دوره 10، شماره 4 - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد 1397 )                   جلد 10 شماره 4 صفحات 10-1 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.SSU.SPH.REC.1396.1


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

anoosheh V S, halvani G H, fallah H, Hagi hosseini A, jafari nodoushan R, fallah zadeh H. Musculoskeletal disorders are considered as the most common work-related injuries, especially in the crafts.. tkj 2019; 10 (4) :1-10
URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-969-fa.html
انوشه ویداسادات، حلوانی غلامحسین، فلاح حسین، حاجی حسینی علی، جعفری ندوشن رضا، فلاح زاده حسین. ارزیابی ارگونومیک شاغلین حوزه کاربافی شهرستان میبد با استفاده از روش ارزیابی OCRA . فصلنامه علمی تخصصی طب کار. 1397; 10 (4) :1-10

URL: http://tkj.ssu.ac.ir/article-1-969-fa.html


دانشکده بهداشت یزد ، anooshehvida@gmail.com
متن کامل [PDF 1037 kb]   (855 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3172 مشاهده)
متن کامل:   (1251 مشاهده)
 
ارزیابی ارگونومیک شاغلین حوزه کاربافی شهرستان میبد با استفاده از روش ارزیابی OCRA
 
غلامحسین حلوانی [1]، حسین فلاح[2]، علی حاجی حسینی [3]، رضا جعفری ندوشن[4] ،حسین فلاح زاده[5]،
 ویداسادات انوشه [6]*
 
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی-عضلانی از شایع‌ترین آسیب‌های ناشی از کار در صنایع دستی به خصوص کاربافی محسوب می‌گردد. به این منظور تحقیق حاضر با هدف ارزیابی ارگونومیک شاغلین حوزه کاربافی شهرستان میبد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه یک بررسی مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که به ارزیابی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار بافندگی پرداخته است. با استفاده از پرسشنامه ویژگی‌های دموگرافیک و شغلی، پرسشنامه نوردیک و   BODY MAP میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی - عضلانی اندام‌های فوقانی مورد بررسی قرار گرفته سپس با فیلم‌برداری از روند کار و وضعیت بدنی آنان و با بررسی فیلم‌ها با استفاده از نرم‌افزار Ergo Intelligence  به هر وظیفه کاری نمره‌ پوسچر اختصاص داده شد. در پایان آنالیز دادهها توسط آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و  t-Test با استفاده از نرم‌افزار 20 SPSS انجام گرفت.
نتایج: نتایج بررسیها نشان داد بیشترین فراوانی بروز درد در سال گذشته در اندام‌های مختلف بدن در کاربافان مربوط به گردن و شانه بوده است و میانگین شاخص OCRA برابر با 65/3 است و در ناحیه قرمز (خطر بالا) قرار دارند و 4/64% از افراد در معرض خطر بالا بودند از این رو این ایستگاه‌کاری نیازمند اقدام اصلاحی سریع می‌باشد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج شاخص‌های OCRA، کاربافان از نظر ریسک ابتلا به صدمات اسکلتی- عضلانی در رده‌های بالایی قرار دارند که نشان‌دهنده محیط کار و شرایط کاری نامناسب آنها است که این عامل نشان‌دهنده ضرورت انجام اقدامات اصلاحی است.
واژه‌های کلیدی: اختلالات اسکلتی- عضلانی ،کاربافی، شاخص OCRA، پرسشنامه نوردیک،BODY MAP 
 
