای امام حسین (علیهالسلام)، بیمارستان کودکان، بیمارستان الهندیه و بیمارستان الحسینیه بر اساس معرفی اداره سلامت شهر کربلا انتخاب که در بهار سال 1402 (2023)، به تعداد 1400 نفر، تشکیل دادند. از جامعه آماری مورداشاره از طریق نمونهگیری در دسترس بر اساس جدول کرجسی و مورگان (26)، 360 نفر (برای جامعه آماری 1400 نفر 302 نفر توصیهشده که در راستای جلوگیری از افت نمونه پس از بازگشت پرسشنامهها و افزایش توان آزمون در تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، 20 درصد یعنی حدود 60 نفر اضافه برای نمونه مطالعه حاضر در نظر گرفته شد) انتخاب شدند. پس از بازگشت پرسشنامهها، 11 پرسشنامه (معادل 3 درصد) ناقص بودند و از مطالعه کنار گذاشته شدند. بهاینترتیب نمونه به 349 نفر تقلیل یافت. معیارهای ورود شامل تمایل و رضایت برای مشارکت در اجرای پژوهش و اشتغال به شغل پرستاری در بیمارستانهای شهر کربلا سابقه 2 سال به بالا و معیار خروج عدم همکاری در تکمیل پرسشنامهها بودند. در مطالعه حاضر ابزارهایی به شرح زیر مورداستفاده قرار گرفتند.
شیوه اجرای پژوهش
در مسیر اجرای پژوهش ابتدا معرفینامه اخذشده از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) توسط پژوهشگر به مسئولین سازمان بهداشت و درمان شهر کربلا ارائه و پس از موافقت و استقبال آنان مجوزهای لازم برای مراجعه به بیمارستانهای امام حسین (علیهالسلام)، کودکان، الهندیه و الحسینیه صادر و به همراه نماینده معرفیشده از طرف اداره سلامت به بیمارستانهای ذکرشده مراجعه و پس از توضیح اهداف پژوهش به ریاست بیمارستانها، زمینه لازم برای اجرای پرسشنامهها در شیفت صبح و کلیه بخشهای بیمارستان فراهم گردید. پژوهشگر پس از معرفی خود در بخشها و همکاری مسئولین بخشها و سرپرستاران و با در نظر گرفتن اینکه خللی در انجام وظایف آنان ایجاد نشود، پس از توضیح اهداف پژوهش به پرستاران اقدام به پخش و پس از تکمیل بهصورت خودگزارش دهی، اقدام به جمعآوری پرسشنامهها نمود. لازم به توضیح است که کلیه پرسشنامهها به روش ترجمه و باز ترجمه ابتدا از زبان فارسی توسط یک روانشناس مسلط به زبان عربی به زبان عربی ترجمه و سپس توسط یک متخصص زبان عربی به فارسی برگردانده شد و پس از تطبیق دو مرحله، تفاوتها اصلاح و سپس اجرا گردید.
در پژوهش حاضر از 4 پرسشنامه به شرح زیر استفاده به عمل آمد:
پرسشنامه جمعیت شناختی
برای سنجش ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخگویان از پرسشنامه محقق ساخته که شامل جنسیت، سابقه، سن، تحصیلات و وضعیت تأهل بود، استفاده به عمل آمد.
پرسشنامه خشونت در محیط کار
برای سنجش خشونت در محیط کار از 42 سؤال پرسشنامه 58 سؤالی خشونت محل کار در بخش سلامت اداره بینالمللی کار، سازمان جهانی بهداشت و شورای بینالمللی پرستاران که چهار حوزه خشونت نژادی (16 سؤال)، خشونت کلامی (12 سؤال)، خشونت جسمی (18 سؤال)، و آزار جنسی (12 سؤال) را پوشش میدهد، استفاده شد (27). به دلیل تناسب نداشتن سؤالات خشونت نژادی با نمونه موردپژوهش، سؤالات این بعد از پرسشنامه در مطالعه حاضر مورداستفاده قرار نگرفت. س به سؤالات پرسشنامه بر روی طیف پنج درجهای از هرگز (1) تا همیشه (5) پاسخ داده میشود. به تناسب تعداد سؤالات هر بعد از این پرسشنامه، دامنه نوسان امتیازات از 12 و 18 تا 60 و 90 در نوسان است و افزایش امتیازات به معنای افزایش سطح هر یک از ابعاد خشونت مطرح است (27). روایی محتوایی این پرسشنامه در خارج از ایران از طریق دو متخصص حوزه خشونت در محیط کار بهدقت بررسی و تائید و آلفای کرونباخ در حالت کلی 84/0 گزارششده است (27). در نمونه مطالعات مختلفی این ابزار در جمعیت پرستاران ایرانی استفادهشده است. برای نمونه موسوی خراسانی (28) با استفاده ازنظرات تخصصی 11 متخصص حوزه خشونت در محیط کار روایی محتوایی این پرسشنامه را در پرستاران ایرانی مستند نموده و بهعنوان شواهدی از روایی این پرسشنامه، بین امتیازات حاصل از آن با سن، سابقه، تحصیلات، بخش محل کار، جنسیت و تعداد افراد شاغل در بخش رابطه معنادار و آلفای کرونباخ نیز برابر با 83/0 گزارششده است (28). در مطالعه حاضر آلفای کرونباخ این پرسشنامه در خشونت کلامی، خشونت جسمی، و آزار جنسی برابر با 79/0، 75/0 و 82/0 به دست آمد.
