Maghsoudipour M, Parkhoo M, Hosseinzade S, Ansari M, Karbasi A. The effect of Bright light on Fatigue and sleepiness in night shift work nurses. tkj 2018; 10 (3) :61-72
URL:
http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-967-fa.html
مقصودی پور مریم، پرخو محمد، حسین زاده سمانه، انصاری محمد، کرباسی اشکان. تأثیر نور درخشان بر خستگی و خواب آلودگی پرستاران نوبت کار شیفت شب. فصلنامه علمی تخصصی طب کار. 1397; 10 (3) :61-72
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-967-fa.html
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ، maryammaghsoudi@yahoo.com
متن کامل [PDF 895 kb]
(913 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3034 مشاهده)
متن کامل: (1424 مشاهده)
تأثیر نور درخشان بر خستگی و خواب آلودگی پرستاران نوبتکار
مریم مقصودیپور1[*]، محمد پرخو 2، سمانه حسین زاده3، محمد انصاری4، اشکان کرباسی5
چکیده
مقدمه: در این مطالعه تأثیر نور درخشان را بر خستگی و خوابآلودگی پرستاران بررسی کردیم.
روش بررسی: 44 پرستار خانم سالم از بین پرستاران نوبتکار در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند که در مرحله اول به گروه مداخله نور درخشان از طریق جعبه نور تابیده شد و به گروه شاهد نوری تابیده نشد. در مرحله بعد (یک ماه بعد) جای دو گروه عوض شد و این بار به گروهی که در مرحله قبل نور درخشان نداده بودیم نور دادیم و برعکس. پیامدی که پس از انجام مداخله بررسی کردیم، روند تغییرات خستگی (مقیاس آنالوگ بصری) و مقیاس خوابآلودگی کارولینسکا بودند. خستگی و خوابآلودگی طی 24 ساعت هر ساعت اندازهگیری شد.
نتایج: در مورد مقیاس آنالوگ بصری خستگی، روند تغییرات پاسخ در دو گروه خلاف هم بود و در اکثر طول دوره مقدار میانگین در گروه مداخله و کنترل تفاوت معنیداری داشت. در مورد مقیاس خوابآلودگی کارولینسکا نیز اثر مداخله بر پاسخ در همه دوره زمانی معنیدار بود، یعنی میانگین مقیاس کارولینسکا در گروه مداخله و کنترل تفاوت معنیداری داشت و روند تغییرات گروه کنترل و مداخله، در جهت خلاف هم بودند.
نتیجهگیری: با تابش نور درخشان در پرستاران نتیجه گرفتیم که روند خستگی و خوابآلودگی در ایشان نسبت به گروه کنترل، کاملا برعکس شد. حداقل خستگی در گروه مداخله در ساعت 4 صبح رخ داد که در گروه کنترل زمان حداکثری خستگی بود. در مورد خوابآلودگی کارولینسکا نیز در گروه مداخله که مواجهه با نور درخشان داشتند، حداقل خوابآلودگی در ساعت 4 صبح بود.
واژههای کلیدی: نوبتکاری، نور درخشان، خستگی، خوابآلودگی
مقدمه
نوبتکاری، خدمات مداوم و تولید در 24 ساعتِ روز را میسر میسازد. در بخش خدماتی به دلیل نیازهای بیشمار اجتماعی استمرار فرآیند تولید و ارائه خدمات در طول 24 ساعت شبانهروز لازم و ضروری مینماید (1). برخی از مشاغل به دلیل نوبتکاری شب با مشکل کیفیت خواب و بر هم خوردن ریتمهای بیولوژیک بدن و خستگی مواجه هستند. از جمله این مشاغل میتوان پرستاری را نام برد. پرستاران بزرگترین گروه حرفهای در سیستم درمانی هر کشور بوده که به طور متوسط %40 کارکنان یک بیمارستان را به خود اختصاص میدهند؛ بنابراین این گروه نقش بارزی در سیستم درمانی دارد. اختلالات خواب عموماً موجب خواب آلودگی وسیع روزانه میشود که میتواند بر روی خلق، هوشیاری، حافظه، امنیت و عملکرد روزانه فرد تأثیرگذار باشد. خوابآلودگی، حدود 12 درصد آمریکاییها را تحت تأثیر قرار میدهد (2). خوابآلودگی در نوبتکاران،14-6 برابر روزکاران است (3). حوادث و خطاهای کاری و فرسودگی شغلی در پرستاران شب کار بیشتر از پرستارانی است که در نوبتهای صبح و عصر کار میکنند (4).
