جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای مستغاثی

دکتر سید جلیل میرمحمدی، دکتر امیر هوشنگ مهرپرور، دکتر زهره کمالی، دکتر مهرداد مستغاثی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده مقدمه: نوبت کاری و به خصوص نوبت‌کاری شبانه باعث اختلال در ریتم طبیعی بدن بالاخص ریتم خواب و بیداری فرد می‌شود. پرستاران به عنوان کارکنان مراقبت‌های بهداشتی (HCW) برای فراهم نمودن نیازهای بیماران مجبور به انجام کار در تمام ساعات شبانه روز هستند. نوبت کاری علاوه بر تاثیر در زندگی خصوصی باعث کاهش هوشیاری و بهره‌وری در شغل نیز می‌شود که می‌تواند زندگی سایر انسانها که به عنوان بیمار تحت خدمت اینگونه پرستاران هستند را به خطر اندازد. روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی انجام شد، پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید‌صدوقی یزد به دو گروه شاهد (ثابت صبح) و مورد ( نوبت کار) تقسیم شدند. این دو گروه از لحاظ سن و سابقه کاری با هم همسان شدند. هر دو گروه از بخشهای مختلف بیمارستان انتخاب شدند. دو پرسشنامه تهیه شد، یکی پرسشنامه اطلاعات عمومی و دیگری پرسشنامه استاندارد Epworth (ESS) برای خواب آلودگی. پرسشنامه‌ها توسط خود پرستاران و با نظارت مجری طرح تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده ازنرم افزار (SPSS (ver. ۱۷ و براساس آزمونهای کای دو و مجذور تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: ۵۵ نمونه در هر گروه انتخاب و بررسی شدند. میانگین نمره ESS در افراد گروه مورد و شاهد به ترتیب ۰۷/۸ و ۸۰/۶ و اختلاف بین این دو معنادار بود. در گروه مورد ۱/۲۹% و در گروه شاهد ۵/۱۴% خواب آلودگی مشاهده شد که اختلاف بین آنها از نظر آماری معنا‌دار نبود. بحث و نتیجه گیری: در مجموع در پرستاران مطالعه شده فراوانی خواب آلودگی قابل توجه نبود و با وجود بالاتر بودن این فراوانی در گروه شاهد، اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنادار نبود.
دکتر امیر هوشنگ مهرپرور، مهندس سمیرا رنجبر، دکتر مهرداد مستغاثی، مهندس مریم صالحی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده مقدمه: امروزه در بسیاری از کشورها پیشگیری از اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار به صورت یک ضرورت و اولویت ملی در آمده است. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی اختلالات اسکلتی – عضلانی درصنعت تولید مواد غذایی انجام شده است. روش بررسی:در این پژوهش مقطعی، ۱۰ گروه مختلف شغلی کارخانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در هر واحد، ۵۰ درصد نیروی کار شاغل که حداقل یکسال سابقه کار داشتند به طور تصادفی انتخاب و به مطالعه راه یافتند و در مجموع، تعداد ۹۲ نفربررسی شدند. به منظور تعیین میزان شیوع علایم اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندام‌های گوناگون بدن کارگران از پرسشنامه نوردیک و به منظور ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی – عضلانی از روشQuick Exposure Check استفاده شد و برای این منظور در هر ایستگاه کاری از کارگر فیلم گرفته شد. یافته‌ها:میانگین سن کارگران مورد مطالعه ۵۰/۸ ± ۳۶/۳۶ سال و محدوده آن ۵۵-۲۳ سال بود. میانگین سابقه کار کارگران مورد مطالعه ۱۷/۱۱ سال بود که کمترین سابقه کار ۱ سال و بیشترین سابقه کار ۳۰ سال بود. براساس نتایج به دست آمده از پرسشنامه نوردیک، ۷/۲۱% افراد مورد مطالعه در طی ۱۲ ماه گذشته حداقل در یکی از نواحی چهارگانه(گردن، شانه، کمر و دست) دستگاه اسکلتی‌ ـ عضلانی دچار درد و ناراحتی بوده‌اند. نتایج نشان داد که بین اختلالات اسلکتی ـ عضلانی کمر درد و درد شانه با سابقه کار کارکنان ارتباط معنی داری وجود دارد(۰۱/۰=P). بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در نواحی کمر و دست از بیشترین شیوع برخوردار است. اختلالات اسکلتی - عضلانی،QEC ، صنعت تولید مواد غذایی، پرسشنامه نوردیک
دکتر مهرداد مستغاثی، مهندس زینب سلیمی، مهندس مریم جواهری، مهندس ، سیده فاطمه حسینی‌نژاد، مهندس مریم صالحی، دکتر محمد حسین داوری، دکتر امیرهوشنگ مهرپرور،
دوره ۳، شماره ۳ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده مقدمه:اختلالات اسکلتی–عضلانی شغلی در اثر مواجهه درازمدت با عوامل ارگونومیک به تدریج و در یکفرایندطولانیایجاد می‌شود. اینبیماری‌هامهم‌ترین عامل روزهای از دست رفته کاری و هزینه‌هایپزشکی در محیطکارمی‌باشند. در این مطالعه عوامل خطر ارگونومیک و فراوانی اختلالات اسکلتی– عضلانی در کارگران شاغل در یک کارخانه تولید ماشین‌آلات کشاورزی بررسی شد. روش بررسی:در این مطالعه مقطعی ۷۰ نفر از کارگران کارخانه وارد مطالعه شدند. اختلالات اسکلتی– عضلانی با استفاده از پرسشنامه نوردیک جمع‌آوریشدوهمچنین از روش ارزیابیQEC و RULA جهت بررسیوضعیت‌هایارگونومیکیکارگران استفاده شد. در نهایت داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ۱۷مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: براساس نتایج فراوانیکلیاختلالاتاسکلتیعضلانی در کارگران ۳/۴۰% ومیزان ابتلا به دردهایکمر ۸/۱۲%، زانو ۷/۸%، دست ۸/۷%، گردن ۶% و شانه ۵% بود. در ارزیابیRULAواحدهایجوشکاریو رنگ امتیاز ۷ و واحد انبار و مونتاژ امتیاز ۶ را کسبکردندکه به ترتیب در سطوح اقدامات اصلاحی۳ و ۴ قرار دارند.نتایجبه دست آمده از ارزیابیQEC نشان دادکه ۳/۲۱% امتیاز ۷۰-۵۱ و ۲/۸% امتیازبیش از ۷۰ داشتند کهنشان دهنده نیاز به اقدام ارگونومیک اصلاحی است. نتیجه‌گیری: درصد قابل توجهی از کارگران این کارخانه در محیطی غیر ایمن از نظر ارگونومیک کار می‌کنند و فراوانی اختلالات اسکلتی– عضلانی در آنها بالاست که نیاز به اقدام ارگونومیک مناسب دارد.
مهرداد مستغاثی، محمدحسین داوری، فهیمه ملایی، مریم صالحی، امیرهوشنگ مهرپرور،
دوره ۳، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۰ )
چکیده

