دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد 1397 )                   جلد 10 شماره 3 صفحات 21-13 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

saberi H, Zamani Badi H, motallebi M, hannani M. The prevalence of musculoskeletal complaints in the city of Isfahan during the year 2017. tkj 2018; 10 (3) :13-21
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-909-fa.html
صابری حمید رضا، زمانی بادی حکیمه، مطلبی مسعود، حنانی میترا. بررسی شیوع شکایات اسکلتی عضلانی در قلمزنان شهر اصفهان در سال 1396. فصلنامه علمی تخصصی طب کار. 1397; 10 (3) :13-21

URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-909-fa.html


دانشگاه علوم پزشکی کاشان ، hannani-m@yahoo.com
متن کامل [PDF 869 kb]   (1086 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3019 مشاهده)
متن کامل:   (1012 مشاهده)
 
شیوع شکایات اسکلتی عضلانی در قلمزنان شهر اصفهان در سال 1396
 
حمیدرضا صابری1[*]، حکیمه زمانی بادی2، مسعود مطلبی3، میترا حنانی4*
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار، شایعترین بیماریها و آسیبهای شغلی کارگران را تشکیل می‏دهد. صنایع دستی از مشاغل پرمخاطره از این نظر محسوب می‏شوند که وظایفی با ماهیت تکراری و پوسچرهای نامطلوب را به فرد تحمیل می‏کنند. با وجود مطالعات بسیار در رابطه با اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از کار در صنایع، کارگاههای صنفی نسبت به گروههای دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فراوانی اختلالات اسکلتی-عضلانی در قلمزنان شهر اصفهان در سال 1396 اجرا گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی، به صورت مقطعی در 249 نفر از شاغلین صنعت قلمزنی انجام گرفت. نمونه‌گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. اطلاعات مربوط به مشخصات فردی و نقشه بدن افراد با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. داده‏ها با روشهای آماری T test، و Mann-Whitney U test و با استفاده از نرم افزار SPSS 16 آنالیز گردید. برای تعیین توزیع داده‏ها از تست Kolmogorov-Smirnov استفاده شد.
نتایج: یافته‏ها نشان داد که شکایات اسکلتی عضلانی در این شغل بالاست، به طوری که 4/89 درصد از افراد مورد بررسی حداقل در یک عضو خود ناراحتی را تجربه کرده بودند. شایعترین شکایات مربوط به گردن، کمر و پشت بود. با افزایش سن و سابقه کاری افراد میزان شکایات به طور معناداری افزایش یافت، ولی بین فراوانی شکایات اسکلتی عضلانی با ساعت کاری، شاخص توده بدنی  و جنس افراد رابطه معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه شکایات اسکلتی- عضلانی در شاغلین مورد بررسی در این حرفه بسیار بالا بود، تدابیر پیشگیری و برنامه های آموزشی در این گروه امری ضروری به نظر می‏رسد.
واژه‌های کلیدی: اختلالات اسکلتی عضلانی، صنایع دستی، قلمزنی