خوابآلودگی از جمله مسایلی است که با تصادفات رانندگی، حوادث شغلی، کاهش کارآیی و مشکلات بین فردی متعددی همراه است؛ بنابراین خواب کافی و توجه به الگوی آن در افزایش کیفیت کاری در پرستاران از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و به نظر میرسد که در پرستاران که از مشکلاتی نظیر ساعات طولانی کشیک و استرسهای شغلی رنج میبرند اهمیت دو چندانی داشته باشد، زیرا سلامت پرستار بر سلامتی و بهبودی سریع بیماران نیز مؤثر خواهد بود (5).
فاکتور مهمی که گاهی با خوابآلودگی اشتباه گرفته میشود خستگی است. خستگی یک احساس طاقت فرسایی از فرسودگی و کمبود انرژی است که انجام فعالیت فیزیکی و شناختی را مختل مینماید. خستگی مقولهای طبیعی است که معمولاً از ریتم 24 ساعته بدن متأثر بوده، در ساعات مشخصی از روز و در پی فعالیت های مشخصی به وقوع میپیوندد و معمولاً پس از استراحت مناسب از بین میرود (6). بر اساس مطالعات صورت گرفته در کشور آمریکا، خسارات اقتصادی ناشی از خستگی در حدود 18 بیلیون دلار تخمین زده شده است؛ همچنین مشاهده شده است، افرادی که احساس خستگی میکنند نسبت به گروه کنترل تمایل کمتری به رعایت اصول و انجام اقدامات ایمنی به ویژه در محیطهای کاری دارند (7). کاهش هوشیاری، کاهش توانایی در پردازش اطلاعات، بالا رفتن زمان عکسالعمل، کاهش سطح ایمنی، افت سطح سلامت فیزیکی و روانی، تأثیرات منفی بر ایمنی و عملکرد افراد، اختلال در کیفیت زندگی فردی از جمله پیامدهای خستگی هستند (8).
کوستا و همکاران در مطالعه ای بر روی 14 پرستار با شیفت چرخشی سریع که شامل 2 شب مواجهه با نور درخشان با شدت 2350 لوکس در مدت زمان کم (4 تماس20 دقیقه ای) بود، نشان دادند که نه درجه حرارت بدن و نه ترشح هورمون تغییر نکرد، در حالی که اثرات مثبتی بر روی شرایط فیزیولوژیکی روانی و بهرهوری و عملکرد داشت (9). در مطالعه رایت و همکاران اثرات حاد کافئین و نور درخشان با هم بررسی شد و مشاهده شد که دمای بدن و ملاتونین افراد در نور درخشان 5000 لوکس به ترتیب افزایش و کاهش خواهد یافت (10). از طرفی مطالعه زمانیان و همکاران افزایش دمای بدن در مقابل کاهش ملاتونین و همچنین کاهش خوابآلودگی و افزایش هوشیاری را در شرایط نور درخشان 4500 لوکس به مدت 2 هفته در دو زمان متفاوت در شیفت شب (9:15 تا 10 و 3:15 تا 4) نشان داد (11).
در مطالعه ای که Yoon و همکاران انجام دادند، نور درخشان (4000-6000 لوکس) به مدت چهار ساعت استفاده شد. در مطالعه ایشان از مقیاس آنالوگ دیداری خستگی، جهت ارزیابی خستگی استفاده شد. ایشان نتیجه گرفتند که بهترین نتیجه را از جهت کاهش خستگی و خوابآلودگی گروهی داشتند که مواجهه با نور درخشان در ابتدای شیفت و استفاده از عینک تیره در پایان شیفت داشتند (12). در مطالعه دیگری که در کشور چین در سال 2013 انجام شد، گروه مواجهه به مدت نیم ساعت در ابتدای شیفت، نور درخشان حدود 10000 لوکس دریافت کردند و گروه کنترل این مواجهه را نداشتند. پس از دو هفته در گروه مواجهه به صورت قابل توجهی اندکس بیخوابی کاهش پیدا کرد و در گروه کنترل تغییری رخ نداد (13 ،14).