  مقدمه: از جمله بیماری‌های شغلی ناشی از عوامل ارگونومیک، اختلالات اسکلتی‌ـ عضلانی می‌باشند، این مطالعه با هدف تعیین فراوانی اختلالات اسکلتی‌ـ عضلانی در یک صنعت تولید قطعات خودرو انجام شده است.

  روش بررسی: این مطالعه بر روی ۹۴ نفر از کارگران یک کارخانه تولید قطعات خودرو صورت گرفت. روش نمونه‌گیری به صورت سرشماری بود. در این مطالعه از پرسشنامه نوردیک جهت بررسی ناراحتی‌های اسکلتی‌ـ عضلانی و از روش RULA جهت ارزیابی وضعیت‌های بدنی استفاده شد. داده‌ها پس از جمع‌آوری توسط نرم‌افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

  یافته‌ها: میانگین سن کارگران مورد مطالعه ۴۴/۳۰ سال و محدوده سنی آنها بین ۲۰ تا ۵۶ سال و بیشترین فراوانی مربوط به گروه سنی ۲۹-۲۰ سال (۱/۵۲%) بود. همچنین میانگین سابقه کار افراد ۲/۵ سال بود. بر اساس نتایج به دست آمده از پرسشنامه نوردیک، ۲/۷۰% افراد مورد مطالعه در طی ۱۲ ماه گذشته حداقل در یکی از نواحی دستگاه اسکلتی‌ـ عضلانی دچار درد و ناراحتی بوده‌اند. بر اساس ارزیابی RULA ۹/۵۰% از وضعیت‌های ارزیابی شده دارای امتیاز نهایی ۷ بودند که در سطح اولویت اقدام اصلاحی چهار قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سن و سابقه کار با اختلالات اسکلتی‌ـ عضلانی ارتباط معنی‌داری وجود داشت.

  نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اختلالات اسکلتی‌ـ عضلانی در نواحی کمر از بیشترین فراوانی برخوردار است. با توجه به اینکه در بین وضعیت‌های ارزیابی شده سطح خطر ۴ دارای بیشترین فراوانی (۹/۵۰%) می‌باشد، انجام فوری مداخلات ارگونومیک برای نیمی از کارگران این کارخانه ضروری به نظر می‌رسد.


محمدحسین داوری، امیرهوشنگ مهرپرور، مهرداد مستغاثی، مریم بهاءلو، مهناز پورشفیعی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: نوبت‏کاری باعث به وجود آمدن عوارض بسیاری بر سلامت می‌شود که مهم‌ترین علت ایجاد این عوارض اختلال در ریتم سیرکادین می‌باشد. نوع الگوی نوبت‏کاری از نظر رو به جلو یا عقب بودن آن و یا طول هر دوره نوبت‏کاری بر شدت این عوارض موثر می‌باشند. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه عوارض دو الگوی نوبت‏کاری در صنعت کاشی بر سلامتی می‌باشد. روش بررسی: این مطالعه مقطعی در زمستان ۱۳۹۰ بر روی ۲۰۳ کارگر نوبت‏کار شاغل در دو کارخانه کاشی استان یزد با الگوهای متفاوت نوبت‏کاری، گروه یک با الگوی رو به جلو و کوتاه مدت (۲صبح۲عصر۲شب) و گروه دو با الگوی رو به عقب و طولانی مدت (۶شب۶عصر۶صبح)، انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه حاوی اطلاعات کاری و پزشکی کارگران شامل معاینه فیزیکی و انجام آزمایشات بیوشیمیایی بود. یافته‌ها: شیوع علائم قلبی و فشار خون بالا در گروه یک به طور معناداری پایین‌تر از گروه دو بود. اختلاف در مصرف سیگار، وجود چاقی و شیوع قند خون ناشتای بالا در دو گروه، از نظر آماری معنادار نبودند. علائم در‌گیری دستگاه گوارش در دو گروه نشان‌دهنده وجود اختلاف معنادار در شیوع سوءهاضمه، نفخ شکم، سوزش سردل و یبوست می‌باشد. درد مفاصل و گرفتگی عضلانی نیز در گروه یک به طور معناداری کمتر از گروه دو بود. نتیجه‌گیری:با توجه به شیوع بیشتر علائم بیماری‌های قلبی، اسکلتی- عضلانی و گوارشی در گروه دارای نوبت‌کاری رو به عقب نسبت به گروه رو به جلو، این گروه بیشتر در معرض ابتلا به این دسته از بیماری‌ها هستند.


دکتر امیرهوشنگ مهرپرور، دکتر مهرداد مستغاثی، دکتر محمدحسین داوری ، دکتر مریم بهاءلو، دکتر سیدحسام هاشمی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۲ )
چکیده