 
مقدمه
 
بر اساس آمار سازمان جهانی و مستندات ارایه شده توسط سازمان(World Health Organization) WHO، بیماری های اسکلتی عضلانی در بین بیماری‌های شغلی، حدود40/56% از کل بیماری‌های ناشی از کار را در سال 2013 به خود اختصاص می‌دهد که در  رتبه‌بندی بیماری‌های شغلی رتبه دوم را به خود اختصاص داده است(1). در دهه گذشته آسیب‌های ناشی از حرکات تکراری(RMI: Repetitive Motion Injury) یا آسیب تجمعی(CTD: Cumulative Trauma Disorder) ناشی از عوامل فیزیکی و مکانیکی و همچنین اختلالات ناشی از اندام‌های فوقانی از جمله موارد قابل توجه در حیطه ارگونومی هستند که سهم عمده‌ای از اختلالات اسکلتی عضلانی را به خود اختصاص می‌دهند (2-4). این اختلالات ممکن است سبب ایجاد آسیب­های موقت یا گاهی ناتوانی­های دائمی در فرد شاغل گشته و در نتیجه هزینه­ قابل توجهی را بر کارفرما و جامعه تحمیل نماید(5, 6). اختلالات اسکلتی -عضلانی مرتبط با کار از عمده‌ترین عوامل از دست رفتن زمان کار، افزایش هزینه‌ها و ایجاد آسیب­های انسانی و از علل اصلی ناتوانی‌های افراد به شمار می آیند(7, 8). در نتیجه پیشگیری و کاهش اختلالات اسکلتی عضلانی به عنوان یکی از اولویت‌های اساسی در سطح جهانی مطرح شده است (9) و با توجه به جایگاه  صنایع دستی به عنوان دومین  عامل اساسی در رشد و توسعه‌ی تولید ناخالص ملی می‌توان از آن به عنوان اساسی‌ترین منبع رشد اقتصادی در جهان نام برد(10). اما بر خلاف نقش مهمی که این صنایع برای کشورها دارد برخی کشورهای توسعه یافته نسبت به صنایع کوچک بی‌توجه‌اند(11). صنایع خانگی را می‌توان زیر مجموعه صنایع کوچک غیر رسمی به شمار آورد (12). صنایع دستی در بین صنایع کوچک با توجه به تنوع به دلیل سابقه چندین هزارساله یکی از حرفه های مهم  و با ارزش بین ایرانیان به شمار می‌رود به طوری که  بالاترین میزان اشتغال را در کشور به خود اختصاص داده است و کاربافی یکی از رشته‌های مهم صنایع دستی ایران به حساب می‌آید(13). در میان کشور‌های در حال توسعه مانند هند، پاکستان، بنگلادش، ترکیه و چین نیز کارگاه‌های سنتی کاربافی به صورت سنتی وجود دارد(14, 15) . شغل کاربافی عوامل متعددی از جمله حرکات تکراری و ساعات طولانی کار استاتیک و حالت نامناسب بدنی  از جمله ریسک فاکتور های اصلی برای اختلالات اسکلتی -عضلانی به حساب می آیند که باعث درد در اندام فوقانی و تحتانی  و احساس ناراحتی در آن نواحی می‌شود (14, 16-18). متاسفانه تاکنون در ایران مطالعه‌ای در خصوص بررسی اختلالات اسکلتی- عضلانی در کاربافان صورت نگرفته و مطالعات صورت گرفته بیشتر مربوط به شغل قالیبافی بوده است. این مطالعه نشان داده است که اختلالات اسکلتی عضلانی  در بین بافندگان به علت محدودیت در پوسچر کاری و طراحی نامناسب وسیله  بافندگی و طول زمان کار و  کار تکراری و نوع نامناسب صندلی‌ها شیوع بالایی دارد(18, 19). در کار کاربافان زن، ریسک فاکتورهای زیادی وجود دارد. که شامل کار در وضعیت استاتیک و پوسچر نامناسب کمر و کار در نقاط فشار در ناحیه دست و مچ دست می‌شود(14). در حال حاضر، حرفه کاربافی در استان یزد در حال گسترش