همانگونه که ذکر شد مطالعات متعددی انجام شدهاند که بر مفید بودن استفاده از نور درخشان در نیمه اول شیفت کاری، برای کاهش خوابآلودگی و یا خستگی دلالت دارند، ولی با توجه به امکان عوارض ناخواسته نور درخشان، هنوز در مورد مدت و شدت تابش نور درخشان بر نوبتکاران توافق کلی و پروتکل نهایی پیدا نشده است. همچنین از آنجا که نوبتکاری یک ضرورت در عرصه ارائه خدمات پزشکی به شمار میآید و شیوع مشکلات مرتبط با آن بر کیفیت خدمات کارکنان مراقبتهای بهداشتی و سلامت و رضایت بیماران موثر است پیشگیری و کاستن از عوارض نوبتکاری امری لازم و ضروری به نظر میرسد. لذا، تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر نور درخشان با شدت و مدت مشخص، بر خستگی و خوابآلودگی پرستاران نوبتکار شیفت شب بیمارستان فارابی تهران انجام شد.
روش بررسی
این مطالعه یک مطالعه مداخلهای از نوع کارآزمایی بالینی است که به صورت متقاطع (crossover) طراحی و انجام شد. پرستاران شب کار با شیفت ثابت که در بیمارستان فارابی تهران کار میکردند وارد مطالعه شدند. 44 خانم سالم به صورت تصادفی از بین پرستارانی که ملاکهای ورود به مطالعه را داشتند، انتخاب شدند. پرستاران به صورت تصادفیسازی در دو گروه نمونه و شاهد قرار گرفتند.
ملاکهای ورود به مطالعه: 1. پرستارانی که نوبتکاری ثابت شیفت شب داشتند; 2. پرستاران خانمی که تمایل به همکاری داشتند; 3. محدوده سنی شرکت کنندگان 20 تا 40 سال باشد; 4. سابقه کاری شرکتکنندگان 1 تا 10 سال باشد.
ملاکهای خروج از مطالعه: 1. عدم همکاری پرستاران در ادامه تحقیق; 2. پرستارانی که بیش از یک جلسه در مطالعه حضور نداشتند; 3. پرستارانی که سابقه بیماری اعصاب و روان داشتند; 4. پرستارانی که دارو های خوابآور مصرف میکردند; 5. پرستارانی که دارای اختلال یا بیماری خواب از جمله آپنه انسدادی خواب بودند. برای آگاهی از آپنه انسدادی خواب از پرسشنامه STOP BANG استفاده شد و برای بقیه موارد از شرکتکنندگان سوال شد. شرایط محیطی برای همه شرکتکنندگان استاندارد در نظر گرفته شد (دما: 23 درجه).
روند مداخله:
پرستاران را به روش انتخاب تصادفی در 2 گروه قرار دادیم که هر گروه شامل 22 نفر بود. بررسی آماری نشان داد که نمونه های دو گروه از نظر سن و سابقه کار همگن هستند. همانگونه که در ملاکهای ورود ذکر شد، جنسیت و برنامه کاری همه افراد هر دو گروه نیز یکسان بود. در مرحله اول مداخله، در گروه مداخله پرستاران پس از 4 ساعت از شروع شیفت شب (ساعت 11:30 شب) در معرض نور درخشان10000 لوکس و به مدت 30 دقیقه قرار گرفتند و در گروه کنترل پرستاران در معرض نور درخشان نبودند. سپس در مرحله دوم مداخله که برای هر نمونه یک ماه بعد انجام شد، افرادی که در مرحله اول در گروه آزمایش بودند را به عنوان گروه کنترل گرفتیم و افرادی که در مرحله اول در گروه کنترل بودند را به عنوان گروه آزمایش قرار داده و مداخله برایشان انجام شد (cross-over). مداخله این مطالعه که تابش نور درخشان بود بدین صورت انجام گرفت که جعبه نور را در ایستگاه پرستاری طوری قرار دادیم که نور آن به طور مستقیم به پرستاران نتابد و در محدوده خط دید (ارتفاع قرنیه تا سطح کار) افراد قرار گیرد. ارزیابیها در فصل تابستان و برای هر کدام از نمونهها در طول یک شب انجام گرفت.
روش های ارزیابی
- مقیاس آنالوگ دیداری (Visual Analogue Scale) خستگی:
از مقیاس آنالوگ دیداری (VAS) برای تعیین میزان خستگی پرستاران استفاده شد. این مقیاس یک پاره خط 10 سانتیمتری است که به 10 قسمت مساوی تقسیم شده و در یک طرف آن صفر (ابداً) و در طرف دیگر10 (به شدت) قرار داده شده است. شرکتکنندگان باید با توجه به درکی که از خستگی دارند یکی از اعداد را انتخاب کنند. صفر نشاندهنده حداقل خستگی و حداکثر هوشیاری و ده نشاندهنده حداکثر خستگی و حداقل هوشیاری است. با گذاردن نشانهای در وسط خط (فاصله 5 سانتی متری از صفر و ده) وضعیت میانه مشخص میگردد (15).
