مقدمه: درک افراد از جایگاه خود، با توجه به سامانه ارزشی که در آن تعریف میشوند، میتواند پیشبینیکننده سلامت روان باشد در این میان گروه علوم پزشکی نه تنها به سلامت جسم بیمار، که به سلامت روان او نیز توجه میکنند اما پیش از بیمار باید سلامت روان پزشک و پرستار او مطلوب باشد تا بتوانند سلامت روان را به بیمار نیز انتقال دهند. بنابراین، در قدم اول انجام مطالعهای با هدف مقایسه سلامت روان در گروه علوم پزشکی با دیگر مشاغل ضرورت مییابد.
روش بررسی: در این مطالعه سلامتروان متغیر وابسته و نوع شغل افراد متغیر مستقل تعیین شد. جامعه آماری در این مطالعه، مقالات علمی-پژوهشی انجام شده در زمینه سلامتروان در مشاغل مختلف بودند. فرضیه این پژوهش تجمیع و مقایسه یافتههای پژوهشها در زمینه سلامتروان شاغلین در گروههای مختلف بویژه مقایسه گروه علوم پزشکی و غیر پزشکی است. روش مورد استفاده برای انجام این پژوهش فراتحلیل بود که برای فراتحلیل از روش تجمیع مقادیر Z استفاده گردید.
نتایج: دادههای پژوهش حاضر، نشان می دهد میانگین سلامت روان در گروه علوم پزشکی07/0- در گروه مشاغل اداری 06/0 و مشاغل نظامی با 01/0- بوده و میانگین مشاغل صنعتی 7/0 - بدست آمد. بررسی تطبیقی نشان می دهد میانگین سلامت روان در گروه علوم پزشکی از بین چهارگروه مشاغل نظامی، علوم پزشکی، اداری و صنعتی از مشاغل صنعتی بهتر اما از مشاغل نظامی و اداری کمتر بوده است. هم چنین کمترین سطح سلامت روان مربوط به مشاغل صنعتی بوده و مشاغل اداری از همه بالاتر بدست آمد.
نتیجهگیری: بررسیها نشان دهنده میانگین سلامت روان در شاغلین گروه اداری بالاتر از شاغلین گروه علوم پزشکی بودند که این مسئله نیاز به تأمل بیشتری دارد. بنابراین، برای داشتن کادر پزشکی متعهد، لازم است به عوامل مؤثر بر سلامت روان در این گروه بیشتر توجه شود و در سیاستگذاری کلان کشور ارتقا سطح سلامت روان گروه علوم پزشکی در بیمارستانها و مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.
مقدمه: درک افراد از جایگاه خود، با توجه به سامانه ارزشی که در آن تعریف میشوند، میتواند پیشبینیکننده سلامت روان باشد در این میان گروه علوم پزشکی نه تنها به سلامت جسم بیمار، که به سلامت روان او نیز توجه میکنند اما پیش از بیمار باید سلامت روان پزشک و پرستار او مطلوب باشد تا بتوانند سلامت روان را به بیمار نیز انتقال دهند. بنابراین، در قدم اول انجام مطالعهای با هدف مقایسه سلامت روان در گروه علوم پزشکی با دیگر مشاغل ضرورت مییابد.
روش بررسی: در این مطالعه سلامتروان متغیر وابسته و نوع شغل افراد متغیر مستقل تعیین شد. جامعه آماری در این مطالعه، مقالات علمی-پژوهشی انجام شده در زمینه سلامتروان در مشاغل مختلف بودند. فرضیه این پژوهش تجمیع و مقایسه یافتههای پژوهشها در زمینه سلامتروان شاغلین در گروههای مختلف بویژه مقایسه گروه علوم پزشکی و غیر پزشکی است. روش مورد استفاده برای انجام این پژوهش فراتحلیل بود که برای فراتحلیل از روش تجمیع مقادیر Z استفاده گردید.
نتایج: دادههای پژوهش حاضر، نشان می دهد میانگین سلامت روان در گروه علوم پزشکی07/0- در گروه مشاغل اداری 06/0 و مشاغل نظامی با 01/0- بوده و میانگین مشاغل صنعتی 7/0 - بدست آمد. بررسی تطبیقی نشان می دهد میانگین سلامت روان در گروه علوم پزشکی از بین چهارگروه مشاغل نظامی، علوم پزشکی، اداری و صنعتی از مشاغل صنعتی بهتر اما از مشاغل نظامی و اداری کمتر بوده است. هم چنین کمترین سطح سلامت روان مربوط به مشاغل صنعتی بوده و مشاغل اداری از همه بالاتر بدست آمد.
نتیجهگیری: بررسیها نشان دهنده میانگین سلامت روان در شاغلین گروه اداری بالاتر از شاغلین گروه علوم پزشکی بودند که این مسئله نیاز به تأمل بیشتری دارد. بنابراین، برای داشتن کادر پزشکی متعهد، لازم است به عوامل مؤثر بر سلامت روان در این گروه بیشتر توجه شود و در سیاستگذاری کلان کشور ارتقا سطح سلامت روان گروه علوم پزشکی در بیمارستانها و مراکز درمانی مورد توجه قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |