۱۱ نتیجه برای لعل
امیرهوشنگ مهرپرور، سيد جلیل میرمحمدی، مریم فضلعلیزاده، محمد علی قوه، محمد عمرانی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: سرو صدا به عنوان قابل پیشگیریترین آلاینده در محیط کار شناخته میشود. مهمترین عامل ایجادکننده کاهش شنوایی ناشی از سرو صدا مواجهه طولانی مدت با صوت بالاتر از ۸۵ دسیبل و عدم استفاده از محافظت شنوایی است. با توجه به اهمیت استفاده کارگران صنایع از وسایل حفاظت شنوایی، این مطالعه به منظور ارزیابی فراوانی و نحوه استفاده کارگران صنایع شهرستان یزد از این وسایل انجام شده است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی ۶۴۸ نفر از کارگران صنایع مختلف شهر یزد انتخاب و از نظر مواجهه با صدای بالاتر از dB۸۵، استفاده از گوشیهای حفاظتی و نحوه استفاده از گوشی و نیز آموزش نحوه استفاده از این وسایل تحت بررسی قرار گرفتند. پرسشنامهای در مورد نیاز به استفاده از گوشی، استفاده یا عدم استفاده از گوشی، استفاده از وسیله مناسب و دلایل عدم استفاده احتمالی از گوشی تکمیل شد. یافتهها: میانگین سنی کارگران ۶۷/۹±۸/۳۴ و میانگین سابقه کار ۲/۶±۹ سال بود. ۸۴ نفر(۲۱%) از گوشی استفاده میکردند که از این تعداد ۳۰ نفر(۷/۳۵%) به طور صحیح از گوشی خود استفاده میکردند و ۵۴ نفر(۳/۶۴%) گوشی را به طریق صحیح استفاده نمیکردند. بین سن، سابقه کار، و درآمد کارگران و استفاده از وسایل حفاظت شنوایی رابطه آماری معنیدار بدست آمد و بیشترین علتی که کارگران برای عدم استفاده از گوشی عنوان کردند مشکل بودن استفاده از این وسایل بود. نتیجهگیری: با توجه به ماهیت قابل پیشگیری کاهش شنوایی ناشی از صدا، لزوم توجه به طراحی و تهیه لوازم حفاظت شنوایی با کیفیت بهتر و قابلیت استفاده راحتتر و نظازت بر نحوهی استفاده از آنها توسط کارگران ضروری به نظر میرسد.
ناصر هاشمی نژاد، غلامحسین حلوانی، مجتبی مقدسی، فرزانه ذوالعلی، مهدیه شفیعی زاده بافقی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: به منظور حفظ و صیانت نیروی انسانی نیاز است که سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست که متکی بر اصل "پیشگیری قبل از وقوع" می باشد، در پروژهها اعمال شود. هدف از این تحقیق بررسی مغایرتهای ایمنی و تعیین ارتباط ریسک ارزیابی شده با شاخصهای حادثه میباشد. روش بررسی: در یک پژوهش توصیفی-تحلیلی، بر روی ۳۰ شغل در پروژه ساخت کارخانه آگلومراسیون، پس از دستهبندی خطرات مشاغل در لیست مقدماتی خطر (PHL: Preliminary Hazard List)، شدت و احتمال ریسک تعیین و کد ارزیابی ریسک اولیه محاسبه شد. ریسکهای قابل قبول از لیست مقدماتی خطر حذف و مابقی برای اقدامات اصلاحی وارد فرم PHA (Preliminary Hazard Analysis) گردید و سپس کد ارزیابی ریسک ثانویه تعیین شد. همچنین شاخصهای عملکرد ایمنی سالیانه در این مشاغل محاسبه و در نهایت آنالیز آماری صورت گرفت. یافتهها: در میان مشاغل مختلف، بالاترین ضریب تکرار حادثه و بیشترین میزان ریسک مربوط به شغل جوشکاری و بیشترین روز از دست رفته کاری مربوط به شغل نصاب اسکلت فلزی بود. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معکوس و کاملاً معناداری بین کدهای ارزیابی ریسک اولیه و شاخصهای عملکرد ایمنی نشان داد. همچنین معادله رگرسیون خطی مشخص کرد که به ازای یک واحد افزایش ارزیابی ریسک اولیه، میزان ضرایب تکرار حادثه، شدت حادثه و شاخص تکرار- شدت به ترتیب ۹/۱۴، ۳۷/۱۱۰ و ۲۴/۱ کاهش مییابد. نتیجهگیری: با توجه به نرخ بالای بروز حوادث و وجود ریسکهای غیر قابل قبول در این پروژه به نظر میرسد لازم است که هرچه سریعتر نسبت به بررسی دقیق مغایرتهای ایمنی و رفع آن اقدام گردد.