لیلی بریم نژاد، مرجان مردانی حموله، نعیمه سیدفاطمی، مهرداد مستغاثی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: مهارت قاطعیت به پرستاران در جهت عملکرد بهتر آنان یاری می‌رساند. از طرفی، خطاهای کاری از امور اجتناب‌ناپذیر در حرفه پرستاری است. هدف این مطالعه تعیین ارتباط قاطعیت پرستاران با گزارش دادن خطاهای کاری آنان می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و مقطعی ۱۵۳ نفر از پرستاران بیمارستان فاطمه‌الزهرا نجف آباد به روش سرشماری مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه‌های قاطعیت گمبریل و ریچی و خطاهای کاری بودند. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش ۱۶ و با بهره‌گیری از آزمون‌های آماری کای دو و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته‌ها: اکثریت پرستاران (۴/۷۸%) دارای قاطعیت در سطح متوسط بودند و اکثریت آنان (۲/۵۸%) با گزارش دادن خطاهای کاری در سطح متوسط موافق بوده‌اند. مطابق آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین قاطعیت پرستاران و گزارش دادن خطاهای کاری آنان همبستگی مستقیم وجود داشت (۰۳۵/۰=r) ولی این همبستگی از نظر آماری معنادار نبود(۵۸/۰=P). نتیجه‌گیری: پرستاران با قاطعیت بالاتر، خطاهای کاری خود را زیادتر گزارش می‌دادند. با توجه به این که از بین بردن خطاهای کاری صدرصد امکان پذیر نمی‌باشد، تلاش برای گزارش دادن آنها با تکیه بر ارتقای سطح قاطعیت پرستاران پیشنهاد می‌گردد.
محمدجواد زارع سخویدی، حمیده میهن پور، حسین فلاح زاده، مهرداد مستغاثی، غلامحسین حلوانی، فاطمه سموری،
دوره ۵، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: قضاوت خبره و مدل‌های مواجهه به طور گسترده‌ای جهت برآورد مواجهه تنفسی در محیط‌های شغلی به کار می‌روند. با این حال هنوز نمی‌توان آنها را جایگزین روش‌های معمول نمونه‌برداری دانست. هدف این مطالعه کاربرد آنالیز بیز از طریق تلفیق نتایج دو مدل SSA (Structured Subjective Assessment Method) و MEASE (Material Estimated and Assessment of Substance Exposure) با داده‌های نمونه‌برداری و بررسی نقاط ضعف و قوت هر کدام از راهکارها می‌باشد. روش بررسی: این مطالعه به صورت تحلیلی‌– مقطعی بر روی وظیفه توزین و بسته‌بندی مواد اولیه در یک صنعت معدنی انجام گرفت. جهت تعیین غلظت آلاینده‌های هوا، نمونه‌برداری از هوا صورت پذیرفت و با روش وزن سنجی تعیین مقدار شد. سه کارشناس غلظت آلاینده را بر اساس مدل‌های SSA و MEASE ارزیابی نمودند. آنالیز‌های آماری توصیفی و بیزی داده‌ها انجام پذیرفت. یافته‌ها: هر سه روش میزان مواجهه را بیشتر از حد مجاز ارزیابی نمودند ومیانگین غلظت در آنها تفاوت معنی‌داری نداشت (۴۳۵/۰p=). هرچندروش SSA از پراکندگی بالاتری (۷۴%‌RSD=) نسبت به روش نمونه‌برداری (۵۳%‌RSD=) برخوردار بود و تفاوتی بین پراکندگی در دو روش نمونه‌برداری و MEASE وجود نداشت، استفاده از SSA به عنوان توزیع پیشین ارزیابی محتاطانه‌تری را نسبت به MEASE ارائه داد (گروه کنترل ۴‌: برابر ۷۴/۰ در برابر ۵۴/۰). نتیجه‌گیری: استفاده از مدل SSA می‌تواند به عنوان جایگزینی در تعیین توزیع پیشین احتمال در آنالیز بیزی داده‌ها در بهداشت حرفه‌ای مورد استفاده قرار گیرد. مدل MEASE در مقایسه با SSA برای برآورد مواجهه استنشاقی از کارآیی کمتری برخوردار بوده و نیازمند مطالعات اعتبار سنجی بیشتری می‌باشد.
علی فیروزی چاهک، محمدجواد زارع سخویدی، امیرهوشنگ مهرپرور، مهرداد مستغاثی، جواد بیابانی اردکانی، حمیده نیک نظر، پریسا آزاد،
دوره ۶، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: استفاده از بیومارکرهای هوای بازدمی طی سال‌های اخیر برای بررسی مواجهه و بیماری در سم‌شناسی شغلی و پزشکی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، سیستمی ساده جهت جمع‌آوری کاندنس هوای بازدمی تهیه شده و نمونه‌گیری و آنالیز مقدار مالون دی آلدهید با آن مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: طرح اولیه نمونه‌بردار بر اساس سیستم مبتنی بر چگالش با استفاده از آب انتخاب گردید. تاثیر طول نمونه‌بردار، زمان و دما در جمع‌آوری کندانس مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‌ها از دو گروه سیگاری و غیر‌‌سیگاری برای تعیین مقدار مالون دی آلدهید با استفاده از کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها: در این مطالعه برای ساخت دستگاه نمونه‌برداری از هوای بازدمی از بین مبردهای با طول ۱۵، ۲۵ و ۴۰ سانتی‌متر و دمای صفر و ۵ درجه سانتی‌گراد، مبرد با طول ۲۵ سانتی‌متر و دمای صفر درجه به دلیل بازدهی بالاتر به منظور جمع‌آوری کاندنس هوای بازدمی انتخاب گردید. در این مطالعه میزان مالون دی آلدهید هوای بازدمی افراد سیگاری به طور معناداری بالاتر از افراد سالم بود‌(۰۵/۰>P). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه، ساخت ابزار نمونه‌برداری هوای بازدمی با یک تکنولوژی نه چندان پیچیده با کارایی مناسب می‌باشد. این مطالعه همچنین افزایش مقدار مالون دی آلدهید را به عنوان معیار پراکسیداسیون لپیدی در افراد سیگاری نشان می‌دهد.
سید جلیل میرمحمدی، امیرهوشنگ مهرپرور، سعیده حاجی حسینی، مجاهده سلمانی، مهرداد مستغاثی، ابوالفضل ملاصادقی، زیبا لوک زاده،
دوره ۶، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: سرب به عنوان یکی از خطرناک‌ترین مواجهات شغلی شناخته شده است که باعث ایجاد عارضه‌های حاد و مزمن در ارگان‌های اصلی بدن انسان می‌شود؛ مثل ایجاد عارضه در سیستم عصبی مرکزی و محیطی، خون‌ساز، گوارشی، کلیوی و قلبی و عروقی، همچنین اندازه‌گیری سرب خون از اقدامات اساسی جهت تشخیص و درمان زودهنگام مسمومیت با سرب محسوب می‌شود. روش‌های متفاوتی برای اندازه‌گیری سرب وجود دارد که هر کدام مزایا و معایبی دارد. از این رو در این مقاله روش‌های رایج و جدید اندازه‌گیری سرب از نظر تکنیک انجام‌، دقت تشخیص، در دسترس بودن و هزینه مورد مقایسه قرار گرفته است. روش بررسی: بر اساس آخرین منابع موجود‌، روش‌های مختلف اندازه‌گیری سرب مورد ارزیابی قرار گرفت و از جنبه‌های متفاوتی مورد مقایسه قرار گرفت. یافته‌ها: بررسی‌ها نشان می‌دهد که از میان روش‌های موجود روش" طیف‌سنجی جرمی پلاسمـای جفت شده القایی" (ICP-MS)، بالاترین دقت تشخیص و در عین حال بالاترین میزان هزینه را نیز به خود اختصاص می‌دهد. پس از این روش، روش طیف‌سنجی جذب اتمی کوره گرافیتی (GFAAS) بهترین دقت تشخیص را دارد و می‌توان گفت رایج‌ترین روشی است که از آن برای تشخیص میزان سرب خون در آزمایشگاه‌ها استفاده می‌شود. روش ولتامتری نوار آنودی (ASV) نیز روش جدیدتری نسبت به دو روش قبلی است که از نظر دقت تشخیص در مرتبه پایین‌تری نسبت به آنها قرار می‌گیرد اما از نظر هزینه و سهولت استفاده بسیار بهتر از دو روش قبلی است. همچنین این روش قابلیت استفاده در محل مورد نظر را نیز دارد. نتیجه‌گیری: مقایسه روش‌های مختلف نشان می‌دهد که متخصصین طب کار می‌توانند بسته به دقت تشخیص مورد نیاز‌، هزینه و امکانات موجود، روش خاصی را برای اندازه‌گیری سرب به کار گیرند‌. به روز کردن اطلاعات در این زمینه به ارزیابی بهتر مسمومیت با سرب کمک بیشتری خواهد کرد.