مقدمه
 
یکی از بزرگترین مشکلات بهداشت حرفه‌ای و عامل عمده ناتوانی در کشورها اختلالات اسکلتی عضلانی است، که به اختصار MSDs نامیده می‏شوند (1). آسیبهای اسکلتی عضلانی مرتبط با کار از مهمترین مشکلات شغلی در سراسر جهان است. از مهمترین عوامل مؤثر در بروز این آسیبها وضعیت نامطلوب بدن در هنگام کار است. همچنین می‏توان از استعداد ژنتیکی، افزایش سن و فشارهای روانی به عنوان عوامل خطر دیگر یاد کرد (2).
ناراحتی‏های اسکلتی عضلانی از جمله ناراحتی‏هایی هستند که مبتنی بر گزارش افراد هستند. اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار، اصلی‌ترین عامل از دست رفتن زمان کار، افزایش هزینه‏ها و آسیبهای انسانی نیروی کار به شمار می‏روند و پیشگیری از آنها یکی از بزرگترین اقدامات بهداشت حرفه‏ای در کشورهای صنعتی به شمار می‏رود (3،4).
این اختلالات در ستون مهره‏ها و اندامهای فوقانی و تحتانی بروز می‏کند که علایم آن شامل ناراحتی، درد، خستگی، ورم، خشکی، اختلالات حسی، مورمور شدن، محدود شدن دامنه حرکتی و کاهش کنترل حرکتی است (5). اختلالات ممکن است  در عضلات، اعصاب، تاندون‏ها، رباط‏ها، مفاصل، غضروف و یا دیسک‏های ستون فقرات دیده شوند که منجر به درد در ناحیه آسیب دیده می‏شود (6).
اختلالات اسکلتی عضلانی یکی از شایع‏ترین صدمات شغلی و ناتوانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه می‏باشد. معمولاً این اختلالات باعث درگیری کمر، ستون فقرات گردنی و اندام‏های فوقانی می‏شود که از شایعترین صدمات شغلی می‌باشند و دلیل اصلی از کارافتادگی شاغلین را تشکیل می‏دهند (7).
اختلالات اسکلتی عضلانی شغلی با توجه به رده‏بندی مشکلات مربوط به سلامت شغلی، در رده دوم پس از مشکلات تنفسی قرار می‏گیرند (8). بر اساس مطالعات انجام شده در جمعیت کاری هلند این نوع اختلالات 33-11 درصد گزارش شده است که به نوع فعالیت آنها نیز بستگی داشته است (9). بر اساس گزارشها، 40 درصد از هزینه‏های غرامت مرتبط با کار در جهان مربوط به اختلالات اسکلتی عضلانی است (10). سالانه میزان خسارت وارده به اقتصاد آمریکا ناشی از اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار،45 تا 54 میلیارد دلار تخمین زده شده است (11). اختلالات اسکلتی عضلانی، اختلالات ماهیچه‏ها، اعصاب محیطی، زردپی‏ها، رگهای خونی، مفصلها، استخوانها و دیسک‏های ستون فقرات هستند (12، 13) که یا در نتیجه وارد شدن ضربه تکراری در طول زمان ایجاد می‌شوند و یا حاصل یک ضربه آنی یا حاد مانند لغزیدن و سقوط می‏باشند (14).
در کشور ما بر اساس گزارش کمیسیون پزشکی سازمان تامین اجتماعی استان تهران 4/14 درصد از کارافتادگی‏ها به علت بیماریهای اسکلتی عضلانی است (15). متأسفانه صنایع کوچک با وجود مطالعات بسیار در رابطه با اختلالات اسکلتی عضلانی شغلی و صنعتی ایران، کمتر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته‏اند. به طور کلی، بخشهای فوقانی بدن مانند بازوها و دستها، مهمترین ابزار درگیر انجام کار در بسیاری از مشاغل و وظایف مانند صنایع دستی و بسته‏بندی به شمار می‏روند (16).
صنایع دستی به مجموعه صنایعی گفته می‏شود که با دست و ابزار اولیه انجام می‏شود و در آن ماشین هیچ دخالتی ندارد. ابزارهای دستی مورد استفاده توسط این افراد فشارهای زیادی را به بافتهای نرم و اعصاب کف دست آنها وارد می‏سازد. بنابر آمارهای منتشر شده توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نزدیک به 300 شغل هنرهای دستی مختلف در ایران وجود دارد که تقریباً 2 میلیون نفر در آنها مشغول به کار هستند (17).