امیرحسین خوش اخلاق، غلامحسین حلوانی، امیرهوشنگ مهرپرور، فریدون لعل،
دوره ۵، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: روش چه میشود اگر؟ ابزاری نظام یافته و سیستماتیک بر پایه کار تیمی است که قادر است انحرافات مربوط به فرایند کاری، عملکردهای انسانی و نقصهای تجهیزاتی را به شیوه بارش افکار شناسایی و ارزیابی کند. به دلیل اینکه استان یزد از حیث داشتن واحدهای تولید کاشی و سرامیک در کشور رتبه اول را داراست، لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان اثربخشی اقدامات کنترلی در کاهش سطح ریسک خطرات ناشی از کار در یکی از صنایع سرامیک انجام پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه قبل و بعد (نیمه تجربی) است که از بین کارخانههای سرامیکسازی استان یزد یکی از کارخانهها به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از ارزیابی اولیه توسط تیم کارشناسی، راهکارهای اصلاحی اجرا و RAC۲ به دست آمد. برای آنالیز دادهها از نرمافزارSPSS نسخه ۱۶ استفاده گردید.
یافتهها: تعداد ۱۰۷ خطر در کل بخشها شناسایی گردید، کمترین و بیشترین خطرات شناسایی شده به ترتیب مربوط به واحد نگهبانی و واحد تعمیرات و نگهداری بود. تعداد ریسکهای قابل قبول قبل و بعد از مداخلات به ترتیب از۷ به ۹۰، پایینترین حد قابل قبول ۸۵ به ۱۷ و غیر قابل قبول ۱۵ به ۰ رسید.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که اقدامات مهندسی- مدیریتی توأم با هم، نسبت به هر یک از این اقدامات به تنهایی، تأثیرپذیری بیشتری نسبت به کاهش عدد ریسک داشته است. با استفاده از این روش، میتوان میزان خطر محیطهای مخاطرهآمیز را کاهش داد یا کنترل کرد و همچنین این ابزار مدیریت ریسک مناسب، برای کلیه صنایع مشابه میباشد.
غلامحسین حلوانی، ابوالفضل برخورداری، فریدون لعل، امیرحسین خوش اخلاق، حمیده میهن پور،
دوره ۶، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: با توجه به توسعه نیروگاهها در کشور و شناسایی پتانسیل خطرات محتمل در پروسههای کاری این صنعت، این مطالعه با تجزیه و تحلیل تغییر قبل و بعد از پیادهسازی سیستمهای مدیریت یکپارچه در نظر دارد که پیامدهای ناشی از خطرات را با این متد سیستماتیک کنترل نماید.
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع قبل و بعد است که طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ در نیروگاه سیکل ترکیبی یزد صورت گرفته است. متغیرهای مورد بررسی ساعت کاری، روز از دست رفته کاری، ضریب تکرار حادثه، ضریب شدت حادثه، ضریب تکرار- شدت حادثه، ضریب T ایمن و ضرایب نرخ رویداد و نرخ تکرار میباشد.