فیروزه ابراهیم پور، ولی درهمی، مهرداد مستغاثی، محمدجواد زارع، رضیه سلطانی گردفرامرزی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: امروزه آلودگی هوا و مواجهات زیان‌آور شغلی و صنعتی سبب شیوع روزافزون بیماری‌های ریوی شده‌است. آزمون‌های ارزیابی عملکرد ریوی ازجمله تنفس‌سنجی(اسپیرومتری) در فرآیند تشخیص و درمان این بیماری‌ها جایگاه کلیدی دارد. با توجه به کاربرد روزافزون سیستم‏های دسته‏بندی در پیش‌بینی و تشخیص از روی نمونه‌های آموزشی، می‌توان با تکیه بر روش‌های مبتنی بر داده به تشخیص افراد بیمار و غیر‌بیمار بر اساس کارکرد ریه، دست یافت.

روش بررسی: در این مطالعه طراحی سیستم فازی برای پیش‌بینی بیماری سندرم تحدیدی و انسدادی ریه، براساس داده‌های مربوط به کارکنان چند کارخانه‌ی تولید کاشی صورت می‌گیرد. ورودی‌های این سیستم اطلاعات شغلی افراد و شرایط محیطی در محل کار و خروجی نیز نتایج آزمایشات تست عملکرد ریوی مربوط به این افراد است. نتایج خروجی بر اساس آستانه‌های مختلف به صورت گسسته شامل بیماری یا عدم بیماری بیان می‌گردند.