می باشد. به طوری که تعداد زیادی از کارکنان این صنعت را زنان تشکیل می‌دهند و بیشتر زمان خود را در طول روز به این حرفه مشغول هستند(20). اما بسیاری از دستگاه‌های کاربافی در مالکیت کاربافان نیست به همین دلیل بایستی در کارگاه‌های بافندگی مشغول به کار شوند. حقوق ناکافی و کمبود تجهیزات باعث میشود کاربافان برای تامین نیازهای زندگی خود ساعت های طولانی کار کنند(21). از آنجا که اغلب افرادی که در صنعت کاربافی فعالیت می‌کنند، عمده فعالیتشان به صورت نشسته است این افراد معمولا از درد در ناحیه  کمر و شانه و گردن شکایت دارند (22). بافندگان با نشستن پشت دستگاه کاربافی با استفاده از دست و پدال پایی با دستگاه کار می‌کنند، که این عملیات همراه با حرکات تکراری در اعضای بالایی و پایینی بدن می‌باشد. این حرکات با فشار به پدال و استفاده از ماکو و با بالابردن دست ها و دور کردن آنها از بدن شکل می‌گیرد بنابراین ساعت‌های کار طولانی و فعالیت شدید جسمی، کاربافان را در معرض اختلالات اسکلتی عضلانی مرتبط با کار قرار می‌دهد (20, 21, 23). لذا توجه به بهبود طراحی ایستگاه کاری و ابزارهای بافندگی بر اساس مشخصات آنتروپومتریک ضروری می‌باشد (22) از این روی، مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلالات اسکلتی عضلانی در بین کاربافان صورت پذیرفت.
روش بررسی
این مطالعه از نوع توصیفی و به صورت مقطعی  می‌باشد که به صورت تصادفی ساده از کاربافان شهرستان میبد انجام گردید. در بررسی هایی که صورت گرفت تعداد 152 کارباف زن حائز شرایط ورود به این مطالعه بودند.
معیار های ورود به مطالعه شامل اشتغال به حرفه ی کاربافی بیش از 4 روز در هفته، داشتن سابقه کار بیش از سه ماه بود و معیار های خروج از مطالعه نیز شامل داشتن بیماری اسکلتی عضلانی قبل از اشتغال به حرفه کاربافی بود.
در این مطالعه بعد از کسب رضایت نامه از کاربافان پرسشنامه دموگرافیک را کاربافان جمع آوری گردیده سپس از پرسشنامه‌ی اختلالات اسکلتی- عضلانی نوردیک و BODY MAP جهت بررسی میزان شیوع علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در کاربافان استفاده شده است و بعد از مشخص نمودن وظایف کاری، از هر وظیفه فیلم‌برداری شد و با کمک نرم‌افزار و بازبینی فیلم‌ها شاخص OCRA برای یک دست (به علت یکسان بودن فعالیت دو دست برای یک دست) محاسبه شد و در نهایت با توجه به نمره بدست آمده، عوامل از نظر میزان خطر مطابق جدول 1 سطح بندی شدند. هدف استفاده از روش OCRA، آنالیز فعالیت‌های انجام گرفته در کارگاه‌های کاربافی و محاسبه شاخص مواجهه سطح ریسک و دسته‌بندی آن می‌باشد که با استفاده از نرم‌افزارNEXGEN-Ergo Intelligence  صورت گرفت. با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک و نورودیک، اطلاعاتی در مورد سن، جنس، قد، وزن، نوع شغل و وجود یا عدم وجود اختلالات اسکلتی-عضلانی اندام فوقانی مورد مطالعه قرار گرفت و ارتباط این متغیرها از طریق آزمون‌های آماری مانند Independence Samples Test و Paired T-Test و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS مورد سنجش قرار گرفت.
 