یافتهها: در بین مشاغل مختلف بیشترین تعداد حادثه مربوط به کارگران و کمترین تعداد نیز مربوط به مهندسین و کارشناسان بود. بیشترین میزان شاخصهای تکرار، تکرار- شدت و ضرایب نرخ رویداد و نرخ تکرار مربوط به سال ۱۳۸۳ (سال قبل از پیاده سازی سیستمهای مدیریت یکپارچه) و بیشترین میزان شاخص شدت حادثه نیز مربوط به سال ۱۳۸۷ بود. در ضمن کمترین مقدار کلیه شاخصها متعلق به سال ۱۳۹۰ بود. مطابق ضریب T ایمن تا سال ۱۳۸۸ تغییرات معنادار نبوده است و در سالهای ۱۳۹۰- ۱۳۸۹ وضعیت بهبود یافته و معنادار شده است (۳- SAFE T SCORE<).
نتیجهگیری: نتایج نشان داده است که اجرای برنامههای ایمنی بر کاهش شاخصهای حادثه تاثیر مثبت دارد و استفاده از ضرایب، روند تغییرات را مطلوبتر از کنترل چارت نشان خواهد داد.
امیرحسین خوش اخلاق، غلامحسین حلوانی، فریدون لعل، حمیده میهن پور، محمدرضا مرادی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: در چند دهه اخیر موضوع استرس و عواقب منفی آن از قبیل خشونت در محل کار، افزایش سوانح و تصادفات در محل کار، غیبت و فرسودگی شغلی، تأثیرات زیانباری بر سطح بهره وری و اقتصاد داشته است. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان استرس شغلی کارگران صنعت گندله سازی و عوامل مؤثر بر آن انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی انجام شد. از بین کارگران کارخانه گندله سازی تعداد ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه(به روش تصادفی) انتخاب شدند و براساس شیفت کاری، آنها را به دوگروه نوبت کار و غیرنوبتکار تقسیم نموده و برای برآورد میزان استرس شغلی، ۱۲۰پرسشنامه استاندارد شغلی با قابلیت اعتماد۹۲ %تکمیل گردید و داده های آماری توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافتهها: ۳/۸۸% شاغلین دارای استرس شدید بودند. استرس شدید در افراد نوبت کار، دارای سن و سابقه کار پایین (در دو گروه نوبت کار و غیر نوبت کار)، به ترتیب ۹۰%، ۲/۹۶% و ۷/۹۴% مشاهده شد. ۶/۹۲% افراد سیگاری نیز دارای استرس شدید بودند. بین شدت استرس شغلی و میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و مشکلات خواب ارتباط معناداری مشاهده نشد (p>۰/۰۵).
نتیجهگیری: مطابق نتایج مطالعه حاضر، نوبت کاری، سیگاری بودن، سن و سابقهکار پایین از عوامل بوجود آورنده و تشدید کننده استرس شغلی بودند بنابراین پیشنهاد می شود در گزینش و معاینات ادواری کارگران با این خصوصیات برای کارهای استرس زا توجه شود و همچنین در شناخت منابع استرس زا در کاهش عوامل ایجاد کننده آن بصورت سیستماتیک و الویت بندی اقدام شود.