در مطالعه شاکریان و همکاران با بررسی تاثیر فعالیت بدنی بر اختلالات اسکلتی عضلانی در شاغلین یکی از صنایع دستی مشاهده شد که بالاترین شکایات افراد مربوط به اختلالات اسکلتی عضلانی شدید در ناحیه شانه راست (36%)، مچ دست راست (26%) و گردن (25%) و قسمت فوقانی بازوی راست (24%) بوده است. از سوی دیگر طبق اظهارات شرکت‏کنندگان در مطالعه، 45% از افراد میزان تاثیر درد ناحیه شانه راست را در توان کاری خود، زیاد اعلام کرده اند (18).
در مطالعه حبیبی و همکاران با عنوان شناسایی ریسک با یک ابزار خاص: ارزیابی خطر و مدیریت حرکت‌های تکراری در استان اصفهان، بالاترین نمرات شاخص فعالیتهای تکراری شغلی (OCRT) را مربوط به وظیفه شغلی قلمزنی ساده ارزیابی کرده است و مشاغل خاتم‌کاری، قلم‌زنی برجسته، مسگری، قلمزنی مشبک، میناکاری، کاشی‌کاری، مینیاتور، تذهیب و قلم‌کاری به ترتیب در رتبه‏های ریسک پایین‏تری قرار گرفتند. در این مشاغل سطح ریسک در دست راست بطور معنی‏داری بیشتر از دست چپ بود. بالا بودن سطح ریسک در مشاغل صنایع دستی، نیز به دلیل استفاده بیشتر از دست راست به دلیل راست دست بودن اکثریت افراد مورد مطالعه (6/93%) می‌باشد. به عبارتی اختلالات اسکلتی عضلانی اندامهای فوقانی در اندامهایی که بیش‌ترین استفاده را دارند بیشتر رخ داده بود و در نواحی شانه و انگشتان دست از بیشترین شیوع برخوردار بود (19).
بر طبق آماری که توسط ایمان دیانت و همکارش محمدعلی کریمی با عنوان مشکلات اسکلتی عضلانی در بین کارگران صنایع دستی مربوط به کارهای دوخت دستی به دست آمده است، شیوع شکایات اسکلتی عضلانی به خصوص در گردن (9/57%)، کمر(6/51%) و شانه‌ها(5/40%) به طور نسبی بالا بود و شیوع درد و کمردرد در بین زنان بیشتر بود و با افزایش سن افزایش می یافت (17).
در مطالعه جعفری در معرقکاران شهر کرمان مشاهده شد که شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در سمت راست بدن بالاتر از سمت چپ بود که بیشترین شیوع به ترتیب در گردن (7/66%) و قسمت فوقانی پشت (2/63%) بود (20).
صنایع دستی صرف نظر از جنبه‏های هنری و فرهنگی با رویکردی چندوجهی، از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. هنر قلمزنی در اصفهان سابقه طولانی دارد و همچنین کارگران زیادی در این حرفه مشغول به کار هستند. متأسفانه علیرغم مشکلات ارگونومیک و پوسچرهای نامطلوب مشاهده شده تاکنون پژوهشی به طور اختصاصی در این رابطه انجام نشده و آمار مشخصی نیز در این صنف وجود ندارد؛ لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع شکایات اسکلتی عضلانی در قلمزنان فعال در شهر اصفهان به منظور برنامه ریزی جهت مداخلات موثر انجام گرفت.
روش بررسی
این مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی در جامعه قلمزنان شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. حجم نمونه 249 نفر از 750 نفر قلمزنان استان اصفهان تعیین گردید. کسانی که قلمزنی به عنوان شغل اصلی و در واقع منبع درآمد آنان بود وراد مطالعه شدند و کسانی که در اثر حادثه و یا بیماری دچار اختلالات اسکلتی عضلانی شده بودند از مطالعه خارج شدند. در این مطالعه از پرسشنامه استاندارد اختلالات اسکلتی عضلانی، نقشه بدن و اطلاعات دموگرافیک استفاده شد.  