 
جدول 1. سطح بندی ریسک بر اساس نمره بدست آمده از شاخص OCRA
نمره شاخص OCRA سطح ریسک ناحیه نوع ریسک
OCRA 1 سطح خطر 1 سبز عدم وجود خطر (Absent)
1 OCRA > 2 سطح خطر 2 سبز/زرد میزان خطر ناچیز و بی اهمیت (Negligible)
2 OCRA > 4 سطح خطر 3 زرد میزان خطر کم و اندک (Slight)
OCRA  > 4 سطح خطر 4 قرمز وجود خطر (‍‍Present)
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
روش OCRA طبق تعریف، عبارت است از نسبت تعداد کل فعالیت‌های تکنیکی که عملاً در طی شیفت کاری انجام می‌شود به تعداد کل فعالیت‌های تکنیکی توصیه شده در طی شیفت کاری می‌باشد.
 
 

 
فرمول عمومی زیر برای محاسبه تعداد کل فعالیت‌های تکنیکی توصیه شده در شیفت کاری به کار می‌رود:
 
 
که در آن :
n = تعداد وظایف دربردارنده ی حرکات تکراری اندام‌های فوقانی که در طی شیفت کاری انجام شده
CF = ضریب ثابت تکرار فعالیت‌های تکنیکی در هر دقیقه، که بر اساس یک رفرنس بکار رفته است.
Fa  ،Fp  و Ff  =  فاکتورهای ضریب، با رنج نمرات در محدوده ی بین 0 و 1؛ که براساس رفتار عوامل ریسک «نیرو» (Ff)، «وضعیت بدنی» (Fp) و «عناصر و اجزاء و حرکات اضافی» (Fa) در (n) وظیفه انتخاب گردیده است.
Dx = طول مدت هر وظیفه ی تکراری بر حسب دقیقه (24, 25).
ملاحظات اخلاقی
   کد اخلاق این مطالعه IR.SSU.SPH.REC.1396.1 است.
 

 
 
 
 
 
 
 
 
شکل1: ایستگاه کاری کاربافی
نتایج
 
تجزیه و تحلیل داده ها بر روی 152 کارباف نشان داد همه جمعیت آماری  کاربافان زن هستند و میانگین سنی کاربافان حدود 69/17± 97/49 سال بود که طبق دسته‌بندی انجام شده بیشترین فراوانی کاربافان مورد بررسی مربوط به گروه سنی 40-30 سال و میانگین قد و وزن افراد 12/8±3/160 سانتی متر و  06/14±43/68 کیلوگرم و میانگین سابقه‌ کاری کاربافان1/21± 18/23 سال و میانگین ساعت کاری 32/1±58/5 ساعت در روز و متوسط ساعت کار 42/10± 08/36 ساعت در هفته و میانگین تعداد روز کار در هفته82/0±44/6 روز بوده است و همچنین میانگین تعداد روزی که 12 ماه گذشته، افراد به دلیل اختلالات اسکلتی ـ عضلانی استراحت داشتند 33 روز بوده است و تعداد روزی که کاربافان در طی 12 ماه گذشته، به علت ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی با دشواری، مشقت و محدودیت به کار پرداخته اند 26/53 روز  میباشد.
نتایج این مطالعه نشان می دهد ارتباط معناداری بین درد در طی 12 ماه گذشته و گروه سنی در نواحی گردن و آرنج و کمر و ران و مچ پا  وجود دارد (Pvalue˂0/05)  اما درد در نواحی شانه و مچ دست و شانه در بین گروه های سنی مختلف تفاوت آماری معناداری نداشته است (Pvalue>0/05) و ارتباط  معناداری بین درد در طی 12 ماه گذشته و سابقه کار در بین گردن، آرنج، پشت، کمر، ران/کفل، زانو ها، مچ پا وجود دارد. فراوانی درد در نواحی شانه و مچ دست و مچ پا در بین گروه های سنی مختلف تفاوت معنادار آماری نداشته است ولی ارتباط بین درد در طی 12 ماه گذشته و ساعت کاری روزانه در  گردن، شانه ،آرنج، مچ دست، کمر،  زانوها، مچ پا با هم تفاوت آماری معنادار داشته است. فراوانی درد در نواحی ران/کفل و پشت بین گروه های سنی مختلف تفاوت معنادار آماری نداشته است.
 