فریدون لعل، ابوالفضل برخورداری، امیرحسین خوش اخلاق، غلامحسین حلوانی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: با توجه به رشد روزافزون صنایع و فناوری و به تبع آن افزایش میزان حوادث و بیماریهای شغلی، این مطالعه در نظر دارد با تجزیه و تحلیل حوادث در نیروگاه سیکل ترکیبی یزد، زمینه را جهت ارائه اقدامات کنترلی و ارزیابی ریسک مهیا نماید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است که روند حوادث شغلی را مورد بررسی قرار میدهد. در این پژوهش اطلاعات از طریق چک لیست و مصاحبه با حادثهدیدگان جمعآوری شد و بر اساس اطلاعات استخراج شده، شاخصهای حادثه محاسبه شد. سپس دادهها با استفاده از نرمافزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: از مجموع ۱۱۸۹ کارگر در طی یک دوره ۸ ساله، ۲۸۷ مورد حادثه شغلی به ثبت رسیده بود. نتایج نشان داد که بین سن، سابقه کاری و وضعیت تاهل ارتباط معنیدار وجود دارد. بیشترین نوع حادثه و علت آن به ترتیب تروما و اعمال ناایمن بود. بیشتر حوادث در فصل زمستان، در ابتدای شیفت روز و در واحد تعمیرات و نگهداری رخ داده و شاخصهای حادثه بویژه شاخص تکرار، روندی کاملاً نزولی داشت. در این مطالعه، بیشترین و کمترین مقدار شاخص تکرار-شدت حادثه به ترتیب در سال ۱۳۸۳، ۷۴/۱ و در سال ۱۳۹۰، ۵۶/۰ بدست آمد. همچنین نتایج نشان داد، سطح تحصیلات بر شاخص تکرار، و میزان درآمد ماهیانه بر شاخصهای تکرار و شدت-تکرار، اثر محافظتی داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه امروزه به منظور اولویت بندی خطرات و اقدامات اصلاحی، از نتایج تکنیکها و ارزیابیهای ریسک استفاده میگردد، نتایج مربوط به حوادث نیز میتواند در بانک اطلاعاتی جامع و در جهت کمیکردن ارزیابیهای ریسک استفادههای با ارزشی از آن حاصل گردد.
محمد رضا منظم اسماعیل پور، علیرضا فلاح، فریدون لعل، ولی سرسنگی، روح اله فلاح مدواری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
مقدمه: آخرین راه جهت کنترل صدا استفاده از وسایل حفاظت شنوایی می باشد که یکی از پارامترهای مهم در برنامه حفاظت شنوایی، میزان مدت زمان استفاده از گوشی توسط کارگران می باشد. که در صنایع به این موضوع اهمیتی داده نمی شود. لذا هدف مطالعه بررسی میزان اثر بخشی سناریوی آموزشی به دو شیوه تئوری وعملی در افزایش مدت زمان استفاده کارگران از وسایل حفاظت شنوایی می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخله ای، با توجه به نتایج بدست آمده از مرحله اولیه تکمیل پرسشنامه، آموزش در گروه مداخله (۵۰ نفر) به صورت ۵ جلسه آموزشی (تئوری– عملی)، هر یک به مدت ۳۰- ۴۵ دقیقه داده شده است و کارگران گروه کنترل (۵۰ نفر) در این مطالعه هیچ آموزشی دریافت نکرده اند. و مدت زمان استفاده از گوشی به صورت قبل ازمداخله و ۳ ماه بعداز مداخله در دو گروه مداخله و کنترل ثبت گردید و مقایسه شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که در گروه مداخله تعداد کارگرانی که قبل از مداخله به صورت تمام وقت از گوشی استفاده می کردند ۱ نفر(۲%) و بعد از مداخله ۳۳ نفر (۶۶%) بود و همچنین مدت زمان استفاده از گوشی در گروه مداخله نسبت به قبل از مداخله آموزشی افزایش یافته است که از نظر آماری معنادار است(P_value=<۰/۰۰۱). و در گروه کنترل تغییری نکرده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت که سناریوی آموزش ترکیبی در افزایش مدت زمان استفاده از گوشی با موفقیت همراه بوده و می تواند در سایر مداخلات بهداشتی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
محمد رضا منظم اسماعیل پور، علیرضا فلاح مدواری، فریدون لعل، ولی سرسنگی، روح اله فلاح مدواری،
دوره ۹، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
مقدمه: کاهش شنوایی ناشی از صدا، کاملا قابل پیشگیری است و یکی از اقدامات کنترلی، استفاده از گوشی حفاظتی می باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین عوامل موثر بر ابتلا به کاهش شنوایی شغلی کارگران و همچنین عوامل موثر بر استفاده از تجهیزات حفاظت شنوایی توسط کارگران مواجهه با صدای غیر مجاز می باشد.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی مقطعی بر روی ۱۰۰ نفر از کارگرانی که با صدای غیر مجاز مواجهه بودند طی نمونه گیری انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل یک پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و سازه های مدل بزنف بود که روایی و پایایی آن در این مطالعه مورد تأیید قرار گرفت. همچنین ادیومتری برای هریک از کارکنان انجام و ثبت گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ انجام شد.