ارزیابی خستگی بدین صورت بود که از شرکتکنندگان خواسته شد در طول شیفت شب و پس از آن، طی 24 ساعت و در هر ساعت، میزان خستگی خود را روی خط علامت بگذارند. در فاز دوم و پس از گذشتن حدود چهار هفته در مورد هر دو گروه (مداخله و کنترل) مجدداً بررسی ها انجام گرفت.
- مقیاس خواب آلودگی کارولینسکا (KSS):
این آزمون یک مقیاس 9 عددی است از "1" یا شدیداًً هوشیار، خیلی خواب آلوده، جنگ با خواب تا "9" یا تلاش برای بیدار ماندن درجه بندی شده است و برای ارزیابی میزان خواب آلودگی آزمون معتبری می باشد (16).
ارزیابی خواب آلودگی بدین صورت انجام شدکه از شرکت کنندگان خواسته شد در طول شیفت شب و پس از آن، طی 24 ساعت و در هر ساعت، میزان خواب آلودگی خود را با توجه به مقیاس کارولینسکا ثبت کنند. این روند پس از گذشتن حدود چهار هفته در مورد هر دو گروه (مداخله و کنترل) مجدداً انجام گرفت.
- پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک:
اطلاعات دموگرافیک نمونهها شامل سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، سابقه کاری در قالب پرسشنامه از تمام نمونهها پرسیده شد.
آنالیز آماری:
برای آنالیز داده ها از نرم افزار SPSSویرایش 21 و مدل مختلط خطی (Linear Mixed model) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی:
این طرح در کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با شماره کد کمیته اخلاق USWR.REC.1393.205 ثبت شده بود. همچنین این طرح در سامانه کارآز مایی بالینی ایران با کد 24707 ثبت شده است.
نتایج
میانگین سنی شرکتکنندگان گروه آزمایش (98/4±) 45/29 سال و گروه کنترل (5/5±) 91/29 و محدوده سنی آنان در این مطالعه 23 تا 40 سال بود. میانگین سابقه کاری شرکتکنندگان گروه آزمایش (21/4±) 77/5 سال و گروه کنترل (87/4±) 95/5 سال بود. میانگین شاخص توده بدنی (BMI) پرستاران گروه آزمایش (39/1±) 93/23 و گروه کنترل (38/1±) 1/24 بود (جدول شماره1).
در گروه مداخله13 نفر (%1/59) از شرکتکنندگان مجرد و 9 نفر (%9/40) متأهل و در گروه کنترل16 نفر (%7/72) از شرکتکنندگان مجرد و 6 نفر (%3/27) متأهل بودند. 18 نفر (%8/81) از شرکت کنندگان گروه آزمایش دارای مدرک کارشناسی ارشد و 4 نفر (%2/18) دارای مدرک کارشناسی بودند و برای گروه کنترل نیز به همین صورت بود (جدول شماره 1).
آزمون تی تست دو گروه مستقل (Independent- Samples T Test) در سطح اطمینان 95% نشان داد، در دو گروه تفاوت معناداری از نظر سن و توده بدنی نبود (P > 0.05).
جدول 1. مشخصات دموگرافیک پرستاران در دو گروه مداخله و کنترل
متغییر |
شاخص |
گروه مداخله |
گروه کنترل |
P-value |
سن* |
(mean±SD) |
9/4±5/29 |
5/5±9/29 |
771/0 |
سابقه کاری* |
(mean±SD) |
2/4±8/5 |
9/4±9/5 |
895/0 |
ساعت کاری در هفته* |
(mean±SD) |
5/13±8/40 |
8/10±5/37 |
360/0 |
شاخص توده بدنی* |
(mean±SD) |
4/1±9/23 |
4/1±1/24 |
674/0 |
وضعیت تاهل** |
n (%) |
|
|
|
مجرد |
|
(1/59) 13 |
(7/72) 16 |
340/0 |
متاهل |
|
(9/40) 9 |
(3/27) 6 |
سطح تحصیلات** |
n (%) |
|
|
|
کارشناسی |
|
(8/81) 18 |
(8/81) 18 |
000/1 |
ارشد |
|
(2/18) 4 |
(2/18) 4 |
* t-test two groups independent , ** chi-square test
نتیجه مدل اثرات ترکیبی در مقیاس آنالوگ دیداری (VAS) خستگی
شکل 1. نمودار تغییرات میانگین مقیاس آنالوگ دیداری (VAS) خستگی در طول ساعات شبانه روز