چکلیست استرس پس از سانحه (PTSDC)
برای سنجش علائم استرس پس از سانحه، از چکلیست 17 سؤالی معرفیشده توسط ودرز و همکاران (29) استفاده شد. این چکلیست چهار عرصه مزاحمتها (در شکل ذهنی، هیجانی و شناختی)، اجتناب (از یادآوری خاطرات و یا تصاویر مربوط به رویداد استرس آفرین)، تغییرات منفی در شناخت و خلق و تغییرات برجسته در برانگیختگی و واکنشپذیری را پوشش میدهد. مقیاس پاسخگویی این پرسشنامه پنج درجهای ( اصلاً= 1 تا خیلی زیاد= 5)، دامنه نوسان امتیازات 17 تا 85 و افزایش امتیازات به معنای افزایش سطح علائم استرس پس از سانحه است. ودرز و همکاران (29) روایی سازه همگرای این چکلیست را از طریق محاسبه همبستگی امتیازات حاصل از این ابزار با مقیاس می سی سی پی (برابر با 93/0 و 01/0>p)، با مقیاس اثر حادثه (برابر با 90/0 و 01/0>p)، و با مقیاس رویارویی با جنگ (برابر با 46/0 و 01/0>p) گزارش نمودهاند. پایایی برحسب آلفای کرونباخ نیز از طریق دو مطالعه برابر با 97/0 و 96/0 گزارش نمودند (29). گودرزی (30) این ابزار را در ایران اعتباریابی نموده است. بر اساس نتایج گزارششده توسط گودرزی (30) روایی همگرای این مقیاس را بر حسب امتیازات حاصل از این مقیاس با مقیاس حوادث زندگی (برابر با 37/0 و 01/0>p) نشان داده و آلفای کرونباخ برابر با 93/0 و ضریب تنصیف نیز برابر با 87/0 گزارششده است (30). در مطالعه حاضر آلفای کرونباخ این پرسشنامه برابر با 92/0 به دست آمد.
پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراکشده (MSPSS)
برای سنجش ادراک حمایت اجتماعی از پرسشنامه 12 سؤالی معرفیشده توسط زیمت و همکاران (31) که سه حوزه حمایت اجتماعی از طرف خانواده (4 سؤال)، دوستان (4 سؤال) و افراد مهم (4 سؤال) را پوشش میدهد، استفاده شد. مقیاس پاسخگویی این پرسشنامه بر اساس طیف 5 درجهای لیکرت از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (5) و دامنه نوسان امتیازات از 12 تا 60 است. افزایش نمرات در این پرسشنامه نشاندهنده سطح بالاتر ادراک حمایت اجتماعی است (31). زیمت و همکاران (31) بهمنظور بررسی ساختار عاملی (روایی سازه) پرسشنامه از تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی استفاده و شواهد بهدستآمده نشان داد که این پرسشنامه از ساختار سه عاملی مطلوب برخوردار است. همچنین آلفای کرونباخ این پرسشنامه نیز برابر با 61/0 تا 63/0 گزارششده است (31). نسخهای از این پرسشنامه در ایران توسط بشارت (32) اعتبارسنجی شده است. بشارت (32) در مطالعه خود بهعنوان شواهدی از روایی همگرا و واگرای این پرسشنامه روابط مثبت و معناداری را بین امتیازات حاصل از این مقیاس با مقیاس سلامت روان، عواطف مثبت و منفی و همدلی عاطفی به دست آورده و آلفای کرونباخ این پرسشنامه را نیز برابر با 91/0 و پایایی بازآزمایی (در میان 74 مرد و 63 زن و با فاصله زمانی دو تا چهار هفته) را برابر با 86/0 (01/0>p) گزارش نموده است (32). در مطالعه حاضر آلفای کرونباخ این پرسشنامه برابر با 89/0 به دست آمد.
تحلیل دادههای پژوهش
دادههای بهدستآمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون (برای تعیین روابط ساده بین متغیرها) همراه با میانگین و انحراف معیار تحلیل گردید. پس از بررسی پیشفرضهای آماری نرمالیتی از طریق آزمون شاپیرو-ویلک و خطی بودن رابطه متغیرها از طریق نمودار پراکندگی، از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (برای تعیین نقش تعدیلکنندگی) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 تحلیل شد.