یافته ها: طبق یافته های این مطالعه، متغیر سن و سابقه شغلی با تغییر آستانه شنوایی افراد ارتباط معناداری دارد(۰۵/۰>p). و بین آستانه شنوایی با تاهل و سطح تحصیلات پرسنل رابطه معنیداری وجود ندارد (۰۵/۰<p). همچنین بین آموزش افراد و مدت زمان استفاده از گوشی ارتباط معناداری وجود دارد(۰۵/۰>p). و بین مدت زمان استفاده از گوشی با تاهل، سطح تحصیلات، سابقه شغلی و سن افراد رابطه معنیداری وجود ندارد (۰۵/۰<p).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که آموزش مدل بزنف و میزان مدت زمان استفاده از گوشی کارگران با یکدیگر مرتبط هستند بنابراین بایستی در برنامه های حفاظت شنوایی مورد توجه قرار گیرد.
روح اله فلاح مدواری، فریدون لعل، فائزه عباسی، کامران نجفی، غلامحسین حلوانی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: امروزه سازمانها برای دست یافتن به استانداردهای جهانی در رابطه با محیط و کارکنان، نیاز به یک سیستم مدیریت یکپارچه (IMS) دارند و یکی از اهداف مهم سیستم مدیریت یکپارچه، حذف و یا کاهش حوادث به سطح قابل قبول سازمان میباشد. لذا در این مطالعه تلاش میشود تا میزان کارایی استقرار این سیستم را بر شاخصهای پایش عملکرد ایمنی بسنجیم.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی میباشد که طی سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ (سالهای قبل از پیاده سازی سیستم مدیریت یکپارچه) و سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ (سالهایی که سیستم مدیریت یکپارچه پیاده سازی شده است) در کلیه واحدهای یکی از کارخانجات کاشی انجام گرفته است. در این مطالعه ابتدا تمامی اطلاعات مربوط به حوادث این صنعت گردآوری گردید. سپس متغیرهای ضریب تکرار حادثه (AFR)، ضریب شدت حادثه (ASR)، ضریب تکرار- شدت حادثه (FSI) و ضریب T ایمن (Safe-T-Score) محاسبه و تحلیل گردیدند.
یافتهها: ضریب تکرار حادثه، ضریب شدت حادثه و ضریب تکرار- شدت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ کاهش یافتهاند. ضریب T ایمن نیز نشان میدهد که در سال ۹۰ (ابتدای پیاده سازی سیستم مدیریت یکپارچه) و ۹۱ به طور معناداری تعداد حوادث نسبت به سالهای پیشین کاهش یافته است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد با پیادهسازی سیستم مدیریت یکپارچه میتوان شاخصهای ایمنی و در راستای آن سطح ایمنی کارخانه را افرایش داد.