نقشه بدن تصویری از بدن است که در اختیار کارگران قرار داده می‏شود و کارگران نواحی مورد نظر را که در کار دردناک می‏شوند و یا اینکه به صورت مزمن و به علت کار دردناک است، در پرسشنامه علامت زده و شدت درد هر ناحیه را از خفیف تا شدید انتخاب کرده و علامت می‏زدند. سپس با جمع‏اوری اطلاعات و با استفاده از روشهای آماری محاسبه و آنالیز می‏شوند. افرادی که در پرسشنامه بدون درد یا درد با شدت کم را گزارش کرده بودند به عنوان افراد بدون درد در نظر گرفته شدند و افرادی که حداقل در یک عضو، شدت درد متوسط به بالا داشتند به عنوان افراد با علامت و بیمار در نظر گرفته شدند. داده‏ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمونهای آماری T test، و Mann-Whitney U test و با استفاده از نرم افزار SPSS 16 آنالیز گردید. برای تعیین توزیع داده‏ها از تست Kolmogorov-Smirnov استفاده شد.
نتایج
محاسبه شاخص توده بدن (BMI) نشان داده که  2 درصدافراد کم وزن (کمتر از 5/18)، 2/56 درصد افراد وضعیت نرمال (25- 5/18) و 8/41 درصد افراد دارای اضافه وزن (بیشتر از 25) بودند. بیشترین میزان شکایت از اختلالات اسکلتی عضلانی در محدوده BMI طبیعی بود ولی این ارتباط معنادار نبود (19/0P=).
تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که 249 نفر مورد بررسی در صنعت قلمزنی دارای میانگین سنی 52/12±12/37 سال و در محدوده ی 17 تا 80 سال بودند. همینطور بیشترین میزان شکایت از اختلالات اسکلتی- عضلانی در میانگین سنی 38/12±92/37 سال و کمترین میزان در 7/11±23/30 سال مشاهده شد. بین سن و میزان شکایت از اختلالات اسکلتی عضلانی رابطه معنادار بود (جدول 1).
ساعت کاری افراد در روز بین 1 تا 16 ساعت متغیر بود که به طور میانگین 34/2±49/9 ساعت در روز بود. بیشترین میزان شکایت در گروه دوم (بیشتر از 8 ساعت در روز) دیده شده است که البته رابطه معناداری بین این دو متغیر مشاهده نگردید (جدول1).
میانگین سابقه ی کار 86/12± 65/17سال و کمترین و بیشترین سابقه به ترتیب 1 و 60 سال بود. بیشترین میزان شکایت از درد (100%) در گروه سوم با سابقه کار بالای 30 سال مشاهده گردید. با افزایش سابقه کار میزان شکایت از اختلالات اسکلتی_عضلانی به طور معناداری افزایش یافت (جدول 1).
6/95 درصد از افراد مورد مطالعه مرد و 4/4 زن زن بودند. 5/89  درصد از مردان و 9/90 درصد از زنان از اختلالات اسکلتی عضلانی شکایت داشتند. بین جنسیت و شکایت از درد رابطه معناداری به دست نیامد ( 88/0p=). 4/89 درصد (223 نفر) از افراد مورد مطالعه حداقل در یکی از نواحی مورد بررسی در پرسشنامه با شدت متوسط یا زیاد و یا شدید احساس درد داشتند و بقیه افراد (4/10 درصد) در هیچکدام از این نواحی شکایتی از درد نداشته و یا شدت آن کم بوده است (جدول 2 و 3).
در میان اعضای مورد بررسی در پرسشنامه نقشه بدن بیشترین شکایت مربوط به گردن (2/89 درصد) و در مرتبه بعد کمر و پشت هر دو (2/87%) بود. در ناحیه اندام فوقانی، شانه‏ها بیشترین درصد شکایت را به خود اختصاص دادند (شانه راست 2/85 درصد و شانه چپ (5/83 درصد) و در ناحیه اندام تحتانی بیشترین شکایت مربوط به زانوها (زانوی راست 9/71 درصد و زانوی چپ1/71 درصد) بود. در اندام فوقانی کمترین شکایت ناشی از اختلالات اسکلتی عضلانی در ساعد و آرنج (ساعد و آرنج راست 7/62 درد و ساعد و آرنج چپ 6/60 درصد) و در اندام تحتانی در مچ پاها (مچ پای راست 9/36  درصد و مچ پای چپ 3/35درصد) دیده شد (نمودار 1 و 2).
 
 
جدول1. فراوانی شکایت برحسب ویژگی های دموگرافیک و شغلی
فراوانی شکایت بر حسب شکایت دارد شکایت ندارد P value
شاخص توده بدنی (BMI) میانگین 51/29 % 51/23 % 19/0
انحراف معیار 68/3 % 45/3 %
سن میانگین 92/37 % 23/30 % 001/0
 انجراف معیار 38/12 % 7/11 %
ساعت کاری (ساعت) 8-0 69 (2/86 %) 11 (8/13 %) 24/0
20-1/8 154 (1/91 %) 15 (9/8 %)
سابقه کار (سال) 10-0 79 (4/81٪) 18 (6/18٪) 03/0
30-1/10 106 (93٪) 8 (7٪)
30> 37 (100٪) 0 (0٪)
 
جدول 2. تعداد و (درصد) شکایات اسکلتی عضلانی بر حسب میزان شدت در اندام فوقانی
عضو
 
شدت
 
گردن
کمر پشت شانه راست شانه چپ ساعد و ارنج راست ساعد و ارنج چپ دست راست دست چپ مچ دست راست مچ دست چپ
کم (1/28٪)
70
(3/17٪)
43
(3/21٪)
53
(1/24٪)
60
(3/25٪)
63
(7/21٪)
54
(9/24٪)
62
(1/28٪)
70
(5/30٪)
76
(1/22٪)
55
(1/28٪)
70
متوسط (5/26٪)
66
(5/26٪)
66
(1/26٪)
65
(7/19٪)
49
(7/17٪)
44
(7/21٪)
54
(7/23٪)
59
(9/24٪)
62
(3/19٪)
48
(9/26٪)
67
(5/24٪)
61
زیاد (3/17٪)
43
(1/22٪)
55
(9/20٪)
52
(3/25٪)
63
(9/22٪)
57
(4/10٪)
26
(0/8٪)
20
(0/8٪)
20
(8/8٪)
22
(1/16٪)
40
(2/9٪)
23
شدید (3/17٪)
43
(3/21٪)
53
(9/18٪)
47
(1/16٪)
40
(7/17%)
44
(8/8٪)
22
(0/4٪)
10
(8/8٪)
22
(0/8٪)
20
(9/7٪)
20
(8/6٪)
17
 
جدول 3. تعداد و (درصد) شکایات اسکلتی_عضلانی بر حسب میزان شدت در اندام تحتانی
عضو
شدت
ران پا و کفل زانوی راست زانوی چپ ساق پای راست ساق پای چپ مچ پای راست مچ پای چپ
کم (9/18٪)
47
(9/18٪)
47
(5/20٪)
51
(1/20٪)
50
(9/20٪)
52
(3/19٪)
48
(9/18٪)
47
متوسط (9/22٪)
57
(7/29٪)
74
(7/27٪)
69
(7/15٪)
39
(5/16٪)
41
(2/11٪)
28
(4/10٪)
26
زیاد (9/12٪)
32
(9/12٪)
32
(5/14٪)
36
(8/2٪)
7
(8/2٪)
7
(8/4٪)
12
(0/4٪)
10
شدید (8/4٪)
12
(4/10٪)
26
(4/8٪)
21
(6/1٪)
4
(2/1٪)
3
(6/1٪)
4
(0/2٪)
5
 

نمودار1. فراوانی شکایات اسکلتی_عضلانی بر حسب اندام فوقانی
 

نمودار2. فراوانی شکایات اسکلتی_عضلانی برحسب اندام تحتانی
بحث
 
یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار در شغل قلمزنی بسیار بالاست، به گونه­ای که 4/89% از افراد مورد مطالعه دچار حداقل یکی از اختلالات اسکلتی عضلانی در یک عضو بودند.
مطالعه­ای توسط شاکریان و همکاران در بررسی تأثیر فعالیت بدنی بر ناراحتی­های اسکلتی عضلانی در شاغلین چیت‏سازی صورت گرفته بود که نشان ­داد بالاترین میزان شکایت افراد از داشتن اختلالات اسکلتی عضلانی شدید مربوط به شانه راست (36%)، مچ دست راست (26%)، گردن (25%) و قسمت تحتانی پشت (24%) بود (18).
نتایج این مطالعه هم از لحاظ فراوانی و هم از لحاظ عضو درگیر با مطالعه فوق متناقض است. علت این تفاوت می­تواند به این دلیل باشد که در این پژوهش علاوه بر گزینه "زیاد"، گزینه‏های "متوسط" و "شدید" را هم در محاسبات وارد کرده‏ایم. به گونه­ای که در همان مطالعه (18) در تعیین تاثیر میزان درد در توان کاری افراد همچنان دردهای ناحیه گردن بیش­ترین میزان را به خود اختصاص داده است. ضمن این­که در آن پژوهش به طور مشخص شغل مورد بررسی ذکر نشده است.
در مطالعه حبیبی و همکاران بر روی مشاغل صنایع دستی بیش­ترین درصد اختلالات اسکلتی عضلانی در شانه­ها (4/40%) گزارش شده است (19). به جهت اینکه نواحی گردن و پشت و کمر در این مطالعه مورد بررسی قرار نگرفته اختلاف به دست آمده قابل توجیه است.
در پژوهش دیگری از جعفری رودبندی و همکاران که با عنوان "بررسی میزان شیوع و ارزیابی وضعیت بدنی به روش ART در معرقکاران شهر کرمان" انجام شده، بیشترین اختلالات در بین 26 معرقکار مربوط به ناحیه گردن (7/66%)، قسمت فوقانی پشت (2/63%) و قسمت تحتانی پشت (55%) گزارش شده است (20) که تقریباً با یافته­های این مطالعه برابری دارد و می­تواند به دلیل شباهت پوسچر بدنی دو شغل هنگام کار باشد.
در مطالعه­ی جعفری رودبندی و همکاران در شغل معرق­کاری نیز شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در زانوها 45/36% گزارش شده، تفاوت ظاهر شده را می­توان اینگونه توجیه کرد که تمامی مراحل کار در معرق­کاری به­طور نشسته انجام نمی‏شود. به همین دلیل نسبت به قلمزنان که پوسچر دایماً نشسته دارند، زانوها کمتر در معرض دردهای اسکلتی عضلانی قرار می‏گیرند (20).
در مطالعه خندان و همکاران با عنوان "ارزیابی ریسک فاکتورهای ارگونومیکی وظایف تکراری در شاغلین صنایع دستی شهر اصفهان با استفاده از روش ارزیابی وظایف تکراری"  74% از افراد حداقل در یک عضو بدن خود احساس درد ناشی از کار داشته­اند (21). درصد گزارش شده با نتایج تحقیق حاضر مطابقت دارد.
میزان شکایت از اختلالات اسکلتی عضلانی با سابقه کار و سن افراد از لحاظ آماری دارای ارتباط معناداری بود. نتایج مطالعه خندان و همکاران نیز ارتباط سن و سابقه را در ارتباط با اندام­های دارای درد تأیید کرد (21). البته با توجه به فرسودگی مفاصل و پوکی استخوان­ها در نتیجه بالا رفتن سن، یافته­های فوق قابل پیش­بینی بود.
با توجه به یافته­های به­دست آمده، عمده­ترین شکایت در ناحیه­ی گردن (2/89%) و پس از آن ناحیه­ی پشت و کمر هر دو به یک میزان (2/87%) به دست آمد.
در پرسشنامه­ی Body Map دست­ها در چهار ناحیه بررسی می­شوند که شانه­ها عمده­ترین میزان شکایت را در این پژوهش به خود اختصاص دادندکه البته تفاوت قابل ملاحظه­ای بین نواحی دست چپ و راست مشاهده نگردید. معتمدزاده و همکاران در مطالعه‏ای تحت عنوان طراحی ارگونومیک ابزار دستی فرش بافندگی  به این نتیجه رسیدند که اکثر افراد مورد بررسی احساس ناراحتی در ناحیه شانه راست می‏کنند (22).
در ناحیه پاها بیش­ترین قسمت درگیر مربوط به زانوها (زانوی راست 9/71% و زانوی چپ 1/71%) بود. خود افراد مورد مطالعه در مصاحبه حضوری علت این امر را نشستن طولانی مدت و کم بودن زمان استراحت و وقفه بین کار و تعدادی هم کوتاه بودن فاصله میزکار تا محل نشستن را عنوان کردند.
این بدان معناست که توجه به ریز فاکتورهای اختلالات اسکلتی عضلانی در این شغل و تا حد امکان حذف آن­ها می­تواند گامی موثر در جهت پیشگیری از این آسیب­ها باشد. با این وجود این افراد از سنین پایین بدون هرگونه آموزش و آگاهی در سیستم استاد شاگردی در این شغل مشغول به کار می­شوند.
از محدویتهای این مطالعه می‏توان به عدم وجود مطالعات مشابه و حجم نمونه کوچک اشاره کرد به طوری که از دلایل آن می توان به انجام هنر قلمزنان در کارگاه های خانگی و عدم ثبت آن در ادراه میراث فرهنگی، اداره کار و مراکز بهداشت اشاره نمود. همچنین عدم وجود زمان مورد نیاز برای انجام مداخلات بیشتر و عدم وجود منابع مالی لازم جهت انجام مداخلات از دیگر محدودیتها بود.
نتیجه­گیری
بر اساس نتایج به دست آمده، چنین نتیجه­گیری می‌شود که شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در شغل قلمزنی بسیار بالاست، به طوری که 4/89% از افراد مورد مطالعه حداقل در یک عضو از اختلالات اسکلتی عضلانی شکایت داشتند. افزایش سن و افزایش سابقه کار باعث افزایش دردهای اسکلتی عضلانی می­شود.
سپاسگزاری
از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان برای حمایت مادی و معنوی در انجام این مطالعه در قالب یک طرح تحقیقاتی تشکر و قدردانی می گردد.
 