 
جدول2. تعیین فراوانی علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از پرسشنامه نورودیک(Nordic Musculoskeletal Questionnaire: NMQ )در اندام های نه گانه مختلف بدن در کاربافان
عضو بدن بروز درد در سال گذشته غیبت ناشی از کار در سال گذشته بروز درد در هفته گذشته
فراوانی)درصد( بله خیر بله خیر بله خیر
گردن 132(%8/86) 20(%2/13) 83(%6/54) 69(%4/45) 129(%9/84) 23(%1/15)
شانه ها                   132(%8/86) 20(%2/13) 92(%5/60) 60(%5/39) 133(%5/78) 19(%5/12)
آرنج ها 87(%2/57) 65(%8/42) 34(%4/22) 118(%6/77) 64(%1/42) 88(%9/57)
مچ دست ها                 90(%2/59) 62(%8/40) 55(%2/63) 97(%8/63) 72(%45/47) 80(%6/52)
پشت   122(%3/80) 30(%7/19) 75(%3/49) 77(%7/50) 106(%7/69) 46(%3/30)
کمر 119(%3/78) 33(%7/21) 81(%3/53) 71(%7/46) 108(%1/71) 44(%9/28)
ران ها/کفل                  109(%9/71) 43(%1/28) 73(48%) 79(52%) 91(%9/59) 61(%1/40)
زانو ها  112(%7/73) 40(%3/26) 76(%50) 76(50%) 98(%5/64) 54(%5/35)
مچ پاها                     78(%3/51) 74(%7/48) 31(%4/20) 121(%6/79) 49(%2/32) 63(%8/67)
 
 

نمودار 1. درصد شیوع علائم اختلالات اسکلتی عضلانی در کاربافان شهرستان میبد در طول12 ماه گذشته از زمانی که پرسشنامه را پر کردند  (n=152)
 
 
نتایج نمودار 1 نشان داد تمامی کاربافان در نواحی گردن، شانه ها و آرنج ها احساس درد داشتند و طبق نتایج جدول 2 بیشترین فراوانی بروز درد در سال گذشته مربوط به گردن و شانه و کمترین فراوانی مربوط به مچ پا بوده است که نشان‌دهنده بیشترین شکایت از درد در اندام‌های فوقانی است و بیشترین علت غیبت ناشی از کار در سال گذشته مربوط به شانه ها هست و کمترین مربوط به آرنج ها هست.
بیشترین فراوانی بروز درد در هفته گذشته نیز مربوط به شانه‌ها است و کمترین مربوط به مچ پا هست که اهمیت درد در شانه کاربافان مورد تاکید قرار می‌دهد.
 
 
جدول 3. تعیین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی با استفاده از روش OCRA هنگام کار
سطح ریسک حد پایین داده حد بالای داده
سطح 1 >OCRA1 000/0 000/0 000/0 00/0±00/0
سطح 2 2≥ OCRA>1 37/1 82/1 31/0 31/0±59/1
سطح 3 2≥ OCRA>4 02/2 91/3 52/0 52/0±05/3
سطح 4 ˂OCRA4 04/4 97/11 56/1 56/1±98/5
 
 
 
 
 
 
 
 

 
 
نمودار2. درصد سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی با استفاده از روش OCRA هنگام کار
 
طبق نتایج جدول 3 ارزیابی که به روشOCRA  انجام شد نشان می دهد میانگین شاخصOCRA  برابر با 65/3 است وکه نشان می دهد بیشتر کاربافان در معرض خطر بالا هستند و در ناحیه قرمز قرار دارند به طوری که 3/1 درصد افراد در معرض خطر ناچیز و بی اهمیت و 2/32 درصد از افراد در معرض خطر کم و اندک و 4/64 درصد از افراد در معرض خطر بالا بودند از این رو بررسی ها نشان می دهد درصد مواجهه با خطر سطح 4 به مراتب بیشتر از بقیه سطح ها می باشد از این رو این ایستگاه کاری نیازمند اقدام اصلاحی سریع می باشد. ارتباط بین سطح ریسک OCRA و شیوع ناراحتی های اسکلتی عضلانی  در طی 12 ماه گذشته در گردن و مچ دست و شانه دارای رابطه معناداری بوده است (Pvalue˂0/05) ولی بین سطح ریسک با فراوانی درد در نواحی، آرنج، پشت، کمر، ران/کفل، زانوهاو مچ پا در بین طبقه بندی ریسک های  مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد(Pvalue˂0/05)
ارتباط بین سطح ریسک OCRA  و شیوع ناراحتی های اسکلتی عضلانی در طی 12 ماه گذشته که باعث غیبت از کار شده است در شانه ها و مچ دست و ران /کفل رابطه معنادار بوده است(Pvalue˂0/05)