علی آلبوغبیش، ابوالفضل کمیلی، امیر مسعود انصاری، فریدون لعل،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: باتوجه به رشد روزافزون صنایع و تکنولوژی و بهتبع آن افزایش میزان حوادث و آسیبهای شغلی، این مطالعه باهدف بررسی و تحلیل اپیدمیولوژیک حوادث یک صنعت فولاد در ایران انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی، تحلیلی است که بهمنظور بررسی حوادث ناشی از کار یک کارخانه فولادسازی در یک دوره ۷ساله در سالهای ۱۴۰۱-۱۳۹۵ در ایران انجام شد. در این پژوهش اطلاعات از طریق مستندات و مصاحبه با حادثهدیدگان یا شاهدان حادثه جمعآوری گردید. سپس تحلیل دادهها بر حسب اطلاعات دموگرافیک حادثهدیدگان (سن، سابقه کاری و ...)، نوع و علت حادثه با نرمافزار SPSSنسخه ۲۲ انجام شد. همچنین سطح آموزش حادثهدیدگان، شیفت کاری و زمان وقوع حوادث نیز مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد از مجموع ۷۲۵۱ کارگر در طی دوره ۷ ساله، ۱۳۰حادثه ثبت گردیده است. نتایج نشان داد کمترین میزان حوادث در افراد با سابقه کاری بالا رخ داده است. بین روزهای کاری از دست رفته و اعمال و شرایط ناایمن رابطه معناداری بهدست آمد (۰۰۱/۰ P<) ، شرایط ناایمن تاثیر بیشتری بر روزهای کاری از دست رفته در حوادث داشته است. همچنین بیشترین آسیب وارده به افراد ناشی از برخورد اشیا بوده است. از نظر زمانی وقوع حادثه بیشترین حوادث ثبت شده در فصل پاییز و در شیفت صبح بوده است.
نتیجهگیری: در این مطالعه بیشترین تعداد حادثه در افراد با سابقه کاری کمتر از ۵ سال و دارای سابقه دریافت آموزشهای ایمنی رخ داده است. علل اصلی حادثه اعمال ناایمن و ترکیب آن با شرایط ناایمن بود. بنابراین اطلاعرسانی و آموزش اصولی و مستمر کارگران منطبق با شرایط پویای محیط و بازرسیهای منظم میتوانند باعث بهبود شرایط و کاهش اعمال ناایمن در این صنعت گردد.
مینا شریفی پور، کتایون ورشوساز، ندا اورک، محبوبه چراغی، فریدون لعل،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: صنایع فرآیندی همواره با ریسک حوادث فاجعهباری از قبیل آتشسوزی و انفجار همراه بوده است. لذا چارچوبی تلفیقی برای شناسایی، تحلیل و طبقهبندی ریسکهای آتشسوزی و انفجار با استفاده از فهرست و تحلیل مقدماتی خطر (PHL & PHA) به همراه استاندارد MIL-STD-۸۸۲E ارائه شد.
روش بررسی: ابتدا تیم تحلیل تشکیل و توصیف سیستم انجام شد. سپس یک حادثه آتشسوزی واقعی در واحد HDPE پتروشیمی بهعنوان مطالعه موردی انتخاب و با دادههای عملیاتی، مصاحبه با کارشناسان و مستندات فنی علل ریشهای شناسایی گردید. با بهرهگیری از جداول شدت و احتمال تکنیکهای PHL و PHA و ماتریس ریسک MIL-STD-۸۸۲E، سطح ریسک برای هر سناریو تعیین و پیشنهادات اصلاحی ارائه شد.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد ۸ وضعیت مخاطرهآمیز میتواند ریسک انفجار و آتشسوزی را در پی داشته باشد. انفجار راکتورها و حریق سانتریفیوژ در اولین سطح کنترلی مطالعه با درصد ۲۵ قرار گرفت که میتواند ناشی از نقص فنی در کنترل ولوها TICI۴باشد که دارای سطح ریسک ۱ D بود و مطابق با ماتریس سطح جدی به خود اختصاص داد. آمادهسازی لیست PSVها و چک دوره¬ای آن¬ها میتواند سطح ریسک را تا حد قابل قبولی کاهش دهد. همچنین پیامدهای احتمالی غالباً ناشی از ضعف در ایزولهسازی، نقص در مجوزهای کار و سهلانگاریهای انسانی هستند.
نتیجهگیری: اقدامات کنترلی و پیشگیرانه متناسب با سطح ریسک ارائه شد. یافتهها نشان میدهد ترکیب PHA و PHL با چارچوب طبقهبندی ریسک استاندارد میتواند به بهبود تصمیمگیریهای ایمنی و کاهش خطرات در صنایع پر ریسک کمک کند.