یافته‌‌ها: در بین روش‌های دسته‌بندی مورد استفاده، روش دسته‌بندی فازی به دلیل نسبت دادن میزان درجه تعلق نمونه‌ها در هردسته به نتایج قابل قبولی دست یافته است. مدل ایجاد شده در این مطالعه برای پیش‌بینی بیماری سندرم تحدیدی و انسدادی ریه براساس نمونه‌های تست مورد بررسی مربوط به اطلاعات کارگران سال ۱۳۹۴ به‌ترتیب به دقت ۰,۷۳ و ۰.۷۹ دست یافت.

نتیجه‌گیری: با توجه به عملکرد مناسب سیستم فازی در محیط‌های نایقین و غیرقطعی، استفاده از آنها برای مدلسازی و پیش‌بینی در مسائل پزشکی همچون تشخیص بیماریها توصیه می‌شود. دانش در سیستمهای فازی به صورت قواعد اگر-آنگاه بیان می‌شود، لذا دانش بدست آمده هم قابل فهم توسط انسان است و هم می‌تواند در صورت لزوم توسط خبره انسانی پالایش شود. 


محمدجواد زارع سخویدی، مهرداد مستغاثی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۴ )
چکیده


سعیده محمدی کاجی، محمدجواد زارع سخویدی، ابوالفضل برخورداری، مهرداد مستغاثی، فریبا زارع سخویدی، رضا قربانی، رضیه سلطانی گردفرامرزی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: مواجهه گرد و غبار در هوای تنفسی، از جمله عوامل زیان‌آور شایع محیطی در کارگاه‌ها بوده که می‌تواند تاثیرات مخربی بر سلامت داشته باشد. در این مطالعه، مواجهه کارگران با ذرات در هوای استنشاقی با شیوه‌های مرسوم و همچنین GIS مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: پژوهش به‌صورت مقطعی-تحلیلی، انجام و حجم نمونه از طریق گروه‌های مواجهه همگن(SEG) تعیین و ارزیابی مواجهه محیطی و فردی بر اساس روش‌های استاندارد و شیوه نمونه‌برداری فردی و محیطی انجام گردید. داده‌های به‌دست آمده با استفاده از نرم‌افزار  GISبرای تعیین نقشه‌های توزیع بررسی گردید.

نتایج: میانگین غلظت مواجهه با گرد و غبار برای هر فرد در گروه‌های مواجهه همسان mg/m۳ ۶۱/۸ ارزیابی شد. بالاترین سطح مواجهه فردی در اپراتور پودرساز با مقدار  mg/m۳۱۳/۲۱ و کمترین در اپراتور مفتول ریز با مقدار mg/m۳ ۹۷/۱ برآورد گردید. حداقل غلظت محیطی در سالن برش( mg/m۳۰۵/۰) و حداکثر مقدار آن در سالن پودر( mg/m۳۲۲) برآورد گردید. نتایج حاصل از ارزیابی با معیارهای AIHA در تمام روش‌ها نشان داد که سالن‌های پودر سازی، مواد سازی و بسته‌بندی بالاترین غلظت و سالن برش پایین‌ترین غلظت گرد و غبار را دارد. مقایسه با روش GIS نشان داد که در شیوه مذکور، تعداد افراد بیشتری در ناحیه خطر دسته‌بندی می‌گردند.

نتیجه‌گیری: استفاده از شیوه SEG می‌تواند در ارزیابی مواجهه تنفسی در صنایع با تعداد نفرات بالا مورد استفاده قرار گیرد.GIS  در غربالگری آلودگی هوای محیط کار از طریق ارائه مجموعه خدمات از جمله امکان گروه‌بندی به نواحی مختلف، ایجاد گزارش بر اساس نقشه نقش مهمی ایفا می‌نماید.


فاطمه سرباز عقدائی، ولی درهمی، محمدجواد زارع، مهرداد مستغاثی، رضیه سلطانی گردفرامرزی، مریم موسوی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: تشخیص بیماریهای مختلف در علم پزشکی یکی از زمینههای پرکاربرد دادهکاوی محسوب میشود که در سال‎‎های اخیر تحقیقات و مطالعات فراوانی پیرامون آن انجام شده است. در این مقاله به مساله تشخیص سرطان پروستات با استفاده از سیستم فازی پرداخته شده است. هدف، تشخیص سرطان پروستات و همچنین پیش‎‎بینی میزان احتمال ابتلا به این بیماری است.

