۳ نتیجه برای ارگونومی شناختی
سمیه مرادی بن توت، غلامحسین حلوانی، ناصر صدرا ابرقویی، سارا جام برسنگ، حسین فلاح، ویداسادات انوشه، بابک صمصامی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: سالانه در دنیا افراد زیادی در اثر سوانح جادهای جان خود را از دست میدهند و یا دچار صدمات جبرانناپذیری میشوند. یکی از علل تصادفات عوامل شناختی رانندگان میباشد که رنگ وسیلهی نقلیه از جمله مواردی است که بر عملکرد شناختی رانندگان تأثیر دارد. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطهی رنگ وسیلهی نقلیه با نوع تصادفات منجر به فوت و جرح است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی و به روش مقطعی بر روی ۳۰۰ مورد از تصادفات انتخاب شده به روش تصادفی ساده در کرمان انجام شد. اطلاعاتی شامل نحوهی تصادف، نام و رنگ وسیلهی نقلیه، محل، علت، ساعت، حوزه استحفاظی، ایام هفته، فصل و نوع حادثه از آمار پلیسراه و ادارهی راهنمایی و رانندگی جمعآوری شده و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد که حوادث در روز (ساعات روشن) بیشتر رخداده است. موتورسیکلت، وسایل نقلیه با رنگ مشکی و سفید بیشترین و وسایل نقلیه با رنگ زرد و بژ کمترین فراوانی تصادفات را داشتند. تفاوت معنیداری میان رنگ وسیلهی نقلیه (تیره و روشن) و سایر متغیرها با نوع تصادفات منجر به فوت و جرح رانندگان مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این بررسی رابطهی معنیداری میان متغیر رنگ وسایل نقلیه (تیره و روشن) با نوع تصادفات منجر به فوت و جرح رانندگان مشاهده نشد. به نظر میرسد یکی از دلایل آن تفاوت روشهای تجزیه و تحلیل آماری میباشد. برای بررسی ارتباط نوع تصادفات و رنگ وسیلهی نقلیه نیاز به مطالعات بیشتری میباشد.
مسعود رستمی، رضیه سلطانی، ویدا سادات انوشه،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
پتانسیل قابل توجهی بین حوزه هوش مصنوعی (AI: Artificial Intelligence) و ارگونومی شناختی وجود دارد. هدف از این جستار حمایت از افزایش توجه به همافزایی بین هوش مصنوعی و ارگونومی شناختی و همچنین نیاز فوری به کاوش آن در تحقیق و عمل است.
هوش مصنوعی به بخشی جداییناپذیر از محیط کار مدرن تبدیل شده است، صنایع را متحول میکند، بهرهوری را افزایش میدهد و فرآیندها را ساده میکند(۱). با این حال، همانطور که فناوریهای هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه میدهند، در نظر گرفتن جنبه انسانی در این تحول دیجیتال ضروری است(۲). ارگونومی، علم طراحی فضاهای کاری و ابزار متناسب با افرادی است که از آنها استفاده میکنند و عنصری حیاتی است در حصول اطمینان از اینکه ادغام هوش مصنوعی در محل کار، رفاه، کارایی و موفقیت کلی کارکنان را افزایش میدهد(۳).
هوش مصنوعی با پیشرفت های سریع خود، حوزه ها و صنایع مختلف را از مراقبت های بهداشتی تا وسایل نقلیه خودران و خدمات مالی متحول میکند. در حالی که مزایای بالقوه مشهود است، مفاهیم اخلاقی، شناختی و ارگونومیکی به همان اندازه مهم هستند. ارگونومی شناختی زیر شاخهای از ارگونومی است که به طراحی و ارزیابی سیستم ها و فناوریهایی میپردازد که از فرآیندهای شناختی انسان مانند ادراک، توجه، حافظه و تصمیمگیری پشتیبانی میکنند(۴). حوزه ارگونومی شناختی، که در درجه اول بر بهینهسازی تعامل انسان و سیستم تمرکز دارد، کلید تضمین این است که سیستم های هوش مصنوعی به گونه ای طراحی و اجرا شوند که با ظرفیتها، تواناییها و محدودیتهای شناختی انسان همسو باشد(۵). پیادهسازیهای فعلی هوش مصنوعی معمولاً یک تمرکز فناوری محور را اتخاذ میکنند و از کارکنان انتظار میرود که با فناوری سازگار شوند(۶). در این تمرکز فناوری محور، عملکرد و دقت هوش مصنوعی بهینه شده است، اما این جنبهها به صورت مجزا در نظر گرفته میشوند. این دیدگاه ملاحظات انتقادی مختلفی را مطرح میکند که اغلب در طراحی و اجرای فناوریهای پیشرفته نادیده گرفته میشوند و گاهی با پیامدهای فاجعهباری همراه هستند(۶). از نقطه نظر ارگونومی، طراحی هوش مصنوعی باید از تمرکز فناوری محور به دیدگاه سیستمی و انسانی منتقل شود. با اعمال تمرکز بر کارکنان، هوش مصنوعی باید به طور معنادار و ایمن در فرآیندهای کاری با هدف بهینه سازی عملکرد کلی سیستم و رفاه افراد طراحی و ادغام شود(۷).
در زیر چند دلیل قانع کننده برای ادغام هوش مصنوعی و ارگونومی شناختی آورده شده است:
هوش مصنوعی انسان محور: استقرار سیستم های هوش مصنوعی در تنظیمات مختلف نیازمند رویکرد کاربر محور است. ارگونومی شناختی میتواند بینشهای ارزشمندی را در مورد طراحی رابطهای هوش مصنوعی ارائه دهد و اطمینان حاصل کند که آنها از نظر بصری کاربرپسند هستند(۸).
ملاحظات اخلاقی: ابعاد اخلاقی هوش مصنوعی، از جمله انصاف، شفافیت و مسئولیتپذیری، زمانی که اصول ارگونومی شناختی در فرآیند طراحی تعبیه شده باشد، میتواند بهتر مورد توجه قرار گیرد. این میتواند به سیستم های هوش مصنوعی اخلاقیتر که به ارزش های انسانی احترام میگذارند کمک کند(۹).
عملکرد پیشرفته: بهینهسازی همکاری انسان و هوش مصنوعی میتواند به بهبود عملکرد کلی سیستم منجر شود. این امر به ویژه در حوزههایی مانند مراقبتهای بهداشتی، که در آن هوش مصنوعی به متخصصان پزشکی در تصمیمگیریهای تشخیص و درمان کمک می کند، حیاتی است(۱۰).
کاهش اضافه بار شناختی: ارگونومی شناختی میتواند با ساده کردن ارائه اطلاعات و فرآیندهای تعامل، به کاهش اضافه بار شناختی، یک مسئله رایج در تعاملات انسان و هوش مصنوعی کمک کند(۱۱).
رضایت کاربر: سیستمهای هوش مصنوعی که با در نظر گرفتن شناخت انسان طراحی شدهاند، بیشتر مورد استقبال کاربران قرار میگیرند که منجر به رضایت کاربر و میزان پذیرش بالاتر میشود(۱۱).
ایمنی و اعتماد: همکاری انسان و هوش مصنوعی را میتوان با القای اعتماد به سیستمهای هوش مصنوعی به طور قابل توجهی افزایش داد. اطمینان از همسویی هوش مصنوعی با قابلیتهای شناختی انسان برای ایجاد اعتماد در میان کاربران بسیار مهم است(۱۲).
یاسر لطفی، حمید حبوباتی، غلامحسین حلوانی، علی صدری اصفهانی، رضیه سلطانی، مسعود رستمی، ویدا سادات انوشه،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: روش CREAM یکی از تکنیکهای ارزیابی قابلیت اطمینان انسانی است که امکان پیشبینی و تحلیل خطاهای انسانی را فراهم میکند. هدف این مطالعه، شناسایی و تحلیل خطاهای انسانی در میان کارکنان اتاق کنترل، به عنوان جامعه هدف در صنعت فولاد، با رویکرد ارگونومی شناختی و تعیین سبکهای کنترلی مرتبط با وظایف آنان میباشد.
روش بررسی: تحلیل دادهها بر مبنای روش CREAM صورت گرفته است؛ بهطوری که در ابتدا، با تحلیل اولیه خطاها، سبک کنترلی هر وظیفه (شامل سرشیفت تولید، اپراتور ارشد کنترل، کنترل تاکتیکی، اپراتور کنترل و اپراتور سایت) تعیین گردید. سپس، با ارزیابی شرایط عملکردی (CPCs) و بهکارگیری فرمولهای محاسبه احتمال خطای کلی، دادهها مورد تفسیر قرار گرفتند. علاوه بر این، برای تعیین روابط بین متغیرهای مورد بررسی، تحلیلهای آماری با استفاده از آزمونهای همبستگی و مقایسهای با نرمافزار SPSS انجام شد.
نتایج: یافتهها نشان میدهد که سبک کنترلی وظایف مورد بررسی عمدتاً از نوع لحظهای است. بیشترین خطاهای شناساییشده به ترتیب شامل خطای اجرا، خطای تفسیر، خطای برنامهریزی و خطای مشاهده بودهاند.
نتیجهگیری: وظایف ارشد کنترل و سرشیفت تولید دارای ماهیت کنترلی منسجم بوده و در سایر وظایف، عواملی مانند انجام همزمان چند کار، محدودیت زمانی و کیفیت آموزشها موجب افزایش کنترل لحظهای شدهاند. بهطور کلی، مهمترین خطای شناختی شناساییشده در میان وظایف مورد بررسی، «خطای اجرا» بوده که ارتباط مستقیمی با فرآیندهای کنترلی در اتاق کنترل دارد.