نتایج
ویژگیهای جمعیت شناختی گروه نمونه پژوهش حاکی از آن بود که طیف متنوعی از پرستاران با سابقه، سن و تحصیلات متفاوت در پژوهش شرکت داشتهاند (جدول 1).
نتایج ضریب همبستگی پیرسون، نشان داد که خشونت فیزیکی، خشونت کلامی و آزار جنسی با نشانگان استرس پس از سانحه دارای رابطه معناداری نیستند (05/0<p)، درعینحال فقط آزار جنسی از ابعاد خشونت در محیط کار با حمایت اجتماعی ادراکشده دارای رابطه منفی و معناداری است (01/0>p). نشانگان استرس پس از سانحه نیز با حمایت اجتماعی ادراکشده دارای رابطه منفی و معنادار است (01/0>p) (جدول 2).
جدول 1: ویژگیهای جمعیتشناختی گروه نمونه پژوهش (349=n)
متغیر |
فراوانی |
درصد |
متغیر |
فراوانی |
درصد |
تحصیلات |
وضعیت تأهل |
کاردانی |
119 |
1/34 |
مجرد |
152 |
6/43 |
کارشناسی |
143 |
41 |
متأهل |
178 |
51 |
کارشناسی ارشد |
67 |
2/19 |
مطلقه |
13 |
7/3 |
دکتری |
20 |
7/5 |
همسر فوت کرده |
6 |
7/1 |
سن |
سابقه شغلی |
20 تا 29 سال |
131 |
5/37 |
تا 5 سال |
111 |
8/31 |
30 تا 39 سال |
133 |
1/38 |
6 تا 10 سال |
130 |
2/37 |
40 سال و بالاتر |
85 |
4/24 |
11 تا 15 سال |
108 |
31 |
جنسیت |
مرد |
225 |
5/64 |
زن |
124 |
5/35 |
جدول 2: میانگین و انحراف معیار و رابطه بین متغیرهای پژوهش
متغیرها |
میانگین |
انحراف معیار |
1 |
2 |
3 |
4 |
خشونت در محیط کار |
خشونت فیزیکی |
06/47 |
97/4 |
- |
|
|
|
خشونت کلامی |
73/37 |
25/5 |
**23/0 |
- |
|
|
آزار جنسی |
95/29 |
03/4 |
**34/0 |
**30/0 |
- |
|
نشانگان استرس پس از سانحه (PTSD) |
17/44 |
78/10 |
06/0- |
01/0- |
01/0- |
- |
حمایت اجتماعی ادراکشده |
48 |
20/12 |
07/0- |
02/0- |
**17/0- |
**53/0 |
01/0>p** 05/0>p*
جدول3: نتایج تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی برای پیشبینی نشانگان PTSD از طریق خشونت در محیط کار و حمایت اجتماعی ادراکشده
ردیف |
متغیرهای پیشبین |
متغیر ملاک= نشانگان PTSD |
مدل 1 |
مدل 2 |
مدل 3 |
b |
b |
b |
1 |
خشونت فیزیکی |
06/0 |
01/0 |
05/0- |
2 |
خشونت کلامی |
02/0- |
09/0- |
05/0- |
3 |
آزار جنسی |
004/0 |
**17/0 |
17/0 |
4 |
حمایت اجتماعی ادراکشده |
- |
**57/0- |
**55/0- |
5 |
خشونت فیزیکی×حمایت اجتماعی |
- |
- |
*11/0- |
6 |
خشونت کلامی× حمایت اجتماعی |
- |
- |
**19/0- |
7 |
آزار جنسی× حمایت اجتماعی |
- |
- |
**23/0- |
8 |
R یا 2DR2 |
004/0 |
304/0 |
363/0 |
9 |
F یا DF |
46/0 |
**03/148 |
**57/10 |
*p<05/0 **p<01/0
در بررسی نقش تعدیلکننده حمایت اجتماعی ادراکشده در رابطه بین ابعاد خشونت در محیط کار با نشانگان استرس پس از سانحه نتایج نشان داد که در مرحله اول هیچیک از ابعاد خشونت در محیط کار دارای ضریب معنادار برای پیشبینی نشانگان PTSD نبوده و نتوانستهاند واریانس این متغیر را تبیین نمایند. در مرحله دوم، حمایت اجتماعی توانسته 30 درصد واریانس افزوده معنادار برای پیشبینی نشانگان PTSD پدید آورد. در مرحله سوم تعامل ابعاد خشونت در محیط کار×حمایت اجتماعی توانستند، 9/5 درصد واریانس افزوده معنادار برای پیشبینی نشانگان PTSD پدید آورند (جدول 3).
حمایت اجتماعی پائین
حمایت اجتماعی بالا
|