فراوانی درد در نواحی گردن،آرنج، پشت، کمر، زانوها، مچ پا در بین طبقه بندی ریسک های  مختلف تفاوت معنادار آماری نداشته است که نشان‌دهنده عدم رابطه رابطه بین سطح ریسک OCRA  و شیوع ناراحتی اسکلتی عضلانی در طی 12 ماه گذشته که باعث غیبت از کار میباشد (Pvalue˂0/05) و رابطه معناداری  بین سطح ریسک OCRA و شیوع ناراحتی های اسکلتی عضلانی  در طی 7روز گذشته در گردن و شانه ها و کمر و ران/ کفل و زانو ها بوده است  (Pvalue˂0/05)
فراوانی درد در نواحی آرنج، مچ دست، پشت، مچ پا در بین طبقه بندی ریسک‌های  مختلف تفاوت معنادار آماری نداشته است که نشان‌دهنده عدم رابطه بین سطح ریسک OCRA  و شیوع ناراحتی های اسکلتی عضلانی میباشد  (Pvalue˂0/05).
بحث
نتایج  ناشی از فراوانی علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی در کاربافان نشان داد بیشترین فراوانی بروز درد در سال گذشته مربوط به گردن و شانه بوده است و بیشترین فراوانی غیبت ناشی از کار در 12 ماه گذشته مربوط به شانه ها و کمترین فراوانی مربوط به آرنج ها بوده است و همچنین بیشترین فراوانی بروز درد در هفته گذشته مربوط به شانه ها و کمترین مربوط به مچ پا بوده است که این نتایج مشابه نتایجی در مطالعه ای است که در سال 2015 تحت عنوان سنجش ریسک فاکتور های ارگونومیک شغلی در شغل بافندگی در تایلند شمالی  توسط  Namngernو همکارانش انجام شده است. که در این مطالعه بالاترین درد گزارش شده در ناحیه پشت، گردن و شانه بود (22). در مطالعه ای که توسط  Pragyaو Heena بر روی کاربافان انجام شد نشان داد بیشترین بروز درد در سال گذشته در نواحی مچ دست راست و چپ، ران / کفل، گردن و قسمت های پشتی بوده است و همچنین بیشترین بروز درد در طول یک ماه گذشته، در قسمت فوقانی کمر بوده است که دلیل آن را پوسچر نامناسب بدن دانستند. در حالی که بیشترین درد در افراد در طول مدت 7 روز، در قسمت تحتانی کمر بوده است(26). در مطالعه دیگر که در سال 2008 توسط Nag و همکارانش بر روی ۵۱۶ بافنده در کشور هند صورت گرفت، نشان داد که79 درصد از کل زنان بافنده دچار اختلالات اسکلتی- عضلانی بودند و بیشترین این اختلالات در نواحی پشت، کمر، دست ها و زانو بود(18). نتایج مطالعه ای که توسط Durlov و همکاران  صورت گرفت  نشان داد که 68 درصد از شرکت کنندگان مبتلا به کمردرد هستندکه جزو بیشترین علائم در میان بافندگان است(21). تحقیق دیگری توسط Banerjee و Gangopadhyay تحت عنوان  مطالعه ای بر روی شیوع شدت، تکرار، استرین صدمات در بین کاربافان در غرب بنگال انجام شد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع صدمات استرین تکراری در اندام فوقانی در میان کاربافان برای شناسایی ریسک فاکتور هایی بود که منجر به افزایش آنها می شود. آنالیز زمان کار نشان داد که بافندگان، 50 درصد از زمان کار خود را به بافندگی مشغول هستند. در نتیجه این شغل را می توان به عنوان یک کار تکراری به حساب آورد. تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که ارتباط آشکاری بین شدت درد و تکرار در دستان وجود دارد. به هر حال رابطه معناداری بین سن و شدت درد نیز مشاهده شد. این نتایج نشان می‌دهد کارهای تکراری که برای مدت زمان طولانی انجام می‌شود می‌تواند شدت درد را افزایش دهد و به آسیب‌های استرین تکراری منجر شود(23).