References
1. Barkhordari A, Mehrparvar AH, Ketabi D, Fallahzadeh H, Mirrmohammadi SJ. Prevalence of work-related musculoskeletal disorders in auto parts- manufacturing plants’ workers. Toloo Behdasht 2013; 11(1): 77-87. [Persian]
2. Varmazyar S, Amini M, Kiafar M. Ergonomic evaluation of work conditions in Qazvin dentists by REBA method and its association with musculoskeletal disorders in 2008. JIDA 2012; 24(3):229-37.
3. Tajvar AH, Madani A, Farahnak M, Ghanbarnejhad A. Prevalence of musculoskeletal and cumulative trauma disorders in aluminum industry. J Prev Med 2014; 1(1): 39-45. [In Persian]
4. Sanders MJ. A history of work-related musculoskeletal disorders. In: Krawowski W: International encyclopedia of ergonomics and fuman factors. London & NewYork: Taylor & Francis Pub. 2001; 119-124.
5. Tayefe-Rahimian J, Choobineh AR, Dehghan N, Tayefe-Rahimian R, Kolahi H, Abbasi M, et al. Ergonomic evaluation of exposure to risk factors of musculoskeletal disorders in welders. J Ergonom 2014; 1(3): 18-26. [Persian]
6. Almeida KW, Godard C, Leclerc A, Lahon G. Sickness absence for upper limb disorders in a French company, Occup Med 2008; 58(7):506-8.
7. Hokmabadi R, Esmailzade Kavaki M, Mahdinia M. Ergonomic assessment of musculoskeletal disorders risk factors Of North Khorasan dentails professions By REBA. JNKUMS 2013; 3(4): Page 44- 49. [Persian]
8. Eskandari D, Norizadeh N, Saadati H, Mohammadpour S, Gholami A. The prevalence of musculoskeletal disorders and occupational risk factors in Kashan SAIPA automobile industry workers by key indicator method (KIM). JOHS 2012; 2(1): 27-36. [Persian]
9. Choobineh AR, Soleymani A, Mohammad- Beygi A. Prevalence of symptoms of musculoskeletal disorders in workers producing steel structures. Iranian J Epidemiol 2009; 5(3): 35-43. [Persian]
10. Takala J. Introductory report of the international labor office. International Occupational Safety and Health Information Center, Geneva, 2008.
11. Korhan O, Mackieh A. A model for occupational injury risk assessment of musculoskeletal
discomfort and their frequencies in computer users. Safety Sci 2010; 48(7), 868-77.
12. Barbe MF, Barr AE. Inflammation and the pathophysiology of work-related musculoskeletal
disorders. Brain Behav Immun 2006; 20(5): 423-9.
13. Da Costa BR, Vieira ER. Stretching to reduce work-related musculoskeletal disorders: a
systematic review. J Rehabil Med 2008; 40(5): 321-8.
14. Habibi E, Haghi A, Habibi P, Hassanzadeh A. Risk identification with a particular tool: risk
assessment and management of repetitive movements. J Health Syst Res 2013; 8(6): 972-80.
15. Soltani-Gerdfaramarzi R, Dehghani Y, Sadeghi-Nayni-Falahati M, Zakai M. Welders body posture assessment method to evaluate posture OWAS. J Occup Med Special 2011; 3(1): 34-39. [Persian]
16. Karimi M, Mardi H. Survey of musculoskeletal disorders prevalence and body situation assessment by ART among Woodcarving workers in Kerman city in 2012. Proceedings of the 8th Student Conference of Eastern Medical Sciences Universities of Iran; 2012 Nov 14-15; Bojnord, Iran. [Persian].
17. Diyanat I, MA Karimi. Musculoskeletal symptoms among handicraft workers engaged in hand sewing tasks. J Occup Health 2016; 58:644-652.
18. Shakerian M, Rismanchian M, Torki A,  Fadaee P, Alian M, Saeedi M. The evaluation of the effect of physical activity on musculoskeletal discomforts among one of the handicraft industries. J Health Syst Res 2014; 10(3): 587-598.[Persian]
19. Habibi E, Haghi, Habibi P, Hassanzadeh A. Risk identification with a particular tool: risk assessment and mangement of repetitive movements. J Health Syst Res 2013; 8(6): 972-80. [Persian]
20. Jafari Rodbandi A, karimi A, Mardi H, Nadri F, Nadri H. The Prevalence of musculoskeletal disorders and posture assessment by ART method in mosaic art in Kerman city. Journal of Neyshabur University Of Medical Sciences 2014; 2(2) : 38-42.  [in Persian]
21. Khandan M. Koohpaei AR. Talebi F. Hosseinzadeh Z. Assessment of ergonomic risk factors of repetitive tasks among handicraft workers in Isfahan, Iran, using the assessment of repetitive tasks tool. Health System Research 2015; 11(4) : 713-718. [Persian]
22. Motamedzade M, Choobineh A, Mououdi MA, Arghami S. Ergonomic design of carpet weaving hand tools. Int J Ind Ergon 2007;37(7):581-7.
 
 
[*]1 عضو مرکز تحقیقات سلامت اجتماعی و هیات علمی گروه بهداشت حرفه‌ای، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
 2 دانشجوی ارشد مدیریت سلامت، ایمنی و محیط زیست، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
3عضو مرکز تحقیقات سلامت اجتماعی و هیات علمی گروه بهداشت حرفه‌ای، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
4عضو مرکز تحقیقات سلامت اجتماعی و هیات علمی گروه بهداشت حرفه‌ای، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، کاشان، ایران
* (نویسنده مسئول): تلفن:03155540111 پست الکترونیک :hannani-m@yahoo.com
تاریخ دریافت:04/09/1396                                                       تاریخ پذیرش: 24/04/1397
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: طب کار
دریافت: 1396/9/4 | پذیرش: 1398/2/14 | انتشار: 1398/2/14
* نشانی نویسنده مسئول: دانشگاه علوم پزشکی کاشان

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه طب کار می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Occupational Medicine Quarterly Journal

Designed & Developed by : Yektaweb