Sadeghi Naeini H, rafiei S M. Application of QFD method in toothbrush design for the cervical spinal cord injury handicapped (Tetraplegia). tkj 2018; 10 (3) :40-52
URL:
http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-925-fa.html
دانشگاه علم و صنعت ایران ، rafiee.mitra@yahoo.com
واژههای کلیدی: تتراپلژی،
ابزاردستی،
QFD
متن کامل [PDF 1023 kb]
(1672 دریافت)
|
چکیده (HTML) (2993 مشاهده)
متن کامل: (1077 مشاهده)
کاربرد روش QFD در طراحی مسواک معلولان آسیب نخاعی گردنی (تتراپلژی)
حسن صادقی نایینی*[1]، سیده میترا رفیعی[2]
چکیده
مقدمه: آسیب نخاعی، عملکرد فیزیکی از دسته رفتهای است که ضمن بروز محدودیت های جسمانی قادر است زیان های روانی، اجتماعی و اقتصادی نیز به همراه آورد. سلامت دهان و دندان به عنوان یکی از موارد مرتبط با کیفیت فیزیکی زندگی شناخته شده است. فراهمسازی شرایطی برای استقلال هر چه بیشتر این افراد در مسواک زدن میتواند به ارتقا سطح بهداشت دهان و دندان کمک نماید. هدف از این مقاله، ارائه الگوهای مناسب برای طراحی مسواک با تاکید بر معلولان تتراپلژی است.
روش بررسی: این مقاله بر اساس روش تحقیق موردی به انجام رسیده است. روشهای متعددی از جمله مشاهده، مصاحبه و استفاده از روش گسترش کیفیت خدمات (QFD) برای جمعآوری اطلاعات به کار گرفته شد. جامعه آماری بکارگرفته شده در این تحقیق تعداد 10 نفر معلول آسیب نخاعی گردنی (5C-7C) میباشد. روش QFD در این پژوهش بر اساس خواستههای مشتری، ویژگی خدمت و عملیات فرآیند اجرا شد.
نتایج: نتایج نشان میدهد که، دسته مسواک با توجه به محدودیتهای حرکتی معلولان و بررسی مجدد ابعاد کف دست آنها باید از گیرش به جای چنگش استفاده شود و همچنین با توجه به دامنه حرکتی مشترک بین معلولان، چرخش مجموعه برس در دو جهت و ثابت شدن برس در 4 درجه، زاویه بین برس مسواک و دسته در نظر گرفته شده است.
نتیجه گیری: با عنایت حاصله اینگونه به نظر میرسد که برای طراحی محصول باید به وزن، سادگی، مواد به کاررفته در محصول، توجه شود. به دلیل گیرشیبودن دسته مسواک مقدار کمی فشار بر روی دست الزامی میباشد.
واژههای کلیدی:
تتراپلژی، ابزاردستی، QFD
مقدمه
یکی از عوارض جسمانی که تعداد زیادی از افراد با آن درگیر هستند آسیبهای نخاعی است که علاوه بر بروز محدودیتهای حرکتی و مشکلات و زیانهای روانی، اجتماعی و اقتصادی را با خود به همراه میآورد (1). بنا به آمارهای وزارت بهداشت 70 هزار بیمار ضایعه نخاعی در کشور وجود دارند که از این میان 16 هزار بیمار ضایعه نخاعی تحت حمایتهای سازمان بهزیستی هستند و آمار ارائه شده از سوی وزارت بهداشت با خدمات بهزیستی منافاتی ندارد (2). تمام صدمات نخاع گردن در انطباق با عملکرد اندام فوقانی بر اساس سطح و میزان آسیب نخاعی، درجات مختلف مییابد (3،4). نخاع کانال ارتباطی است که از طریق آن اطلاعات حسیوحرکتی بین مغز و بدن رد و بدل میشود (5). 8 ریشه عصبی گردن 1C-7C میباشند و ریشه عصبی هشتم بین 7Cو 1T میباشد (5). تتراپلژی این واژه به اختلال و یا ازدست دادن حرکت، یا عملکردهای حسی در بخشهای گردنی نخاع اشاره میکند که به دلیل آسیب عناصر عصبی در کانال نخاعی به وجود میآید (5). افراد با آسیب در سطح 2C-4C ممکن است عملکرد بازو یا دست نداشته باشند، در حالی که افراد با آسیب در سطح 5C که سطح رایجتری است عملکردشان در شانه و آرنج محدود شده باشد (3). افراد با آسیب در سطح 6C ممکن است کشش مچ دست داشته باشند اما با وضعیت بهتر در برخی از تواناییهای عملکردی، ولی هنوز فاقد حرکت از ماهیچه سهسر هستند که در 7C محفوظ است(شکل1)(3). در سطح آسیبهای 5C و 6C و یا بیشتر که توانایی عضلات تحت کنترل اراده کم میشود وجود روشهای جایگزین الزامی است(4). با توجه به استانداردهای بینالمللی طبقهبندی قطع نخاع، آسیب نخاعی به دو صورت کامل یا ناقص میباشد که از نظر عملکردهای عصبی متفاوت میباشند(3). در افراد مبتلا به تتراپلژی ناقص اغلب ورودیهای حسی و خروجیهای حرکتی تغییر مییابد (3). سطح و میزان ضایعه بر سطح استقلال بیمار تاثیرگذار است (1،6،7). بهداشت دهان و دندان از بدو تولد آغاز میشود. که ممکن است حمایت فعال مراقبین را برای کمک به مسواکزدن نیاز داشته باشد (8).