نتایج مطالعه چوبینه و همکاران که در سال ۱۳۸۲ بر روی ۱۴۳۹ بافنده انجام شد نشان داد 17/81 درصد از بافندگان اختلالات اسکلتی- عضلانی داشتند که شیوع علایم به ترتیب در شانه‌ها (8/47درصد)، کمر (2/45 درصد)، دست‌ها و مچ دست‌ها (2/38درصد)، پشت (7/37 درصد) و گردن (2/35 درصد) بیشترین میزان را داشته است (11). همچنین میانگین شاخص OCRA در کاربافان دارای علائم اختلالات اسکلتی- عضلانی اندام فوقانی بیشتر از کاربافان فاقد این علائم بود که معنی‌داری این اختلاف نیز به وسیله‌ی آزمون آماری t مستقل به تایید رسید. با توجه به این نتایج می‌توان بیان نمود که شاخص OCRA می‌تواند ابزار مفیدی برای ارزیابی اختلالات اسکلتی- عضلانی در شغل کاربافی ‌باشد. نتایج حاصل از سطح بندی شاخص OCRA نشان داد میانگین شاخص OCRA  برابر با 65/3 است و میانگین عدد ریسک نشان‌دهنده آن است که کاربافان در معرض خطرکم و اندک و ناحیه زرد هستند به صورتی که %4/64 از افراد در معرض خطر بالا بودند از این رو بررسی‌ها نشان می‌دهد درصد مواجهه با خطر سطح 4 به مراتب بیشتر از بقیه سطح‌ها می‌باشد از این رو این ایستگاه کاری نیازمند اقدام اصلاحی سریع می باشد
نتایج بدست آمده از بررسی ارگونومیکی وضعیت‌های بدنی انجام کار در شاغلین حرف خیاطی، کفاشی، سراجی و قالی‌بافی توسط جلالی و سراجی به روش ارزیابی OCRA انجام شد در محدوده‌ی زرد قرار داشت که با نتایج حاصل شده از این تحقیق همخوانی داشت(27).
نتیجه گیری
بر اساس نتایج شاخص‌های OCRA، کاربافان از نظر ریسک ابتلا به صدمات اسکلتی- عضلانی در رده‌های بالایی قرار دارند که نشاندهنده محیط کار و شرایط کاری نامناسب آنها است که این عامل نشاندهنده ضرورت انجام اقدامات اصلاحی است و همچنین روش OCRA را می‌تواند به عنوان یک روش مناسب برای بررسی ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی-عضلانی در کاربافان به کار برد.
سپاس گزاری
مطالعه حاضر حاصل بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد در گروه ارگونومی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.
 

References:
  1. 304-311.
  2. 2(3):9-24.[Persian]
13.
14.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
1 استادیار بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، گروه بهداشت حرفه ای، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
2دانشجوی دکتری تخصصی ارگونومی ، دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی تبریز،تبریز، ایران
3 کارشناسی طراحی صنعتی، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران
4دکتری بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
 5 دکترای آمارزیستی ،دانشکده بهداشت، گروه آمار و اپیدومیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
6 دانشجوی کارشناسی ارشد ارگونومی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
* نویسنده مسئول: تلفن تماس:09135270243   پست الکترونیک:anooshehvida@gmail.com
تاریخ دریافت: 20/06/1397                                                      تاریخ پذیرش: 15/08/1397
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: ارگونومی
دریافت: 1397/6/20 | پذیرش: 1398/8/13 | انتشار: 1398/8/13
* نشانی نویسنده مسئول: anooshehvida@gmail.com

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه طب کار می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Occupational Medicine Quarterly Journal

Designed & Developed by : Yektaweb