روش بررسی: در روش پیشنهادی ابتدا بر روی مجموعه داده در دسترس، پیشپردازش انجام شده و در مرحله بعد عملیات خوشهبندی انجام میگیرد. سپس یک سیستم فازی مرتبه صفر سوگنو برای پیش‎بینی طراحی می‎شود. هر خوشه به عنوان مقدم یک قاعده فازی و خروجی هر قاعده درصد احتمال بیماری در آن خوشه در نظر گرفته می‎شود. برای هر نمونه جدید، درجه تعلق به هر خوشه محاسبه و سپس با ترکیب خروجی‎های حاصل از هر قاعده، میزان احتمال ابتلای آن نمونه به سرطان پروستات، پیشبینی می‌شود. در نهایت با در دست داشتن این احتمال و حد آستانه در نظر گرفته شده برای این احتمال، ابتلا یا عدم ابتلای نمونه موردنظر به سرطان پروستات تشخیص داده میشود.

نتایج: نتایج آزمایشات حاکی از دقت خوب سیستم ارائه شده در پیش‌بینی احتمال بیماری می‌باشد.

نتیجه‌گیری: از نتایج حاصل از این تحقیق میتوان به منظور پیشبینی احتمال ابتلای شاغلین جوان به سرطان پروستات با توجه به مشاغل مختلفی که به آنها اشتغال دارند و میزان مواجهه با عوامل خطرزا در هر یک از مشاغل استفاده کرد که در صورت بالا بودن این احتمال، به عنوان فرد در معرض خطر شناخته شده و در مواردی حتی شاید نیاز به تغییر شغل وجود داشته باشد.


محمد جواد زارع سخویدی، فاطمه کارگر شورکی، مریم فیض عارفی، مهرداد مستغاثی، فریبا زارع سخویدی، رضیه سلطانی گردفرامرزی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: عفونت شغلی با عوامل بیماریزای خونی منتقله از خون، یکی از مهم‌ترین مشکلات بهداشتی در جهان است و این در حالی است که بسیاری از کارکنان بهداشتی، آسیب سرسوزن را با اهمیت ندانسته و پیگیری نمی‌نمایند. هدف از این مطالعه بررسی شیوع جراحت با سوزن و اشیاء برنده در نیروهای خدماتی بیمارستان‌های آموزشی شهر یزد در سال ۱۳۹۲ می‌باشد.

روش‌ بررسی: این مطالعه مقطعی و از نوع مقطعی- تحلیلی در بیمارستان‌های آموزشی شهر یزد انجام شد. در مجموع ۱۷۰ نیروی خدماتی به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای شامل اطلاعات فردی و زمینه‌ای، سوابق جراحت با سرسوزن و اشیاء برنده و تیز و اطلاعاتی در زمینه آگاهی و نگرش و عملکرد پرسش‌شوندگان در زمینه جراحت با سرسوزن بود. اطلاعات با استفاده از نرم‌افزارSPSS و آمار توصیفی، آزمون t-student و آنالیز رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: در مطالعه حاضر ۵/۴۵ درصد از نیروهای خدماتی، حداقل یکبار آسیب با اجسام برنده را تجربه کرده بودند. ۱/۷۸ درصد از افراد ذکر کردند که پس از مواجهه با این عوارض، از لحاظ پزشکی پیگیر سلامتی خود می‌شوند. مقایسه نمره دانش در دو گروه افراد با و بدون سابقه جراحت نشان داد که نمره افراد با سابقه این گونه عوارض، به صورت معنی‌داری از افراد بدون این عوارض کمتر می‌باشد و هر چند نمره درک ریسک در گروه با سابقه این عوارض کمی بیشتر از گروه بدون سابقه عوارض است اما این تفاوت معنی‌دار نیست. وقوع جراحات ناشی از سرسوزن در افراد با سابقه کار بیشتر در مقایسه با افراد با سابقه کمتر به طور معنی‌داری پایین‌تر بود.

نتیجه گیری: میزان آسیب‌های سرسوزن در نیروهای خدماتی بیمارستان بالا می‌باشد. جهت پیشگیری از این آسیب‌ها برنامه‌های آموزشی باید در اولویت قرار گیرد.


محسن عسکری شاهی، مریم شایق، مهرداد مستغاثی، محمدجواد زارع سخویدی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار یزد ۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده

مقدمه : بیماری‌های ریوی یکی از شایعترین بیماری‌های شغلی در ایران بشمار می‌آیند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر زمان ابتلا به الگوهای تحدیدی ریوی در اسپیرومتری کارگران صنایع کاشی استان یزد با استفاده از تحلیل بقا داده های سانسور فاصله ای انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه همگروهی تاریخی تعداد ۵۹۶ نفر از کارگران مرد کارخانه‌های کاشی استان یزد که دارای پرونده پزشکی معاینات دوره‌ای از بدو استخدام، طرف قرارداد با کلینیک طب کار استان یزد و فاقد بیماری اختلال تحدیدی ریوی بودند، از سال ۱۳۸۷ وارد مطالعه شدند و تا شهریور ۱۳۹۲ از نظر تشخیص بیماری اختلال تحدیدی ریوی پیگیری شدند . تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل بقا داده‌های سانسور فاصله ای انجام شد. برای بررسی اثر متغیرها به صورت تک متغیره و چند متغیره از برازش مدل‌های پارامتری کامل استفاده شد. معیار مقایسه کارایی مدل‌های پارامتری ملاک آکائیکه بود. کلیه محاسبات با
نرم افزار R انجام و سطح معنی داری ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.

نتایج : متغیر واحد اشتغال در تحلیل چند متغیره از عوامل مؤثر بر تشخیص اختلال تحدیدی ریوی در کارگران بود
 (۰۵/۰ p<) و نشان داد که اشتغال در واحد کاری سنگ شکن نسبت به واحد بالمیل تا ۱۵ درصد خطر ابتلا به اختلال تحدیدی ریوی را در کارگران کاهش می‌دهد و اشتغال در سایر واحدها تا ۱۸ درصد خطر ابتلا به اختلال تحدیدی ریوی در کارگران را کاهش می‌دهد.

نتیجه‌گیری :  بین مدل‌های پارامتری برازش شده طبق ملاک آکائیکه مدل لگ لجستیک بهترین مدل می باشد.

واژه های کلیدی: اختلال تحدیدی ریوی، تحلیل بقا، سانسور فاصله‌ای، مدل‌های پارامتری


احمد ذوالفقاری، عبدالرضا زارعی، مهرداد مستغاثی، حمیده میهن پور، محمدجواد زارع سخویدی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فصلنامه علمی تخصصی طب کار ۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: بنزن، تولوئن، زایلن و اتیل بنزن BTEX از جمله مهم­ترین ترکیبات هیدروکربنی آروماتیک در فرآورده­های نفتی می باشند. ترکیبات BTEX به علت داشتن فشار بخار بالا به‌راحتی به‌صورت گاز و بخار درآمده و با هوای محیط ترکیب می­شوند. کارگران شاغل در سکوهای بارگیری با استنشاق ترکیبات BTEX در معرض مواجهه با این ترکیبات می­باشند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مواجهه تنفسی با ترکیبات BTEX بر روی شاخص­های عملکردی ریه بود.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی که در بازه زمانی سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ بر روی کارگران سکوهای بارگیری فرآورده­های نفتی انجام گرفت. تعداد ۱۸ نمونه هوا از منطقه تنفسی فرد برای تعیین میزان مواجهه کارگران به آلاینده های بنزن، تولوئن، زایلن و اتیل بنزن تهیه شد. نمونه برداری با استفاده از جاذب زغال فعال انجام گردید. جهت تعیین و ارزیابی شاخص­های عملکردی ریه از تست اسپیرومتری طبق دستورالعمل سازمان ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا  OSHAاستفاده شد.
نتایج: نتایج حاصل از آنالیز نمونه­های اخذ شده نشان داد که میانگین میزان مواجهه کارگران با بنزن بالاتر از حد مجاز مواجهه شغلی و میانگین مواجهه با اتیل بنزن، تولوئن و زایلن پایین­تر از حد مجاز مواجهه شغلی بوده است. همچنین نتایج حاصل از آزمون اسپیرومتری افت در شاخص­های عملکردی ریه شامل ظرفیت حیاتی سریع FVC، ظرفیت حیاتی سریع در ثانیه اول FEV۱، نسبت ظرفیت حیاتی در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی سریع (FEV۱/FVC) را نشان داد.
نتیجه­گیری: نتایج این تحقیق نشان داد مواجهه با ترکیبات BTEX می­تواند بر شاخص­های عملکردی ریه اثر گذاشته و باعث کاهش آن­ها شود.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه طب کار می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Occupational Medicine Quarterly Journal

Designed & Developed by : Yektaweb